تازهترین برنامهی کانون فیلم خانه سینما که با مشارکت انجمن کارگردانان مستند برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی دو قسمت از مجموعه مستند «ایران فراسو» ساختهی علیاکبر ولدبیگی اختصاص داشت.
در ابتدای این نشست که مهرداد فراهانی به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، ولدبیگی در پاسخ به پرسش مجری برنامه (محسن سخا) دربارهی انتخاب بناهای تاریخی برای سوژهی فیلم خود گفت: «بیش از دو دهه است که فیلمهای تاریخی میسازم. در حقیقت، زندگی من مثل آنچه که اورهان پاموک در کتاب «روزگار نو» نوشته با مطالعهی یک کتاب متحول شد و از آن به بعد هراس این را داشتم که مثل او از فضای خاص آن کتاب بیرون بیایم. به تعبیری بهتر تاریخ همواره برایم چنین جاذبهای داشته است.» وی همچنین گفت: «به همین دلیل وقتی وارد سایتهای تاریخی میشوم گویی وارد مکانی میشوم که مرا در خود میبلعد. سایتهایی که مثل موزهها محل دفن اشیاء به حساب میآیند و اجازه میدهند تا آدمها خود را در زیر سایهی تاریخ رها کنند.» ولدبیگی در ادامهی صحبتهای خود، تاریخ را «امکانی برای زندگانی نو» خواند و افزود: «مجموعهی «ایران فراسو» کاری بود که بعد از چند مجموعه دربارهی ژئوپولتیک یا جغرافیای ایران انجام دادم و از طریق آن میخواستم به پاسخ این پرسش برسم که حوزهی جغرافیای ایران بزرگ در دورههای تاریخی کجا بوده است.» وی همچنین کار: «این مجموعه که در آن به بقایای آثار تاریخی ایران هزارهی سوم پرداخته شده قرار بود در دو فاز «بخش آسیایی» و «بخش اروپا و آفریقا» ساخته شود اما متاسفانه فقط بخش آسیایی آن تولید شد و مجوز ساخت سایر بخشها هرگز صادر نشد.» بخش بعدی این جلسه به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. مهرداد فراهانی در این بخش ضمن اشاره به فراز و فرود ساخت این مجموعه که طبق این تعبیر به تجربههای تلخ و شیرین فیلمساز در ساخت «ایران فراسو» منجر شده گفت: «چنین مجموعهای از چند جنبه اهمیت دارد که یکی از آنها ارائهی یک سند تصویری منحصر به فرد از بناهایی است که متاسفانه بخش عمدهای از آنها توسط داعش از بین رفت.» وی سپس «کمتوجهی سینمای مستند به میراث فرهنگی ایران در خارج از مرزهای کشور» را «یک نقیصهی جدی» خواند و افزود: «متاسفانه حتی در پژوهشهای مکتوب نیز هویت ایرانِ فرهنگی یا به تعبیر همین مجموعه، ایرانِ فراسو کمتر مورد بررسی و پرداخت قرار گرفته است. این در حالی است که مجموعهی «ایران فراسو» تلاش میکند تا ایران را فراتر از مرزهای کشور به ما نشان بدهد.» در ادامهی جلسه، علیاکبر ولدبیگی با اشاره به ویژگی مستندهای تاریخی در سالهای قبل و بعد از انقلاب گفت: «در بین تولیدات این سینما در دهههای چهل و پنجاه به غیر از دو سه نام به عنوان سازندگان اینگونه آثار، چیز دیگری دیده نمیشود و در سالهای پس از انقلاب نیز برخی افراد به صورت پراکنده به ساخت این نوع فیلمها رو آوردند که خوشبختانه به ساخت سندهای تصویری ارزشمندی از تاریخ و معماری ایران منجر شده است.» وی همچنین گفت: «اقتصاد سینمای مستند از تفالهی سینمای داستانی برای ادامهی حیات خود بهره میگیرد و متاسفانه در این بین تولید مستندهای تاریخی از کمترین جایگاه برخوردار است.» این مستندساز سپس با