در آیین بدرقهی عباس کیارستمی که 20 تیر ماه از مقابل ساختمان کانون در خیابان حجاب برگزار شد، هنرمندانی چون سیفالله صمدیان،اصغر فرهادی،داریوش شایگان،مسعود کیمیایی، ابراهیم فروزش، ابراهیم حقیقی سخنرانی کردند، حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی نیز صحبت کرد و احمد کیارستمی پسر بزرگ این کارگردان سرشناس نیز به نمایندگی از خانواده سخن گفت. پیکر عباس کیارستمی پیش از آغاز رسمی مراسم حوالی ساعت 8:15 به کانون رسید.
اجرای مراسم آیین بدرقه را که دقایقی پس از ساعت 8:30 آغاز شد، پرویز پرستویی برعهده داشت در ابتدای این مراسم که با تلاوتی آیات چند از قرآن مجید آغاز شد، وی از حاضران خواست نظم را رعایت کنند و سپس تابوت کیارستمی را بوسید و برنامه را آغاز کرد و گفت: ما امروز اینجا آمدهایم تا عزیزی را که سالهای سال تلاش کرد و برای ما خاطرات زیادی را به یادگار گذاشته، بدرقه کنیم. هنرمندی که نتیجه نزدیک به نیم قرن تلاش او خلق آثاری است که امروز میراث فرهنگی جهان ایرانی شناخته میشود.
کیارستمی فقط یک فیلمساز نیست، فقط یک شاعر نیست، فقط یک تصویرگر و عکاس نیست، او همه اینهاست ولی فقط همه اینها نیست.
سپس از ابراهیم حقیقی دعوت کرد تا در جایگاه حاضر شود. حقیقی با اشاره به اینکه حرف زدن درباره هنرمندی که 45 سال از دوستی با او میگذرد، سخت است، نگهداری تعالی هنر آن هم در سینما بسیار سخت است، در دورهای که فیلمهایی تولید میشوند که پر از قتل، غارت، خونریزی هستند، کیارستمی نشان داد فیلم میتواند سرشار از مهر و دوستی باشد.
میگویند همه جهان او را نمیشناسند ولی مگر همه جهان "میکلانژ" را میشناسد؟! این افراد استثنایی، جهان را تکان میدهند و کیارستمی برای سینمای جهان الفبای تازهای را طراحی کرد.
پرستویی در ادامه با اشاره به اینکه امروز بهانهای است تا بار دیگر عباس کیارستمی را به یاد آوریم و البته مردم ما هیچگاه هنرمند را فراموش نمیکنند و امروز آمادهایم تا آغاز دوباره او را به نظاره بنشینیم، وی از سیفالله صمدیان دعوت کرد تا به عنوان دوست و همکاری قدیمی این هنرمند و نیز تمام اهالی سینما صحبت کند.
صمدیان با اشاره به اینکه قصد ندارد صندوق خاطرات 30 ساله دوستیشان را با کیارستمی باز کند به یک فایل تصویری که در چند روز گذشته در فضای مجازی پخش شده اشاره و اظهار کرد: این فایل تصویری درباره یک مصاحبه از عباس کیارستمی است که در آن مانند زندگی، خود او و فیلمهایش یک ابهامی وجود دارد و آن جایی است که از او پرسیده میشود؛ دوست دارد کدام اثر هنریاش بعد از او به جا بماند؟!
او در این گفتوگو رُک و بدون رودربایستی گفته است که «دوست دارم خودم بمانم». این جمله برای خیلیها ممکن است تعبیر مبهمی داشته باشد اما با شناخت جزئی من از کیارستمی، میگویم جزئی چون معتقدم خود او هم به طور کامل خود را نتوانسته بشناسد و بروز بدهد، میدانم که این حرف او برای زندگی خاکی نیست و طبیعتا از جایی برمیآید که عشقاش به کار را تداعی میکند.
او در 24 ساعت زندگی 20 ساعت کار میکرد و در ساعتهای دیگر هم به کارهای فردا و دیروز خود و نیز کارهای نکرده فکر میکرد.
صمدیان با یادآوری دیدار خود با ژیل ژاکوب در آخرین ساعات کاری او در مقام ریاست جشنواره کن اظهار کرد: در دفتر ژیل ژاکوب درباره تمام کارهای 20 ساله او حرف زدیم تا اینکه صحبت را به سینمای ایران کشاند و گفت که سینمای ایران مثل معدنی است که خون سینما در رگ سینماگران ایرانی است. ژاکوب همچنین به عباس کیارستمی اشاره کرد و گفت سینماگران زیادی را در این سالها دیدهام اما آرزو دارم دوباره سرکلاسهای سینما بروم و از اول شروع به یادگیری کنم اما استادم عباس کیارستمی باشد.
