در این مراسم سعید پورصمیمی، فرهاد ورهرام و احمد رضا درویش تندیس خانه سینما و لوح تقدیر هفدهمین جشن بزرگ سینمای ایران را به خود اختصاص دادند و علیرضا داوود نژاد نیز جایزه ویزه زنده یاد سیف اله داد را دریافت کرد. ابراهیم مختاری (رئیس هیات مدیره)، محمدرضا موئینی(نایب رئیس هیات مدیره )، آتیلا پسیانی (سخنگوی هیات مدیره) و شادمهر راستین (عضو هیات مدیره) به همراه سید رضا میرکریمی (مدیرعامل خانه سینما) با تقدیر از نگاه فرهنگی یک دولتمرد لوح تقدیر خانه سینما را به علی ربیعی وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی اهدا کردند.
رضا میرکریمی: از تکرار خواستههای اهالی سینما خجالت میکشم
رضا میرکریمی نخستین سخنران این مراسم بود. مدیرعامل خانه سینما با اشاره به اینکه همیشه به خواستههای اهالی سینما بیاعتنایی میشود گفت:« خجالت میکشم که دوباره بخواهم مجموعهای از خواستههای حداقل اهالی سینما را مطرح کنم و گوش شنوایی برای شنیدن آن نباشد از تکرار این خواستهها احساس خوبی ندارم و همیشه تعجب میکنم که دولتها با سلایق مختلف میآیند و میروند اما در بیاعتنایی و کم اعتنایی به حوزه هنر مشترک هستند. سخت است که به ما بیاعتنایی میکنند. به همین دلیل ترجیح میدهم که وقت شما را دوباره با بیان این خواستهها نگیرم. امیدوارم جناب آقای روحانی در اولین کنفرانس مطبوعاتی بعدیشان مجبور نباشند برای سومین بار بگویند ما در خانه سینما را باز کردیم .»
او با اشاره به مراسم بزرگداشت جشن خانه سینما گفت:« این شخصیتهایی که از آنها تقدیر میشود به راحتی به وجود نمیآیند و حاصل یک عمر هستند. آنها مانند قندیلهایی هستند که در سالیان طولانی در غارها شکل میگیرند و بعضیها برای این که مقابل آنها سر خم نکنند در یک لحظه آنها را میشکند اما این افراد حکم گنجینههای سینمای کشور را دارند.»
در ادامه مراسم میرکریمی با تقدیر از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت:« میخواهم از شهروندی که جنوب شهر کار خود را آغاز کرد تقدیر کنیم او با رنج و درد مردم آشناست در دوسال گذشته واقعاً با اهالی سینما همدل بوده و پای درد و دلهای ما نشسته است. او با جان و دل با ما همراه میشود برخلاف بسیاری از افراد که از سر تکلیف برای ما کار میکنند.»
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: سینما قهرمانهای ذهنی یک نسل را شکل میدهد
در ادامه مراسم برای تقدیر از علی ربیعی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی سید رضا میرکریمی، ابراهیم مختاری، محمد رضا مویینی، آتیلا پسیانی و شادمهرراستین روی صحنه آمدند.
ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «خجالت می کشم که این جملات را دوستان در مورد من گفتند. اگر کاری انجام شده وظیفه من بوده است. خوشحالم که میتوانم برای دلم کاری انجام دهم. من صفت این دولت را «دولت فروتن» گذاشته ام. ما بدون شما نمیتوانیم کاری انجام بدهیم. و همه ما به حضور و میانجیگری شما سینماگران نیاز داریم خوشبختانه سینما در دورههای مختلف جای خود را با وجود پیشرفت عصر ارتباطات باز کرد و هیچ چیز جایگزین آن نشده است .»
او ادامه داد: «من هنوز نیمی از دیالوگهای شخصیت قدرت در فیلم سینمایی «گوزن ها» را حفظ هستم. هیچ نسلی بدون قهرمان ذهنی بزرگ نشده است. سینما در شکل دادن آن بسیار موثر است. ما همه آدمهای سینمای ایران را دوست داریم. حتی فیلم هایی که به آن ها نقد وارد است چون به نظم به نیاز روز زمان خود پاسخ داده اند. به همه می گویم خسته نباشید. به نظرم جامعه ایران امروز به بسیاری از موارد نیاز دارد از جمله امید، امید به موفق شدن در کارها. من توسعه را به معنای شادی میدانم.»
