English
به خانه سینما خوش آمدید. / ثبت نام کنید / ورود
 

اخبار

برای حسرت یک زندگی معمولی؛ گزارش نمایش مستند «آمپاس» در خانه سینما

برای حسرت یک زندگی معمولی؛ گزارش نمایش مستند «آمپاس» در خانه سینما
چهارمین برنامه‌ی دوره جدید نمایش فیلم انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، روز سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ به نمایش، نقد و بررسی مستند «آمپاس» به کارگردانی رحمانه ربانی و بهمن کیارستمی اختصاص داشت.

در این برنامه که با استقبال مخاطبان همراه بود، مصطفی شیری دبیر کارگروه نمایش انجمن کارگردانان مستند به همراه کارگردانان فیلم و نوید پورمحمدرضا (کارشناس مهمان) حضور داشتند.

در ابتدای نشست، رحمانه ربانی درباره‌ی آغاز ساخته شدنِ این فیلم گفت:

چند سالی بود که می‌خواستم یک فیلم راجع به خودم و پدرم بسازم. وقتی مسائل و اتفاقات در منزل و با پدر را برای دوستانم تعریف می‌کردند به من می‌گفتند دوربین بردار و درباره آن فیلم بساز. پیش از فیلمبرداری با بهمن کیارستمی صحبت کردم و پیشنهاد تدوین کار را با او در میان گذاشتم.

همزمان با اعتراضات سال ۱۴۰۱ بهمن پیشنهاد داد کار را شروع ‌کنیم. ابتدا می‌خواست خودش این فیلم را بسازد، ولی در ادامه صحبت‌های‌مان نظرش عوض شد و گفتن خودت باید دوربین را به خانه ببری و کار را شروع کنی. من اصرار داشتم ممکن است جدی گرفته نشوم و کار جالب نشود و به این شکل با  آزمون‌ و خطا شروع کردیم. فیلمبرداری و تدوین موازی پیش می‌رفت و این چیزی که امروز می‌بینیم حاصل زحمت بهمن کیارستمی و تلاش‌های من است.

بهمن کیارستمی درباره همکاری و ورودش به فیلم گفت: حین جریانات سال ۱۴۰۱ بیرون نمی‌رفتم و خیلی درکی از شرایط نداشتم ولی چیزی که من رو  به این شرایط و درک بیشتر آن نزدیک می‌کرد، این بود که ببینم در خانه‌ای مثل خانه رحی چه می‌گذرد و گفت‌وگوها درباره مسائل چیست. ما با دو رویکرد مختلف فیلم را ساختیم. یک جاهایی هم اختلاف نظر داشتیم و تا انتها هم ادامه پیدا کرد ولی همکاری ما در ساخت فیلم پابرجا ماند. این فیلم برای من یک سعی بود برای فهم بیشترِ وضعیت موجود. مثل بیشتر کارها که همه با یک سوال شروع می‌شود. در واقع به خانه‌ای با نظرات متکثر می‌رویم که ببینیم در یک بازه زمانی چه می‌گذرد.

نوید پورمحمدرضا، کارشناسِ مهمان برنامه، در پاسخ به پرسش مصطفی شیری درباره‌ی نقشِ سینمای مستند در بزنگاه‌های اجتماعی و کنش‌گری‌ِ آن در بحران و التهابات جامعه گفت: خیلی خوشحالم به مناسبت نمایشِ این فیلم اینجا هستم. زمانی که فیلم را برای بار اول و الان برای بار دوم روی پرده دیدم، نکته‌ای برای من پررنگ و پررنگ‌تر شد و آن هم مسئله‌ی خانه است. درست است بسیاری از تحرکات جامعه در خیابان‌های ما اتفاق می‌افتد، ولی خانه‌های ما در شکل‌گیری آن بسیار مؤثرند. درباره اهمیت خانه می‌خواهم بگویم در طول‌های سال‌های بعد از انقلاب، یک انشقاق بین خانه و خیابان‌های ما به وجود آمد. نوعی که ما در خانه‌های‌مان هستیم و نوعی که در فضای عمومی قرار می‌گیریم.

این انشقاق بین خانه و فضای عمومی به نظر می‌رسد تاریخ چهل‌وچندساله گذشته را از حضور خود انباشته است. مطمئن نیستم سینمای داستانی ما بتواند این شکاف را به خوبی انعکاس دهد. در عمل، این چیزی نیست که از طریق سینمای رسمی امروز ما قابل ردیابی باشد. سینمای مستند از این لحاظ بیشتر موفق شده که به تصویر واقعی خانه نزدیک بشود و به انشقاقِ رخ‌داده بیشتر وفادار باشد.

رحمانه ربانی در ادامه گفت: گفت‌وگوهای فیلم در موقعیتِ موجود و طبیعیِ خانه شکل می‌گرفت و ضبط می‌شد. هرجا که پدر نبود سعی می‌کردم، بخشی از گفت‌وگوها را انجام دهم.

بهمن کیارستمی افزود: خوبی این نوع فیلمسازی این است که تو زیر فشار و الزام قواعد فیلمسازی نیستی. تو می‌روی تجربه‌ای انجام بدهی. ممکن است بشود یا نه.

این تجربه واقعا به این شکل پیش رفت و از اولین راش‌های رحمانه ربانی مشخص بود ما متریال خیلی خوبی داریم. ولی در عین حال، آن بار یا فشارِ فیلم ساختن به معنای متعارف را نداری. مونتاژ فیلم طولانی شد و ناامیدی‌ شکل گرفت که هرکس در خانه حرف خودش را می‌زند و هیچ مکالمه‌ای بین هیچ‌کدام از اعضای خانواده شکل نمی‌گیرد. همه حرف خودشان را می‌زنند و ذره‌ای کسی کوتاه نمی‌آید و این جایی است که آدم آن را با جامعه تطبیق می‌دهد و این ناامید کننده است.