در ادامه این مراسم یک فایل صوتی از آیدین آغداشلو از رفقای قدیمی عباس کیارستمی پخش شد که در آن گفته بود: حاصل عمر طولانی و پربار عباس کیارستمی را به این سادگیها و در این مهلت کوتاه نمیتوان بازگو کرد چون این برای یک عمر عادی و ساده یک هنرمند عادی نبوده است. ما با کسی سروکار داریم که در چند وجه در فرهنگ معاصر ما توانگر بود.
یک وجه عباس کیارستمی به عنوان سینماگر است که اهمیتاش فقط به خاطر خلق جهان شخصیاش نیست بلکه او نوعی سینما را بوجود آورد که با این مداومت پیش از او حضور نداشت. جهان سینمای کیارستمی از مرحله بازسازی معنای شخصیاش گذشت و به سینمای جدید رسید و در این باره من او را با "گریفیث" مقایسه میکنم که سینمایی را ایجاد کرد که قبل از آن وجود نداشت.
عباس کیارستمی در قالب سینما نمیگنجید و تمام وجوه او قابل بحث و نیز قابل تحسین است. مخاطبان بعدی، آثار او را جمعبندی میکنند که میتوان به مجموعه کارهای او در حوزه نقاشی، گرافیک، شعر و تدوین اشعار گذشته به شکل مدرن اشاره کرد.
آغداشلو میراث عباس کیارستمی را میراث گرانبهایی دانست و افزود: کمتر هنرمندی است که در آخرین لحظات عمرش اینطور رضایتبخش و خوشحال به عمر خود نگاه کند و بداند که کارش را نه به قصد جایزه بلکه به درستی انجام داده است.
وی همچنین گفت: صدایی که عباس کیارستمی در گنبد دوار افکند مدتها خواهد پیچید و دلیل آن نسل به نسل بررسی خواهد شد و این طور است که جاودانگی بوجود خواهد آمد. البته او فروتنتر از اینها بود ولی خوشحال بود از اینکه حاصل عمرش این چنین عمیق و طولانی باقی خواهد ماند.
در بخش دیگری از آیین تشییع پیکر عباس کیارستمی، دکتر حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه امروز را تاریخ به یاد خواهد داشت و هرگز فراموش نخواهد کرد، گفت: امروز روز وداع با دریچهای به روشنایی و پنجرهای به بیرون است. امروز مرد آرام و بیادعای فرهنگ و تمدن کهن، دفتر و دیوانش را به سادگی برمیچیند و میبرد. او که همه دیده بود و چشم، چشم از جهان فرو میبندد و آرام و بیصدا میرود.
در جهان جهانی شده، مردی از سرزمین خورشید برآمده از لابهلای هزاران هزار دفتر و دیوان به پشتوانه تمدنی همیشه پرستشگر یزدان و از دل سازها و آوازهای ایرانی مردی از جنس نور و روشنایی برخاست و انسان را به تماشا خواند و بشریت را به تماشای خود گمشدهاش فراخواند.
ایوبی با بیان اینکه ما امروز سوگوار آیینهایم، گفت: و این آیینه بیزنگار و زلال شد جان جهاننمای روزگار تاریکیها. پردههایی از آدمیت و نغمههایی از آوای گمشده انسانیت. فطره الله التی فطرالناس علیها. این است رمز جهانی شدن ساکن شماره 3 کوچه سارا در چیذر کوچک و زیبا.
وی ادامه داد: آری امروز در سوگ آیینهایم اما باید زلال و صاف بود. چشمهایی که ندیدند و گوشهایی نشنیدند امیدوارم امروز زنگارها را از جان و دل بشویند و دریچه دل به سوی روشنایی بگشایند.
رئیس سازمان سینمایی در پایان سخنان خود گفت: بیایید امروز را روز عزا ننامیم روز جشن آیینهها بدانیم. چشمها را بشوییم. امروز روز عزا نیست، روز وداع نیست، روز بزم خدا و روز دف و سورناست.
ابراهیم فروزش یکی دیگر از همکاران و دوستان قدیمی عباس کیارستمی با حضور در جایگاه با اشاره به اینکه غم و اندوه از دست دادن کیارستمی واقعا طاقتفرساست، گفت: وقتی کمی با او زندگی میکنید و به معاشرتش فکر میکنید با کولهباری خاطره شیرین میمانید و او که دیگر نیست و میبینید که عزیزی را از دست دادهاید که دیگر نبودش جبرانناپذیر است.