ربیعی با اشاره به سینمای منتقد تاکید کرد:«من بین سینمای منتقد و سیه تفاوت قائلم. سینمای منتقد ما را به راه کار می رساند. ما نیاز به حرف زدن با جامعه و مردم خود داریم. این سینما میانجی است و باید جامعه را آماده زندگی کند.ما به اعتماد بزرگ در جامعه نیاز داریم. باید جامعه ای بسازیم که رنج مردم در آن کمتر و شادی در آن زیاد شود. خیلی از سینما گر ها در شکل گیری شخصیت من تاثیر گذار بوده اند. سینماگران می توانند آرزوهای نسل جدید را بسازند تا به زندگی بهتری برسند. ما متاسفانه با نسلی روبرو هستیم که خیلی چیزها را گم کرده است و انتظارات در آن زیاد است. سینما باید با آنها حرف بزند.»
در ادامه مراسم از عباس کربلاییزاده ریاست سازمان تامین اجتماعی که قرار است ساختمان جدید را در اختیار اصناف سینمایی قرار دهد با حضور لوح افتخار تقدیر به عمل آمد.
همایون اسعدیان: از نبود علی جنتی در این جشن خجالت میکشم
همایون اسعدیان دبیر جشن خانه سینما برای صحبت درباره مراسم بزرگداشت پشت تریبون رفت. او از فرهاد ورهرام به عنوان مستندساز با ارزش سینمای ایران نام برد که دغدغهاش بت زندگی اقوام ایرانی بود که در تاریخ سینمای ایران بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
اسعدیان با بیان اینکه همیشه با احتیاط با احمدرضا درویش برخورد میکند، گفت: «احمدرضا درویش جسارت و شهامت بسیاری دارد و همیشه چکشی دست میدهد. ساخت ناخدا خورشیدسرزمین خورشید، دوئل، کیمیا، رستاخیز و... شهامت میخواهد و به خاطر شهامت او و سالهایی را که در جبهه گذارنده و سختیهایی که تحمل کرده از او سپاسگذاریم.»
دبیر جشن خانه سینما درباره سعید پورصمیمی گفت: «من به او مدیونم. سه فیلم با هم کار کردیم که هرسه بار به من اعتماد کرد و بدون فیلمنامه بر من منت گذاشت و بازی در فیلم را پذیرفت. او از افتخارات سینمای ایران است. کسانی که تئاتر میروند، ریچارد سوم را فراموش نخواهند کرد و کسی نمیتواند ملول ناخدا خورشید را دوباره خلق کند. »
او با اشاره به شخصیت رضا داوودنژاد گفت: «ما فیلمسازها وقتی بازنشسته میشویم که ذهنمان از کار میافتد. من به علیرضا داوودنژاد غبطه میخورم که هنوز تجربه میکند. بعد از 40 سال فیلمسازی جسارت دارد که به دنبال نوآوری و خلق موقعیتهای جدید باشد. داوود نژاد فقط یک فیلمساز نبود در تمام عرصههای سینما کار کرده و در عرصه صنفی نگاه نقادانه داشته و همواره قلبش برای سینما تپیده است»
اسعدیان با انتقاد از عدم حضور علی جنتی وزیر ارشاد در این مراسم گفت:«ما برای همه بزرگان دعوتنامه فرستادیم. من خجالت میکشم که ایشان در اینجا حضور ندارند.»
پس از صحبتهای اسعدیان، فیلم کوتاهی درباره سعید پورصمیمی پخش شد و فاطمه معتمدآریا، امین تارخ و آتیلا پسیانی برای اهدای لوح و تندیس مورد نظر روی صحنه حاضر شدند.
فاطمه معتمدآریا: سعید پورصمیمی جزو نادر انسانهای شریف است
فاطمه معتمدآریا در ابتدای صحبتهایش با انتقاد از فضای مردانه کلیپها وسخنرانیها گفت: «خیلی ممنون که بنده را به آقایی قبول کردید، چون حرفها آنقدر مردانه است که خوشحال شدم بنده را هم به روی صحنه دعوت کردید. وقتی 12 سالم بود با خواهر سعید پورصمیمی در کانون پرورش فکری همکلاس بودم و زمانی که او جزو بهترین بازیگران تئاتر محسوب میشد که برای ما افتخار بود که جلو در اتاقش رد شویم چون او هنرمند بزرگ تئاتر در زمان خودش بود. او جزو نادر انسانهای شریف است که اصول حرفه خود را بهتر از هر کسی بلد است و جدا از این میتواند آموزش هم بدهد. من از خانه سینما و صنوف آن ممنونم که هر سال به ما یادآوری میکند که ما همدیگر را دوست داریم و جز انسانهای شریف این مملکت هستیم.»