نوید پورمحمدرضا گفت: به نظر می‌رسد اصلی‌ترین تضاد در فیلم گفت‌وگوی راوی(دختر) و پدر باشد. ولی در سطوح مختلف می‌شود این تضاد را ردیابی کرد. تضادی که باعث می‌شود این گفت‌وگوها به فهم مشترکی منجر نشود. اما در عین این تضاد میان بزرگترها شاید وقتی نوبت به نوه‌های خانواده می‌رسد، تصور می‌کنم شرایط متفاوت می‌شود. لحظه‌ای در فیلم است که حاج اکبر برای نرگس صحبت می‌کند و در جواب از نوه‌ می‌شنود که هرکس پاسخ‌گوی اعمال خود خواهد بود. نسلی که به نظر فهم مشترک با آن‌ها محتمل‌تر است.

جواد طوسی، منتقد با‌سابقه سینما، که همراه با حاضرین به تماشای فیلم نشسته بود به دعوت مصطفی شیری روی صحنه آمد و دقایقی درباره فیلم آمپاس صحبت کرد: می‌خواهم از این فرصت استفاده و ذوق‌ خود را اینجا ابراز کنم. در شرایطی که سینمای رسمی‌مان را متر و معیار قرار بدهیم و ببینیم چه آثاری به نمایش عمومی درمی‌آید، بین حجم آثاری که این روزها تکثیر می‌شود و در ارتقای آگاهی و سلیقه تماشاگر مخربند، فیلم آمپاس اثر شریفی‌ است.

نکته‌ای که درباره فیلم آمپاس می‌خواهم بگویم اهمیت خانواده است. راوی فیلم درنهایت، به یک نگاه عاطفی و اخلاق‌گرا بیشتر متمایل می‌شود تا آن عقلانیتی که بخواهد به هر قیمتی تعمیم دهد. یک اثر مستند می‌تواند این تصویر چندوجهی را برای بیننده رقم بزند.

یکی از دستاوردهای مهم فیلم آمپاس با وجود فرسایش در گفت‌وگوها و ناامیدیِ غالب، حفظ حرمت در خانواده است و می‌بینیم که شاید بخشی از سنت هم می‌تواند پوست بیندازد. از این منظر این فیلم یک اثر ملّی است.

بهمن کیارستمی در پاسخ به پرسش یکی از حاضرین جلسه مبنی بر چشم‌اندازی که سازندگان اثر از پخش و نمایش آن دارند، اشاره کرد که به دلایلی فعلا به نمایش‌های محدود و صنفی اکتفا کرده‌ایم.

نوید پورمحمدرضا افزود: موقعی که داشتم می‌آمدم اینجا، ناراحتی‌ داشتم که چرا فقط جمع محدودِ صنفی می‌توانند این فیلم را تماشا کنند‌. این فیلم برای عموم مردم است.

آرزو می‌کنم تعداد بیشتری این فیلم را ببینند، ولی این آرزو شاید خودخواهانه باشد، چون پای یک خانواده وسط است. این تفاوت روایت مستند و داستانی‌ است. در ناداستان پای منافع حقیقی و افراد واقعی درمیان است. دیده شدن این فیلم می‌تواند الهام‌بخش باشد که قلم، نگاه و دوربین‌های‌مان به خانه‌هامان برگردد. اما در عین حال، سازندگان اثر هم نباید هزینه‌ی غیرعادی تقبل کنند که چنین اتفاقی رخ دهد. امیدوار می‌مانیم به آینده و اینکه مخاطبان بیشتری آمپاس را ببینند.

بهمن کیارستمی در بخش آخر صحبت‌های خود گفت: افتخار می‌کنم که نامم در این فیلم به‌عنوان فیلم‌ساز است، ولی واقعا و خیلی بیشتر فیلمِ رحمانه ربانی‌ است. او در عینِ تلاش برای طرحِ نظر و حرف‌های خود، بیش از هرکس گوشی برای شنیدن دارد و این پیش‌برنده‌ی اصلی فیلم است. به همین دلیل کسی جز خودش نمی‌توانست این فیلم را پیش ببرد.

همانطور که در ابتدای جلسه گفته شد، این یکی از معدود فیلم‌هایی‌ است که در این دوره و با این موضوع ساخته شده است و این انتظارات را از او زیاد می‌کرد. انتظارِ شکلی از کمال‌گراییِ شخصیت او به‌عنوان نماینده یک جریان در مواجهه با مسائلش در فیلم. در حالی که این تلقی درست نیست. شاید بایستی تعداد فیلم‌های بیشتری در این بازه‌ی موضوعی ساخته می‌شد و رحمانه و فیلمش هم جای خودشان را در این طیف داشته باشند.

رحمانه ربانی در پایان گفت: تجربه‌ بهمن کیارستمی در شکل‌گیری و همه آنچه که امروز در فیلم می‌بینیم بسیار مؤثر بوده است. برای من همین لذت‌بخش است که بعد از تماشای فیلم، کمی با مخاطبان صحبت کنیم و این گفتمان ادامه پیدا کند.

 

  


 

 

۱۴ مهر ۱۴۰۳ ۱۵:۵۶

نظرات بینندگان

میانگین امتیاز کاربران: 0.0  (0 رای)

امتیاز:
نام فرستنده: *
پست الکترونیک:
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500