این کارگردان ادامه داد: او یکی از پایهگذاران اصلی مرکز سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که خودجوش فیلمهای کوتاه و بلندی به سبک و سیاق خود ساخت و بدعتگذار سینمایی شد که آثارش در وجه بیشتری به مردم نزدیک بود.
اصغر فرهادی، کارگردان برگزیده اسکار "به عنوان هنرمندی که میتواند امانتی را که کیارستمی به او سپرده به خوبی حفظ و صیانت کند" برای ایراد سخنان از سوی پرویز پرستویی به جایگاه دعوت شد.
اصغر فرهادی با تسلیت گفتن برای روزهای تلخی که میگذرد در بخشهایی از سخنرانیاش که بصورت متن نوشته بود، گفت: «آقای کیارستمی نازنین، سلام.
باورم نمیشود چند هفته پس از آخرین دیدارمان، امروز در میان این جمع ایستادهام تا به بهانه سفر بیبازگشتتان این جملات را به زبان بیاورم. این روزها درباره شما بسیار گفتهاند و گفتهایم. هرچند دیر، بسیار دیر.
اما من امروز اینجا ایستادهام تا صمیمانه از شما سپاسگزاری کنم.
از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان، به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید.
سپاسگزارم که دل نبریدید از این خاک با همه نادیده گرفتنها و قدرناشناسیها.
سپاسگزارم که راه ناهموار و سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کردید که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقیست برای دیدن آثار ایرانی بیرون از این مرزها، وامدار گامهاییست که در آن دوران سخت برداشتید.
سپاسگزارم که بیش از شمارگان فیلمها و عکسها و شعرهایتان در گوشهگوشه جهان، تشنگان فراگیری را گرد خود جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آنها، بلکه بالاتر از آن برای دلگرم کردنشان به اینکه میتوانند در هر شرایطی با اندک امکانی، رویاهایشان را به تصویر بکشند.
سپاسگزارم نه به این خاطر که زیباییهای جهان را میدیدید، بلکه چون جهان را زیبا میدیدید.
سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختید. که با همه بزرگیتان، از دایره فروتنی فرو نلغزیدید.
من از شما سپاسگزارم به خاطر همه زحماتتان.»
"و زحمت آخر، رساندن این پیغام:
"آقای کیارستمی عزیزم،
تو اگر در تپش باغ، خدا را دیدی، همتی کن
و بگو ماهیها، حوضشان بیآب است"»
در بخش دیگری از مراسم از داریوش شایگان دعوت شد تا سخنانی را بیان کند و او هم یادآور شد:بیش از 10 سال قبل، من و کیارستمی همزمان با برگزاری فستیوالی در ایتالیا، یک هفته را در یک هتل اقامت داشتیم و توانستم در آن مدت، او را که بیشتر با کارهایش آشنایی داشتم، از نزدیک بشناسم و در آن زمان فهمیدم بین ما دو نفر آن کسی که باید شنونده باشد من هستم و بهتر است او بگوید و من بیاموزم.
این نویسنده با اشاره به اینکه «متوجه شدم عباس کیارستمی چیزهایی را میبیند که یا من اصلا نمیدیدم و یا توجهی به آنها نداشتم» ادامه داد: بعدها فهمیدم درون او جوهر نفیسی نهفته است، جوهری که از عمق فرهنگ کهنسال ایران نشأت میگیرد. عباس برای یاد گرفتن نیازی به انباشتن اطلاعات نداشت و این رفتار او مرا به یاد لئوناردو داوینچی میاندازد که میگفت؛ من انسانی هستم بینیاز از خواندن چون دنیا را از درون خود میبینم. مسعود کیمیایی یکی دیگر از هنرمندانی بود که در این مراسم حضور داشت ولی به دلیل ناخوش بودن احوالش خیلی کوتاه سخن گفت و در جملهای کیارستمی را چهرهای ماندگار و به اندازه تاریخ، ماندنی دانست.
سخنران آخر این مراسم هم احمد کیارستمی فرزند بزرگ عباس کیارستمی بود که در ابتدا از ستاد بدرقهای که در خانه سینما برای تشییع پدرش تشکیل شده و برنامهریزیهایی که از پاریس تا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام شده بود، تشکر کرد.
وی با قدردانی ویژه از رضا میرکریمی، سیفالله صمدیان، رخشان بنیاعتماد و نیز دستاندرکاران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سالهای قدیم و کودکی خود و زمانی که در این کانون رفت و آمد میکرد اشاره و اظهار کرد: تمام قدردانیام تاکنون از طرف خانواده بود اما از طرف خودم از بهمن (برادرش) تشکر میکنم که در این چهار ماه خیلی سختی کشید و از پدرم به خوبی مراقبت کرد که البته با توجه به شرایط پیش آمده فکر میکنم هنوز بخشی از کار او ادامه دارد و بر دوشاش خواهد بود.