امین تارخ با تشکر از انجمن بازیگران برای انتخاب پورصمیمی برای برگزاری مراسم بزرگداشت گفت: خوشحالم که بعد از سالها سعید پورصمیمی پذیرفت که برای او بتوانیم مراسم بزرگداشتی را برگزار کنیم.»
تارخ: پورصمیمی بازیگر اصیلی است
او با خواندن متنی درباره این بازیگر از او به عنوان بازیگری اصیل که از اصل و اصول خود کوتاه نمی آید و سازش نمیکند، نام برد:«در باب سعید پورصمیمی سخن گفتن آسان نیست. اولین باری که با سعید پورصمیمی روبرو شدم برمیگردد به سالهای 51 و 52.
وی با اشاره به اینکه در نمایشی با پورصمیمی همبازی شده است، گفت:« در سینما نیز این همکاری تکرار شد و باعث افتخار من است که در دلشدگان با وی همبازی بودم. چه میتوان گفت در مورد یک شخصیت هنرمند که 5 سیمرغ بلورین، حرفهایترین جایزه سینما را از آن خود کرده و چه میتوان گفت در مورد یکی از درخشانترین بازیهای ماندگار او در «ناخدا خورشید».
تارخ در ادامه در بخشی از متنی که آماده کرده بود درباره این بازیگر پیشکسوت گفت: «او سخت نیست اصیل است و اهل اصول. باج نمیدهد، کوتاه نمیآید، سازش نمیکند، با غلطهای رایج کنار نمیآید. دوستان او سخت نبوده و نیست. شرایط آنقدر سهوا سهل و بیمقدار میشود که اصالت شخصیت سعید و اصولی که در حرفه میشناسد مانع از سازش با بیمقداری رایج میگردد. از این رو بزرگوار ما سختی نیست. اصیل است و سازشناپذیر با آنچه که زشت است و زشتی است.»
آتیلا پسیانی: افتخار میکنم که همکار پورصمیمی قلمداد بشوم
آتیلا پسیانی با بیان اینکه در اولین کار خود در کودکی با پورصمیمی همکاری داشته، گفت: «آشنایی من با او به سال 1346 برمیگردد زمانی که من 10 سال بیشتر نداشتم. در همان زمان افتخار پیدا کردم در کنار او به روی صحنه تئاتتر بروم. در حقیقت اولین باری بود که یاد میگرفتم چراکه او همواره معلم من بوده است. شاید این موضوع را خودش نداند. چیزهای زیادی از سعید پورصمیمی یاد گرفتم. او همواره در فعالیتهای صنفی حضور پررنگی داشته است. انجمن خانه بازیگران و حتی خانه سینما تشکیل نمیشد مگر اینکه سعید پورصمیمی برایش بسیار زحمت کشید. امروز افتخار میکنم که همکار این بازیگر قلمداد بشوم.»
در ادامه مراسم سعید پورصمیمی روی صحنه آمد و سپس بعد از دریافت لوح و هدایا طی سخنانی گفت: «تشکر میکنم از برگزارکنندگان این مراسم، دوستان و همکاران و همچنین انجمن بازیگران که مرا در این روز شرمنده کردند. پاسخ دادن به این همه محبت سخت است.چنین بزرگداشتها و نکوداشتهایی دو بعد دارد. اول اینکه تشویق میشوی و سر شوق میآیی که کار بهتری انجام دهی.
پورصمیمی: قدر این حرفه را بدانید
پورصمیمی در ادامه تاکید کرد: «من معتقدم بازیگری در سالهای اخیر در سینما و تئاتر بسیار ترقی کرده است. بچهها واقعا استعداد و باسواد هستند ولی متاسفانه می بینم با این همه دانشگاه و آموزشگاه و استعدادهای جوانی که در این حوزه وجود دارد این جوانها آتل و باطل هستند. این سوال را میپرسم که سینمای ما به کجا میخواهد برود. من نگران کار نکردنم نیستم. خدا روشکر وضع مالیام هم خوب هست. چراکه کارهای نکرده و کتابهای نخوانده بسیار دارم. من نگران این جوانها و استعدادهایی هستم که به کار گرفته نمیشود.»
این بازیگر پیشکسوت ادامه داد:«مدتی است که شاهد تشکیل صنفی با عنوان نابازیگران هستم و همچنین ورود این افراد به حرفه بازیگری. بعد از مدتی کم کم نافیلمبردار و ناکارگردان نیز وارد این حرفه خواهند شد و من امروز از چیز دیگری وحشت دارم و آن هم ورود خیل ناتماشاگر به سینما است. قدر این حرفه را بدانید، قدر تماشاگر را بدانید، من با مردم برخوردهای زیادی دارم و گاهی چیزهایی میگویند که متوجه میشوم من چقدر بیسوادم.»
