این برنامه که با استقبال چشمگیر مخاطبان همراه بود، با همکاری انجمن کارگردانان مستند برگزار شد و جدا از سازندهی فیلم، علی بختیاری (پژوهشگر) و مهرداد فراهانی (کارشناس مهمان) نیز در آن حضور داشتند. در ابتدای جلسه، بهمن کیارستمی که در مستند خود به برشهایی از زندگی و آثار پروانه اعتمادی (نقاش) پرداخته در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) دربارهی نحوهی ساخته شدن این فیلم گفت: «خانم اعتمادی را از کودکی میشناختم و از آنجا که دوست خانوادگی ما بود بارها او را دیده بودم. به همین دلیل از همان زمان به خودش و کارش علاقه داشتم.»
وی گفت: «یادم هست یکی از کارهای او روی دیوار خانهی ما بود و همین باعث شده بود با وجود این که سالها بود او را ندیده بودم همیشه به یادش باشم. تا این که چند سال پیش زنگ زد و بعد از مدتها یک مکالمهی طولانی داشتیم.»
کیارستمی افزود: «از برقراری دوبارهی این ارتباط خیلی خوشحال شدم و از یکی از دوستان که میدانستم با او در تماس است خواهش کردم با همدیگر به دیدارش برویم. زمانی که بعد از مدتها او را دیدم احساس کردم حالا زمان ساخت فیلمی دربارهی او رسیده؛ و این پیشنهاد را با او مطرح کرد که در نهایت پذیرفت و کار به جریان افتاد.»
در ادامهی جلسه، علی بختیاری، پژوهشگر این فیلم نیز در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی همکاری در ساخت مستند مورد بحث گفت: «تقریباً پنج سال پیش به خانم اعتمادی پیشنهاد انجام یک گفتوگوی بلند دربارهی زندگی و آثار او را دادم؛ به قصد این که شاید روزی به کتاب تبدیل شود. طبعاً این گفتوگو مدت زمان خیلی زیادی را به خود اختصاص داد و شاید این فیلم را بتوان حسن ختام آن گفتوگو دانست.»
وی سپس گفت: «از آنجا که برای تکمیل این گفتوگو به منابع مختلف و متفاوتی نیاز بود، تقریباً تمام مجلههایی که دربارهی او مطلب نوشته بودند و همچنین آرشیوهای تصویری مربوط به ایشان را بازبینی کردم.»
بختیاری افزود: «وقتی ساخت این فیلم جدیتر شد تمام این اطلاعات را در اختیار بهمن کیارستمی گذاشتم. به عبارتی دیگر آنچه که در فیلم و از میان این اطلاعات به نمایش گذاشته شده کاری است که ایشان با آن حجم اطلاعات نامنظم و دستهبندی نشده انجام داده است.»
بهمن کیارستمی نیز ضمن تایید این نکته گفت: «پیش از آن که فیلمبرداری فیلم شروع شود، علی بختیاری تعداد قابل توجهی نوار «هایاِیت» و «مینیدی» که تازه در گوشهای از انباری منزل خانم اعتمادی پیدا شده بود را به من داد. تصویرهایی که نشان میدهد او در سالهای گسترش ویدئوهای خانگی، در حال تجربه و بازیگوشی با این مدیوم جذاب بوده است.»
وی سپس «تصویرهای مورد بحث» را «پیشبرنده» دانست و افزود: «این نماها که شامل بخشهایی از زندگی شخصی پروانه اعتمادی بود شمایی کلی از فیلم به ما ارائه داد و در ساخت این مستند به من و همکارانم خیلی کمک کرد.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای کارشناس مهمان برنامه اختصاص داشت. مهرداد فراهانی در این بخش با اشاره به «پیوند میان ناداستانها و طیفی از سینمای مستند»، ساخته شدن فیلم «پروانه» را «سهل و ممتنع» خواند و افزود: «نخستین اعتبار چنین فیلمی این است که سازندهی فیلم به جای جلوهفروشی، با فروتنی محض واسطه شده تا ما به عنوان بینندگان فیلم با شخصیت پروانه اعتمادی آشنا شویم.»
وی سپس با اشاره به «نقش موثر تداعی و کولاژ در نقاشیهای پروانه اعتمادی» گفت: «صحبتهای ایشان در مستند «پروانه» نیز همین ویژگی را دارد و به عبارتی او را کولاژی از هنرمندان دیگر نشان میدهد. هنرمندانی که در سختکوشی و سرسختی با پروانه اعتمادی مشترکند.»