احمد کیارستمی که به تازگی به ایران برگشته است، اظهار کرد: در این سالهایی که از پدرم کمتر کار در اینجا به نمایش درآمده است، کم دیده بودم گله کند، ولی چند سال قبل که مراسم بزرگداشتی برایش در ایران برپا شد، گفت؛ "آدم این همه فستیوال در دنیا میرود اما آنچه در خانه خودش باشد، چیز دیگری است." اگر او بود و میدید که مردم چه محبتی نشان میدهند، حتما به او میچسبید.
بهمن کیارستمی پسر دیگر عباس کیارستمی نیز در مراسم بدرقه حاضر بود.
این مراسم با تشییع پیکر عباس کیارستمی توسط دستیاران کارگردان سینمای ایران و خواندن نماز توسط حجتالاسلام دعایی و بدرقه او به سمت آرامگاه ابدیاش در لواسان پایان یافت.
رضا میرکریمی، ابراهیم مختاری، محمدرضا مویینی، آتیلا پسیانی، شادمهر راستین، بهمن اردلان، سید مهدی خادم، عبدالله اسفندیاری، ناصر عنصری،رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی، علی رفیعی، مجید مجیدی، شهرام ناظری، بهمن فرمانآرا، هدیه تهرانی، محمدرضا خاتمی، حافظ ناظری، بابک احمدی، غلامرضا نامی، داریوش فرهنگ، نیکی کریمی، فریبرز عربنیا،محمود کلاری، حسین ترابی، لیلا حاتمی، مریلا زارعی، کامران ملکی،فرشته طائرپور، رضا کیانیان، پری ملکی، علی مصفا، عادل بزدوده، احمد پوری، اکبر زنجانپور، محمد سریر، نادر مشایخی، جهانگیر کوثری، امیر جعفری،باران کوثری، یدالله صمدی، نرگس آبیار، ماهایا پطروسیان،حبیب رضایی، جعفر پناهی، همایون اسعدیان، حسین پاکدل،عاطفه رضوی،حسن پورشیرازی، بیتا فرهی، رویا نونهالی،منوچهر شاهسواری،مازیار میری،امیر اثباتی، الهام پاوهنژاد ،فرهاد اصلانی، جواد مجابی، علیرضا افتخاری، هوشنگ مرادی کرمانی، حسامالدین سراج، حسین رضایی (بازیگر زیر درختان زیتون)، سهیل محمودی، امین تارخ،کیوان کثیریان، علی علایی، مجید مظفری، عادل فردوسیپور و.... از جمله هنرمندان و حسین فریدون دستیار ویژه رییسجمهوری، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی،علی
مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد مسجد جامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران،
مصطفی کواکبیان نماینده مجلس شورای اسلامی، علیرضا رضاداد و... از جمله مدیران حاضر در آیین بدرقه بودند. سپس با انتقال پیکر عباس کیارستمی به آرامستان لواسان، پیکر این هنرمند فقید با همراهی خانوادهاش و هنرمندانی همچون فرامرز قریبیان، اصغر فرهادی، بهمن فرمانآرا، مهتاب کرامتی، کامران ملکی، مجید مظفری، نگار اسکندرفر، علیرضا شجاع نوری، پانتهآ پناهیها،بابک حمیدیان، نیکی کریمی، محسن عبدالوهاب، مریلا زارعی، پگاه آهنگرانی، جعفر پناهی، مونا زندی حقیقی، کیوان کثیریان، علی علایی، مهدی نادری، محمد اطبایی، هومن سیدی، احترام برومند، امین حیایی، محمود کلاری، بیژن امکانیان، آتوسا قلمفرسایی، رهبر قنبری، مصطفی احمدی، محمدعلی سجادی، هوشنگ گلمکانی، امیر اثباتی، شقایق فراهانی، شهرام مکری، پرویز آبنار و... که در این آرامستان حضور داشتند به خاک سپرده شد.
دکتر حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی و علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی از دیگر مدیرانی بودند که در مراسم خاکسپاری عباس کیارستمی حضور داشتند.
همچنین جمعی از هنرجویان کارگاه فیلمسازی کیارستمی برای خداحافظی با استادشان در این آرامستان جمع شده بودند و سرود «ای ایران» و «مرغ سحر» خواندند.
در جایجای آرامستان لواسان پوسترهای کیارستمی نصب شده بود و این هنرمند که عاشق طبیعت بود در آرامستانی پر از درخت آرام گرفت.