هدیه ویژهای دراین بخش به سعید پورصمیمی توسط شرکت سرمایهگذاری گردشگری اهدا شد که یک سفر 5 روزه به آفریقای جنوبی به همراه یک نفر بع وی تعلق گرفت.
سعید پورصمیمی با شنیدن این هدیه به شوخی گفت:« امیدوارم که این سفر بلیت یکطرفه نداشته باشد. فقط نمیدانم مادامالعمر بمانم یا نه.»
در ادامه مراسم برای بزرگداشت فرهاد ورهرام مستندساز بعد از بخش فیلم کوتاهی درباره این مستندساز فرهاد توحیدی و ابراهیم مختاری روی صحنه آمدند.
فرهاد توحیدی: جشن امسال به طرز مشکوکی بیسر و صداست
فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس سینما طی سخنانی در ارتباط با این مستندساز پیشکسوت گفت: « جشن امسال به طرز مشکوکی بیسر و صداست. نمیدانم آقای ایوبی کی میخواهد صحبت کند. تشکر میکنم از میرکریمی و هیات مدیره برای برگزاری این جشن. همچنین دوست دارم یادی کنم از محمدرضا مقدسیان که امروز دیگر در بین ما نیست. هرچه که میخواستم بگویم در کلیپی که برای فرهاد ورهرام آماده کرده بودید گفتید. هرچند که مستندساز خوب مستندساز مرده است. به دوستی 40 ساله با ورهرام افتخار میکنم. با او از سالهای دور همدانشگاهی بودم. همه میدانیم که این مستندساز تمام ایران را وجب به وجب گشته است. یکی از صفتهای بارز این مستندساز ایراندوستی و ایرانشناسی اوست. علاقه بیحد و حصر او نسبت به ایران و خرده فرهنگهایمان مثالزدنی است.»
ابراهیم مختاری: ورهرام مستقل فیلم میسازد
ابراهیم مختاری هم درباره ورهرام توضیح داد: « وقتی به فیلمسازهای ماندگار در سینما نگاه میکنم متوجه میشوم که هر فیلمسازی با یک فیلم خودش را در سینما معرفی کرده است. مثلا داریوش مهرجویی با فیلم سینمایی «گاو» و یا مسعود کیمیایی با «قیصر». فرهاد ورهرام در دهه 60 با فیلم کوچ جای خودش را در سینما تثبیت کرد و صاحب شناسنامه شد. یکی از تفاوتهای این مستندساز با سایر مستندسازها این است که همواره مشغول به کار بوده است چگونه میتوان در دولتها با سلیقههای مختلف دوستی کرد و کار کرد. او یک رویه سازگاری دارد که با سازشگری متفاوت است. در حین استقلال فیلمش را میسازد. در دورهای که فیلمهای مستند زیر تازیانه سیاهنمایی است او با واقعگرایی به کارش ادامه میدهد.»
در ادامه فرهاد ورهرام با تشکر از افرادی که این مراسم را برگزار کردند گفت:« میدانم که دوستان با لیاقتتری نسبت به من در این عرصه وجود داشتند که این مراسم نکوداشت برای آنها برگزار شد. در کلیپی که درباره من ساخته شده بود دوستان صحبتهایی کردند که بسیاری از آن را تکذیب میکنم. دوستان به دلیل محبتشان به جای من اخلاقسازی کردند. نسل جدید تاثیر بیشتری در سینمای مستند داشته است. نسل ما کمی محافظهکارتر عمل میکرد. به همین دلیل جایزهام را به فیلمسازان جوان تقدیم میکنم. به دلیل جسارت و نوآوریشان در کارهایی که انجام میدهند.»
در ادامه مراسم برای بزرگداشت احمدرضا درویش فیلم کوتاهی با عنوان «فرمانده در حجاب» پخش شد. در این بخش کیومرث پوراحمد، محمدمهدی عسگرپور و سهیل محمودی روی صحنه آمدند.