فراهانی افزود: «این فیلم نشان میدهد تمام زندگی و آثار پروانه اعتمادی، خلافآمد تصور بینندگان از یک هنرمند مدرنیست و نوگراست. هنرمندی که برای طی کردن این راه سختیهای زیادی کشیده و دشواریهای بسیاری را متحمل شده است.»
این منتقد سینما همچنین با اشاره به «تداعی» به عنوان «روش کار این هنرمند نقاش» گفت: «یکی از این نکتهها مخالفت ایشان با نقد آثار هنری است که تداعیکنندهی حرف برخی هنرمندان دیگر دربارهی نوشتههای منتقدهاست. نوشتههایی که از نظر ایشان تاثیری بر کار ندارد و البته مانعی بر فعالیتهای هنری نیز نیست.»
وی سپس در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «در این مستند استراتژی فیلمساز و رویکرد شخصیت محوری فیلم نسبت به خلق آثار هنری به شکل عجیبی با هم انطباق یافتهاند و این یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم «پروانه» به حساب میآید.»
در ادامهی جلسه، بهمن کیارستمی در پاسخ به پرسشی دربارهی مدت زمان فیلمبرداری این فیلم گفت: «تفاوتی که تولید «پروانه» با سایر پرترهها داشت این بود که فیلمبرداری در زمان تدوین هم ادامه داشت و خانم اعتمادی در این مرحله نیز حضور موثر و خلاقانهای داشت.»
وی گفت: «از آنجا که امکان دارد فیلم در دام محافظهکاری سوژه بیفتد، در اغلب موارد، از این که نسخهی تکمیل نشدهی فیلم را به شخصیت اصلی نشان بدهم واهمه دارم. اما خوشبختانه خانم اعتمادی وقتی فیلم را دید مثل یک بینندهی علاقهمند ایدههایی داشت که بسیار پیشبرنده بود. به تعبیری بهتر او در این زمینه مشاور خیلی خوبی بود و هر بار که فیلم را دید ایدههای جذاب و خوبی داشت که محافظهکارانه نبود.»
کیارستمی همچنین گفت: «مرحلهی تدوین «پروانه» بسیار لذتبخش بود و به همین دلیل دلم نمیآید این مرحله را پایان یافته تلقی کنم. اما بنا به تعبیر خانم اعتمادی، فیلمی که مرحلهی آمادهسازی آن به درازا بکشد، مثل یک نقاشیِ در حال چروک شدن است و بههرحال باید آن را کنار گذاشت.»
در بخش دیگری از جلسه، علی بختیاری دربارهی نحوهی ارائهی اطلاعات مربوط به شخصیت محوری فیلم گفت: «در این مستند، تصویر زندگینامهای از خانم پروانه اعتمادی وجود ندارد و دلیلاش هم این است که بخش عمدهی این اطلاعات قرار است در کتاب شناختنامهی این نقاش عرضه شود. در حقیقت، تصویری که از پروانه اعتمادی در این فیلم ارائه شده، بیشتر به معرفی و حس کردن شخصیت او مربوط است. شخصیتی که در مستند «پروانه» خودش است و اساس تفکر خود را نیز به نمایش گذاشته است.»
وی گفت: «به نظر میرسد فیلم «پروانه» و کتابی که در آینده دربارهی این هنرمند نقاش منتشر خواهد شد بتوانند همدیگر را تکمیل کرده و تصویر دقیقتری از پروانه اعتمادی ارائه دهند.»
بهمن کیارستمی در بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی، با اشاره به آزردگی خاطر پروانه اعتمادی از همکاری با برخی افرادی که با آنها همکاری داشته گفت: «به نظر میرسد یکی از دلایلی که او راضی شد تا در این مستند حضور داشته باشد این بود که بعضی حرفهایش گفته و ضبط شود؛ حتی اگر در فیلم نباشد.»
وی گفت: «بههرحال زمان همکاری او با سایر هنرمندان، جزو دوران موفق فعالیت او نبوده و به همین خاطر اظهار نظر پروانه اعتمادی دربارهی آنها از نسخهی فعلی فیلم کنار گذاشته شده است.»