اشاره به تصویر برخی بناهای تاریخی که متاسفانه در سالهای پس از تولید «ایران فراسو» در حملهی نیروهای داعش به سوریه از دست رفته گفت: «این مجموعه قرار بود در کمیتهی حافظهی جهانی به ثبت برسد و تمام مدارک آن نیز آماده بود اما متاسفانه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد و تلویزیون هم از تولید قسمتهای بعدی آن سر باز زد.» در ادامهی جلسه، مهرداد فراهانی با اشاره به این که «ایران فراسو» به سراغ نادیدهها و چیزهای فراموش شده رفته گفت: «تولید این مجموعهی مستند از سنتی میآید که متاسفانه چه در تلویزیون و چه در سینمای مستند ما در حال کمرنگ شدن است.» این منتقد سپس با اشاره به «مؤلفزدگی افراطی و اغراقشده» که به گفتهی او «در سالهای گذشته مانع قدر دیدن و احترام به سازندگان مستندهای تاریخی شده» گفت: «در چنین شرایطی فروتنی فیلمسازانی نظیر آقای ولدبیگی و زندهیاد سهیلی که مستندهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشتهاند مورد نفی قرار میگیرد و در مقابل از آنها خواسته میشود تا منِ شخصی و درونیاش را فعال کرده و فیلم خود را بسازد.» وی همچنین با اشاره به جلوهفروشیهای برخی مستندسازان در سالهای اخیر گفت: «متاسفانه نتیجهی چنین حرکتی این میشود که فیلمساز جوان ما بدون توجه به اهمیت کلمات، از عبارت «فیلمی از» برای توصیف ساختهی خود بهره میبرد!» در بخش پایانی این نشست نقد و بررسی، علیاکبر ولدبیگی در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن دربارهی ضرباهنگ کُند فیلم خود گفت: «در حقیقت من به این شکل زمان فیلم را دراماتیزه کردهام و با وجود این که حرکتهایی مثل تراولینگ، آنهم در بناهای تاریخی کار بسیار دشواری است اما من آن را انجام میدهم چون نوعی از زبان بیانی است که انتخاب کردهام. انتخابی که شاید برای برخی تماشاگران کسالتبار و حتی خوابآور به نظر برسد.» وی سپس در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی شکل فیلم خود، معماری را «حافظهی ماندگار زمین» توصیف کرد و افزود: «من این فیلم را به صورت سفرنامهای نساختم و برخلاف تصور به دلیل روحیهای که دارم تا کنون در هیچکدام از جشنوارهها شرکت نکردهام. در حقیقت بیشتر دوست دارم در سایه باشم تا این که دیده شوم.» مهرداد فراهانی نیز با اشاره به «حرکتهای زیبای دوربین و شکیل بودن تصویرها» در «ایران فراسو» این مجموعه را در امتداد زیبا شناسی موجود در فیلمهای منوچهر طیاب دانست و افزود: «مجموعهی مورد بحث با پژوهش عمیق و درجه یکی که دارد در امتداد مجموعهی «معماری ایرانی» (از ساختههای زندهیاد حمید سهیلی) قرار میگیرد.» وی همچنین با اشاره به نقش تاثیرگذار خسرو حکیمرابط در ویرایش متن گفتار «ایران فراسو» گفت: «یکی دیگر از ویژگیهای این مجموعه، بهرهگیری از صدای شهرام درخشان به عنوان گویندهی گفتار متن است که خوشبختانه به سنت پسندیدهای در ساخت فیلمهای مرتبط با موضوع میراث فرهنگی منجر شده است.» فراهانی سپس در پایان این جلسهی نقد و بررسی توصیه کرد: «بیایید به فروتنی آدمها و حرکت کردن آنها در این مسیر احترام بگذاریم و از توصیه کردن مسائلی نظیر «منِ خلاق» یا «منِ شخصی» بپرهیزیم. عناصری که برخلاف تصور در کیفیت ساختار فیلم چندان تاثیرگذار نیستند.»
|