پوراحمد: رستاخیز را سرداران سینمای ایران ساختند
پیش از همه کیومرث پوراحمد با اشاره با آشناییاش با درویش گفت:« سالها پیش دوستی داشتم که مرا به دیدن یک فیلم سینمایی به نام «آخرین پرواز» دعوت کرد. زمانی که این فیلم را دیدم متوجه شدم که اثر با کیفیتی است و با خودم گفتم فیلم عجیبی بود. آنجا بود که متوجه شدم احمدرضا درویش کارگردان این فیلم است و از همان جا آشنایی ما شروع شد. هر وقت «کیمیا» را میبینم یک دل سیر گریه میکنم. او کارگردانی است که از سینمای جنگ میآید و فیلمهای خوبی را در این عرصه ساخته است که زحمت زیادی داشتند. فیلم سینمایی «دوئل» یکی از آنها بود. متنی را در مورد این فیلم نوشتم که در کتابش چاپ شد. در آن متن اشاره کردم که انرژی و توان احمدرضا درویش در اولین روزی که فیلم را کلید زد با آخرین روزی که فیلمبرداری این فیلم به پایان رسید هیچ تفاوتی نداشت. شاهدان میتوانند گواه این مطلب باشند.»
پوراحمد ادامه داد: «تفاوت مهم احمدرضا درویش با دوستانی که بودجه میلیاردی می گیرند تا برای تبلور اسلام فیلم بسازند در این است که او برای فیلمهایش از مردم هزینه نمیکند. ساخت فیلم سینمایی «رستاخیز» یازده سال از زمان نوشتن فیلمنامه تا پایان تولیدش طول کشید. این فیلم، فیلمی است که با سرداران سینمای ایران ساخته شده است. احمدرضا درویش، حسین جعفریان، تقی علیقلیزاده و علی قائممقامی بخشی از سردارانی بودند که در ساخت این فیلم حضور داشتند و این غمانگیز است این فیلم با این سرداران ساخته شود و تنها یک روز اکران شود.»
کارگردان «شبیلدا» تاکید کرد: «این افرادی که دلسوز اسلام هستند و در مقابل سینما برای پایین کشیدن فیلم احمدرضا درویش در ماه رمضان جمع شدهاند چرا در مقابل نهادهای دیگری که کارهای غیراسلامی انجام میدهند این کار را انجام نمیدهند. مثلا در مقابل حوزه هنری نمیآیند، جمع نمیشوند. احمدرضا درویش تکلیفش روشن است.»
عسگرپور: درویش باعث پیشرفت بضاعت سینمای ما شد
محمدمهدی عسگرپور در ادامه مراسم طی سخنانی درباره درویش گفت: «احمدرضا درویش بسیار سختکوش است. او ورودش به سینما با نسلهای پیش از خودش متفاوت بوده است. او با فیلمهایی که ساخته است دستاوردهای زیادی را برای سینما به همراه داشته است.احمدرضا درویش به لحاظ تخصص و فهم چیز جدیدی به سینما اضافه کرد. او باعث پیشرفت بضاعت سینمای ما شد. او لحظات عاطفی را در کنار لحظات سخت طراحی میکند و آنها را خوب از آب درمیآورد. من فکر میکنم خداوند همانطور که به آقای درویش تا به امروز کمک کرده باز هم این اتفاق خواهد افتاد و روی همان مدار درست کار خواهد کرد.»
سهیل محمودی «شاعر» که از دوستان احمدرضا درویش بود روی صحنه آمد و گفت: درویش دریایی است که همواره مواج بوده است. اگر دوستی در سینما با امثالی چون رسول ملاقلیپور نداشتم دلم خوش بوده که با احمدرضا درویش دوستی دارم. آنهایی که امروز به درویش بیمحلی میکنند اطمینان دارم که اگر روزی درویش خدایی نکرده در میان ما نباشد برایش سینه چاک میدهند و ما همانهایی هستیم که باید زهر خند تحویلشان بدهیم.»
سهیل محمودی: حق احمدرضا درویش اعاده شود
اودر ادامه گفت: هنوز با دیدن برخی از فیلمهایش وحشت میکنم. زمانی که صحنه ابتدایی جنگ در فیلم سینمایی «کیمیا» را دیدم وحشت میکنم و با خودم میگویم نکند دشمن بیاید و کشور من را بگیرد. روزی خواهد رسید که این مملکت دوباره به احمدرضا درویش نیاز خواهد داشت. البته که همچنان هم این نیاز را دارد اما نسبت به آن بیتوجه است. جفا به او جفا به کسی است که از ایران و ایمان دفاع کرده است. زمانی میرسد که ایوبی دیگر مدیر نیست، احمد مسجدجامعی سمتی ندارد و سید محمد بهشتی هم مدیر نیست اما باید طوری کار کنند که نام نیکی از آنها به جای ماند. امثال درویش حافظ ایران و ایمان ما بودند و بزرگداشت جدیتر این است که حق احمدرضا درویش اعاده شود.
