در ابتدای این برنامه که بعدازظهر شنبه بیست و یکم دیماه برگزار شد مصطفی شیری به نمایندگی از انجمن کارگردانان مستند، سانحهی دردناک سقوط هواپیمای اکراینی که به مرگ یکصد و هفتاد و شش سرنشین آن منجر شد را تسلیت گفت و سپس از علیاکبر ولدبیگی دعوت کرد تا به عنوان کارشناس، مهمان این نشست نقد و بررسی باشد. ولدبیگی نیز در ابتدای صحبتهای خود فیلمهای به نمایش درآمده را «از جمله مستندهای دوستداشتنی سالهای اخیر» توصیف کرد و ضمن اشاره به «باستانشناسی» به عنوان «موضوع و دغدغهی مشترک این دو فیلم» گفت: «در فیلم «پرنیان» با برشی از زندگی و شخصیت دکتر اسماعیل یغمایی (باستانشناس کهنهکار و قدیمی) روبهرو هستیم که دامنهی فعالیت بسیار گستردهای دارد و یکی از تاثیرگذارترین باستانشناسان کشور ما به حساب میآید.»
وی که خود، فیلمبرداری فیلم «پرنیان» را نیز برعهده داشته، در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به شخصیت محوری این فیلم به عنوان جذابترین عنصر وجودی «پرنیان» گفت: «دوربین در این فیلم هرگز اغواگری نمیکند و تنها در دو بخش از آن با حرکت تصویر روبهرو هستیم که جزو نیازهای فیلم به حساب میآید.»
ولدبیگی سپس تولید مجموعه مستند «معماری ایرانی» (ساختهی زندهیاد حمید سهیلی) و همچنین فیلمهای فرشاد فرشتهحکمت و اُرُد عطارپور را جزو ماندگارترین مستندهای تولید شده در دهههای اخیر توصیف کرد و افزود: «آنچه که باعث میشود نقش عطارپور در مستندسازی سالهای اخیر کمی پررنگتر از سایرین باشد نقش حمایتگرانهی ایشان در تولید فیلمهای سایر مستندسازان است. حمایتی که خوشبختانه به ایجاد یک جریان در مستندسازی و همچنین تولید مستندهای دیدنی و درخشانی منجر شد.»
ولدبیگی همچنین با اشاره به مستند «پسر ویشتاسپ» به عنوان یکی از فرازهای پرداخت سینمای مستند به موضوع باستانشناسی «جسارت سازندهی فیلم» برای انتخاب این موضوع را «ستایشآمیز» توصیف کرد و افزود: «در این فیلم با رمزخوانی کتیبهی بیستون روبهرو هستیم که هزار و چهارصد سطر دارد و در تاریخ جهان به عنوان معتبرترین سند بشری شناخته میشود.»
وی افزود: «اگر مهمترین پایتخت آیینی هخامنشیان را در تخت جمشید بدانیم باید بپذیریم که داریوش بزرگ نیز مهمترین کتیبهی خود را بر قلب کوه بیستون حک کرده است. کتیبهی که فیلمساز در مستند «پسر ویشتاسپ» از آن رمزگشایی کرده است.»
ولدبیگی همچنین با اشاره به ویژگیهای فنی این فیلم گفت: «به طور حتم فیلم ساختن روی داربستهای لرزان و چوبی این سایت تاریخی که در ارتفاع بسیار زیادی از سطح زمین قرار دارد کار بسیار دشواری بوده که عباس صاحب و همکاراناش در ساخت «پسر ویشتاسپ» به خوبی از عهدهی آن برآمدهاند.»
در ادامهی جلسه، اُرُد عطارپور در پاسخ به پرسشی دربارهی چگونگی ساخت مستند «پرنیان» گفت: «این فیلم در سال 1380 ساخته شد و تولید آن به دلیل مشکلات شخصی دکتر یغمایی که آنزمان باید از همسر بیمار خود پرستاری میکرد ماههای طولانی به درازا طول کشید.»
وی گفت: «زمانی که من و همکارانم برای ساخت مستندی دربارهی تاریخ تجارت به سفر رفته بودیم، در جزیرهی قشم با دکتر یغمایی برخورد کردیم که آنزمان مسئولیت حفاری قلعهی پرتغالیها را برعهده داشت. بعد از آشنایی با ایشان بود که متوجه شدم اسکلت زن حاملهای که در یکی از موزهها از آن نگهداری میشود توسط ایشان کشف شده و به همین دلیل تصمیم گرفتم ضمن ایجاد ارتباط حسی میان رنج آن اسکلت و همسر ایشان– که از بیماری خاصی رنج میبرد– فیلم «پرنیان» را بسازم.»
عطارپور سپس مستند مورد بحث را «یک سند عاطفی میان گروه سازندهی این فیلم و شخصیت محوری آن» توصیف کرد و افزود: «دشوارترین بخش تولید این فیلم زمانی بود که پس از درگذشت زندهیاد پرنیان یغمایی (که نام فیلم نیز به او اشاره دارد) مجبور شدیم سفر را با دکتر یغمایی و فرزند او (که بیماری ژنتیکیِ مادر به صورت وراثتی به او منتقل شده بود) ادامه دهیم. پسر جوانی که متاسفانه چند سال پیش و با همان بیماری مادرش درگذشت.»
عباس صاحب نیز در ادامهی جلسه دربارهی نحوهی ساخته شدن این فیلم گفت: «سال 82 زمانی که مشغول ساخت یک مجموعهی مستند برای شبکهی چهار سیما بودم طرح این فیلم را به مدیران این شبکه ارائه دادم اما آنها گفتند ساخت چنین فیلمی فعلاً جزو برنامههای ما نیست.»
وی گفت: «زمانی که برای ساخت «پسر ویشتاسپ» دورخیز کردم متوجه شدم بدون وجود داربست هیچ کاری در آن منطقه نمیتوان انجام داد. به این ترتیب منتظر ماندم تا سال 93 که باستانشناسان خارجی برای تحقیق دربارهی این کتیبه و اسکن لیزری آن به ایران آمدند.»
صاحب افزود: «با وجود این که در آن دوران برای سهولت در کار باستانشناسان این منطقه از داربست استفاده شده بود اما به دلیل کوتاه بودن زمان حضور نور روی کتیبه، سایهدار بودن آن و همچنین سرعت بالای باد تصمیم گرفتیم شبها نورپردازی کنیم و تصویرهای مربوط به آن را ضبط کنیم.»
وی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی نحوهی نورپردازی در ارتفاع گفت: «کتیبه در وضعیتی قرار داشت که در میانهی روز، نیمی از آن آفتاب میخورد و نیم دیگر آن دچار سایه میشد. به همین دلیل مجبور شدیم بیش از پنجبار از کتیبه فیلمبرداری کنیم تا به کیفیت مطلوب خود برسیم.»
صاحب گفت: «تصمیم گرفتیم برای رعایت کنتراست در نورپردازی، از پروژکتورهای لاول استفاده کنیم و بعد از ثابت کردنشان در منطقه گذاشتیم تا مدتها همانجا بمانند. متاسفانه سرعت بالای باد در این منطقه هم مانعی برای ضبط تصویرهای ثابت بود اما بههرحال با هر دشواری که بود، تصویرهای مورد نظر را ضبط کردیم و ساخت فیلم را به پایان رساندیم.»