محمودی تاکید کرد:« افرادی که با درویش ارتباط دارند میدانند که او عاطفه محض است. با عاطفه محض جفا نکنید. آقای ایوبی که بنده اولین بار است که او را میبینم حتما برای توقف اکران فیلم سینمایی رستاخیز جواب خواهند داشت. آقای حسن روحانی که امثال ما به شما رای دادیم و پای رایمان ایستادهایم تا از پریشانی نجات پیدا کنیم. یک فیلمسازی که برای کارش بیش از یک دهه زمان گذاشته تا ارزشها را به تصویر بکشد نبایدحقش ضایع شود.»
احمدرضا درویش: خانه سینما میتواند محل بیان دردها و رنجها باشد
احمدرضا درویش که در میان تشویق بسیار حضار روی صحنه آمد با تشکر از بانیان این مراسم گفت: «همه هویت ما به اخلاق است. یک فیلم یا کل سینما در برابر شرافت و منافع ملی و هویت ملت ایران چیزی نیست. آنجایی که باید متاثر شد که پیکره اخلاق صدمه ببیند. هزاران سال باید زیست اجتماعی داشته باشیم که اعتماد فراگیر شود. ما در کشوری زندگی میکنیم که تا زانو در خون بودهایم. خونی که در برابر ریختن شدن آنها مسئولیت داریم.»
وی در ادامه افزود: «تکلیف راستگویی چه میشود؟ عرصه سیاست و فرهنگ بسیار به هم نزدیک هستند. حوزه سیاست جایی برای سیاستبازی است و حوزه فرهنگ حوزهای برای عشق و اندیشهورزی. چه کنیم که این دو با هم همگرایی داشته باشند. واقعا متاسفم که باید وقتمان را برای چیزهایی بگذاریم که میتواند صرف چیزهای بهتری شود. چرا باید این مراسم که یک جشن است غمانگیز شود. زمانی که قرار شد در اینجا حضور پیدا کنم خیلی فکر کردم که چیزی بگویم یا نه چراکه مدتها سکوت کردم اما از آنجایی که نام این صنف خانه سینما است با خودم گفتم که خانه سینما میتواند محل بیان دردها و رنجها باشد. اگر اینها را در اینجا نگوییم خانه سینما تبدیل به یک باشگاه میشود نه خانه.»
درویش متنی آماده کرده بود که برای حضار آن را قرائت کرد:
خانمها، آقایان، همکاران محترم
در ابتدای سخن، برخود لازم میدانم در این مجلس باشکوه، شکوهِ شما بزرگواران و بزرگانِ عرصهی سینمای کشور عزیزم را ارج بگذارم. این مراسم نشانهای روشن از روح سخاوت، همدلی و همزبانیست که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان ریشه دوانیده است. بزرگداشت بزرگانِ سینمای ایران، پاسداشت کسانیست که پیشانی بر آستانِ فضیلت و اخلاق میسایند و نور حقیقت بر پردهی تاریکیها میتابانند، که من کوچکترینِ آنانم.
گرامی میدارم یاد و نام کسی را که ثبت روز ملی سینما در تقویم تاریخ و برگزاری آئین سالیانهی جشن سینمای ایران، ابتکار اوست. آن نوزاد فلسطینی در فیلم بازمانده، اکنون جوانی بیست و چند ساله است و دفاع از شرافت و هویت خود در غزه، لازقیه، دمشق، حلب، موصل و الرمادی را مرهون تلاوت آیتالکرسی، از زبان مادربزرگش در واگن قطار میداند.
جای سیفاله داد، در عرصهی سینمای ایران خالیست. کسی که در فیلمسازی پیشتاز و در مدیریت، نه به سیاستورزی که به صدق و اندیشهورزی شناخته میشود.
اکنون که تمامی اصناف کشور مشغول ارزیابی آثار دوران تحریم و حضور فعال برای دوران "پساتحریم" هستند، ضروریست که نهادهای صنفی در حوزهی فرهنگ و هنر، بخصوص خانه ی سینما، با طراحی نقشهی راه، عمق استراتژیک فرهنگ، هنر و سینما را در عرصهی داخلی و بین المللی ترسیم و در قالب خیزشی فرهنگی، مطالبات برجای مانده و حرکت به سمت توسعهی همهجانبه و پایدار را از مدیران و سیاست ورزان طلب نمایند.
سرزمین ما در اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد. اکثر کارشناسان، وضعیتِ بحرانی محیط زیست در ایران را ناشی از اِعمال مدیریتهای نادرست و بی توجهی به مؤلفههای بنیادین در طبیعت برشمردهاند. موقعیت فرهنگ و هنر در شرایط فعلی نیز شباهت زیادی به اوضاعِ اسفناک محیط زیست دارد؛ با این تفاوت که قلمرو فرهنگ و هنرِ ایران زمین، نه در اقلیمی خشک و نیمه خشک، بلکه در بستری آباد و با پشتوانهای به بلندای علم، هنر و اندیشهی جاری در هویت تاریخی کشورمان بنا گردیده و بُنیانِ انقلاب اسلامی نیز بر مبنای فرهنگ استوار شده است.
در زمانهای که سینمای ایران بر اثر سیاستهای "خودتحریمی" با ادعای فتح قلههای جهانی، حتی در عرصهی نمایشیِ شهر کوچک مزار شریف در افغانستان، با دومیلیون جمعیت شیعه و زبان مشترک فارسی نیز سهمی ندارد، کسانی به قصد ترویج فرهنگ خاندان عصمت و طهارت(ع) بدون تکیه بر بودجههای جاری و بیتالمال، طی بیش از یک دهه مجاهدت، اقدام به تولید فیلم رستاخیز نمودند. آنان این اقدام خود را به مَثابه سعیِ بین صفا و مَروِه و طواف به گِردِ کعبهی ناطق، حسینابنعلی(ع) میپنداشتند و آرزو داشته و دارند که مخاطبان تشنهی عدالت و کرامتِ انسان را در عالَم، به دیدن برگی دیگر از کتاب مُصَوّر و قطور عاشورا میهمان کنند. آیا این آرزو در شرایطی که دلارهای تکفیری و سَلَفی با تسلط بر رسانههای تبلیغی در برابر اندیشهی اهل بیت(ع) هزینه میشود و کودکان شیعیان به جرم انتصاب به اسلام علوی ذِبح و نوامیس مسلمانان در بازار بَردِگان خرید و فروش میشوند، گناهی نابخشودنیست و کیفر به همراه دارد؟
رستاخیز با عنایت و توجهات صاحبش، به فضل خدا و با مجوز قانونی و اتکاء به فتاوای مراجع عالیقدر و حُجّت شرعی ساخته شد و به اکران عمومی درآمد. آنچه بر اثر تصمیم مدیران دولتی مبنی بر پایین کشیدن این فیلم از پردهی اکران و توقف و تعلیق نمایش آن به بهانهی جلوگیری از تضعیفِ جشن هسته ای صورت گرفت حکایتی عبرتآموز است که مسئولان سیاست ورز، لاجرم می بایست پاسخگوی آن باشند.
ما بنا به رهنمود آن حکیمِ فرزانه، به خداوند سبحان توکّل و بر باور خود ایستادگی خواهیم کرد و سینهی پر دَردِمان را نه برای اغیار و بیگانگان که برای دیدهبانِ بیدارِ مُلک و ملت گشودهایم.
ما بر این باوریم که مدیریتِ عالَمِ فرهنگ و هنر در دوران "پساتحریم" به عالِمِ اندیشهورز، سخت محتاج است.
"قافلهی فرهنگ و هنر، بی چراغ هدایت و کشتی نجات به ساحل نمیرسد."
بزرگنیا: داوودنژاد دلسوخته سینما است
محمد بزرگنیا، منوچهر شاهسواری و رضا میرکریمی در ادامه این مراسم برای تقدیر و بزرگداشت از علیرضا داوودنژاد روی صحنه حاضر شدند. در ابتدا بزرگنیا طی سخنانی گفت: «در مورد داوودنژاد مسائل زیادی وجود دارد که می توان به آنها اشاره کرد اما بارزترین آنها به ذهنم میرسد میتوانم به آن اشاره کنم این است که او واقعا دلسوخته سینماست. با توجه به اینکه سن و سالی از او گذشته است اما همچون یک جوان به سراغ تجربههای جدید میرود و در شرایط کنونی فیلمی میسازد که قرار است در گروه سینمایی «هنر و تجربه» به نمایش در بیاید. در واقع داوودنژاد خودش را وقف سینما کرده است. او در مورد سینما اندیشه و نظر دارد. داوودنژاد با نوع کاری که در سینما به لحاظ تجربهگرایی انجام میدهد به جوانها یک پیام میدهد او با این کارش میگوید که من هم با شما هستم و مثل شما سعی میکنم تجربه کنم. مطمئنم که سالهای سال جوان خواهی بو دو همچنان تجربه خواهی کرد.»
در ادامه مراسم منوچهر شاهسواری طی سخنانی در ارتباط با این کارگردان اظهار داشت: «داوودنژاد با صراحت میتوانم بگویم اصولگراتر از تو در سینما کسی نیست و خودت هستی. برخی در سینما یک نشانه هستند و گاهی نشانهها آنقدر بزرگ میشوند که همه حول آنها باقی میمانند. خوشحالم که از لحظه اول در فعالیتهای صنفی همراه تو بودهام و برایت آرزوی سلامتی میکنم..
در ادامه مراسم،رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما در رابطه با داوودنژاد گفت: «علی رغم فعالیتی که در سینما داشتهام تا به امروز خیلی رفاقت نزدیکی با او نداشتهام. همواره دوست داشتم که شرایطی فراهم شود که به وی ابراز ارادت کنم. همواره از روحیه مسئولیت پذیری او لذت میبرم.کسانی که کار صنفی انجام دادهاند میدانند که همواره پای منافع شخصی در میان است و گاهی باعث میشود که فرد تصمیمگیر که دارای سمت است بین منافع شخصی خود و جمعی دیگر اهم و فیالاهم کند و گاهی واقعا جدال سختی است. داوودنژاد جزو افرادی بوده که همواره خودش را ندید گرفته است.آقای داوونژاد شما کارگردان بزرگی هستید من به عنوان نماینده خانه سینما به خاطر تلاشی که برای آبرومند بودن صنف انجام دادهاید از شما ممنونم.»
در ادامه مراسم به دعوت مجری مراسم ، رئیس سازمان سینمایی حجتالله ایوبی روی صحنه آمد تا در مورد داوودنژاد صحبت کند.
ایوبی طی سخنانی با اشاره به فضای غم انگیز جشن خانه سینما که به دلیل اکران نشدن فیلم احمدرضا درویش است گفت: «خیلی خوشحالم که جشن خانه سینما در این روزها با این شکوه برگزار میشود. این کاش عشق نمیورزیدم به درویش، ای کاش مخالف فیلمش بودم و ای کاش دلم نمیخواست که با همه وجود فیلم سینمایی «رستاخیز» نمایش داده شود. دلم میخواست حرف بزنم و خیلی چیزها را بگویم اما نمیتوانم امیدوارم که شرایطی پیش بیاید که این موضوع هم حل شود.»
ایوبی: مادر داوودنژاد برای من مادری کرد
رئیس سازمان سینمایی در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه در تنکابن همسایه علیرضا داوودنژاد بوده است گفت: این افتخار را داشتم که با این کارگردان همسایه باشم و پنجره خانه هر دوی ما رو به دریا باز میشد. آرامش و توفان دریا را با هم میدیدیم.مادر این کارگردان بزرگ نیز که در بستر بیماری به سر میبرد برای من مادر بود. در دورانی که سن کمی داشتم مادرم را از دست دادم و واقعا مادر بزرگوار آقای داوودنژاد برای من و خواهرانم مادری کرد.هر زمان که از این کارگردان برای حضور در کارگاههای آموزشی دعوت به عمل آوردم پذیرفته است و به گونهای رفتار کرده که گویا با یک جوان روبرو هستیم.»
در ادامه مراسم داودنژاد به روی صحنه آمد و با دریافت تندیس «سیفالله داد» گفت: «باید از سیفالله داد یاد کنم که چقدر دلسوز سینما بود و یک چیز را خوب فهمیده بود که اگر سینما رونق پیدا کند کشور نیز رونق میگیرد .او تماشاچی را سرمایه اصلی برای سینما میدانست و با این مخالف بود که اگر بخواهیم به سمت تمایلات مخاطب برویم بدین معنی است که باید به موارد سطحی آن بپردازیم. او میدانست در شرایطی که سانسور و فیلم خارجی به سینما مسلط باشد نمیتوان توقع داشت که سینما رونق بگیرد.سیفالله داد اعتقاد داشت که باید در سینما به مصالحی که مبتلابه مردم است بپردازیم. او به سینمای مسلحانه اعتقاد داشت، سینمایی که سیاستزده نیست و صرفا برای تبلیغ سیاست به کار گرفته نمیشود. امیدوارم که به این سمت حرکت کنیم.»
این فیلمساز با اشاره به اینکه در حال حاضر سینما دچار سیاستزدگی و تجارت زدگی شده است، گفت: متاسفم که الان در چنین وضعیتی هستیم و امیدوارم آقای ایوبی بتواند در این وضعیت مقاومت کند و کار را به سرانجام برساند.