در این برنامه که با مشارکت انجمن کارگردانان مستند برگزار شد ابتدا فیلمهای «جام حسنلو؛ داستان کسی که میپرسد» و نیز «این جام جهانبین» به نمایش درآمد و سپس نشست بررسی این فیلم با حضور دکتر احمد محیططباطبایی، کارشناس باستانشناسی برگزار شد.
در ابتدای این نشست که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت محمدرضا اصلانی در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی ساخته شدن فیلم «جام حسنلو» گفت: «در این زمینه آنچه که بیش از چگونگی ایدهی ساخته شدن فیلم اهمیت دارد، اشاره به شکل خاصی از مدیریت فرهنگی است که در زمان ساخته شدن این مستند به من به عنوان یک جوان تقریباً بیست ساله اعتماد کرد و اجازه داد شهامت کارگردانی چنین فیلمی را پیدا کنم.»
وی گفت: «آن سالها تلویزیون ملی ایران یک بخش پژوهشی داشت که رییس آن، فریدون رهنما بود؛ یک شاعر و فیلمساز بسیار پیشرفتهی جهانی که نوعی برنامهریزی فرهنگی را شکل داد و شرایط خاصی فراهم کرد تا ناصر تقوایی، پرویز کیمیاوی و دیگران بتوانند فیلمهای اولیهی خود را بسازند.»
اصلانی سپس با اشاره به اجرای متون کهن فارسی در تلویزیون آن سالها به عنوانِ تنها یکی از تاثیرهای این برنامهریزی فرهنگی گفت: «اولینبار گزارش کشف جام اسطورهای حسنلو را در مجلهی «هنر و مردم» خواندم و داستان جالب مردی که علیه نظام کلی و قاهر بر جامعهی خلفای عباسی شورش میکند و خوشبختانه در نقشهای این جام ثبت شده، مرا به خود جلب کرد.»
وی افزود: «تصمیم گرفتم ضمن همپوشانی این داستان و متن منصور حلاج، یک فیلم در اینباره بسازم. به همین خاطر موضوع را با فریدون رهنما مطرح کردم و در گفتوگوی سه ساعته و مفصلی که با او داشتم دکوپاژ دقیق خودم را برایش خواندم. خوشبختانه رهنما بی آن که پرسشی مطرح کند به دقت به حرفهای من گوش داد و سپس با ساخته شدن «جام حسنلو» موافقت کرد.»
بخش بعدی این نشست به صحبتهای دکتر احمد محیططباطبایی اختصاص داشت. این کارشناس باستانشناسی در ابتدای سخنان خود، محمدرضا اصلانی را یک شاعر متفکر توصیف کرد و افزود: «وقتی یک شاعر از رسانهی تصویر برای بیان ایدههای خود استفاده میکند قطعاً کار او از فرم و شکل خاصی برخوردار خواهد شد
وی سپس با اشاره به «موضوع باستانشناسی» به عنوان «یکی از جذابترین سوژهها در تاریخ مستندسازی» گفت: «مهم نیست چنین حرفهایی قابل قبول هست یا نه، مهم، نوع گشایش بحث و نگاهی است که مؤلف در قالب فیلم ارائه کرده و باعث طرح پرسشهای مختلفی شده است. پرسشهایی که انسان را به تکاپو وامیدارد تا دربارهی موضوع، تحقیق کند و خوشبختانه فیلمهای ساخته شده دربارهی جام حسنلو آنها را مطرح کرده است.»
طباطبایی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن اشاره به افول سینمای باستانشناسی از دههی 1340 به این سو گفت: «این در حالی است که فیلمهای باستانشناسی که در سالهای اخیر تولید شده بیشتر در کار مستندنگاری و ثبت کردن وقایع هستند؛ نه یافتن روایتهایی از آثار به جا مانده از عمق تمدن باستانی.»
وی همچنین کشف جام حسنلو توسط رابرت دایسون (یکی از برجستهترین باستانشناسان) را یکی از شانسهای این جام اسطورهای دانست و افزود: «جام حسنلو جامی است که در یک شهر باستانی متعلق به تمدن ماد وجود داشته و جای نیزهی یک پیکان در آن دیده میشود. ظاهراً فردی که این جام را در آغوش گرفته، در حال فرار بوده و هنگام گریختن، پس از اصابت پیکان، زیر آوار یک درگاه مدفون شده تا جام مورد بحث، قرنها بعد توسط رابرت دایسون به دست ما برسد.»
دکتر طباطبایی همچنین گفت: «جام حسنلو روایتگر داستان تراژیکی است که از تفکر، اعتقادات، ارزشها و باورهای مردم سرزمین ایران در دوران مادها سخن میگوید. جام باارزشی که ظاهراً قرار بوده در آخرین لحظه توسط فردی به بیرون از قلعه منتقل شود اما با قتل او توسط یک سرباز ناکام مانده است.»
در ادامهی جلسه، محمدرضا اصلانی در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی نحوهی ساخته شدن مستند «این جام جهانبین» که تکرار روایتی از پیدا شدن جام حسنلو است گفت: «این فیلم قرار نبود بازسازی فیلم «جام حسنلو» باشد. نکته اینجاست که مدیریت فیلمخانهی ملی ایران تصمیم به ترمیم نسخهی اصلی این فیلم گرفته بود و زمانی که برای کمک به انجام این کار به تلویزیون مراجعه کردم تا نگاتیوهای سیاه و سفید و شانزده میلیمتری فیلم خودم را بگیرم، به من گفته شد که این نگاتیوها گم شدهاند و پزیتیو آن را هم به شما نمیدهیم!»
وی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما در آرشیو تولیدات این سازمان گفت: «متاسفانه مدیرانی که این سازمان را اداره میکنند هیچ حرمتی برای صاحبان آثار قائل نیستند و اصلاً به اعتراضها هیچ توجهی نمیکنند. در حقیقت، سیستمی که باید فهم فرهنگی داشته باشد، از هیچ فهمی در این زمینه برخوردار نیست و به این ترتیب، ابتذال را گسترش داده است.»
اصلانی افزود: «بعدها خبر رسید که بخشی از آرشیو حفاظت شدهی تلویزیون به خارج از کشور فروخته شده و جالب این که ظاهراً هیچکس هم دنبال پیدا کردن عاملان انجام این کار و اعلام نتیجهی آن نیست!»
اصلانی همچنین گفت: «یک روز که دربارهی این موضوع خیلی تلخ بودم، مدیر وقت موزه ملی ایران پیشنهاد داد به جای تلاش برای پیدا کردن نسخهی پزیتیو این فیلم، دوباره از خود جام تصویر گرفته و اصلاً فیلم دیگری بسازم. دست بر قضا بنیاد نخبگان یک بودجهی تحقیقاتی در اختیار من گذاشت که با استفاده از آن و البته با کمک دوستان و همکاران مستندساز موفق شدم «این جام جهانبین» را بسازم.»
وی افزود: «در هنگامی که بعضیها هفت روزه فیلم سینمایی میساختند، ما برای ساخت «این جام جهانبین» دوازده روز زمان صرف کردیم که حتی در مقایسه با بیست و دو روز فیلمبرداری «جام حسنلو» نیز زمان کمی نبود.»
اصلانی سپس در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «متاسفانه دکوپاژ فیلم اول (یعنی «جام حسنلو») در گذر زمان مفقود شده و من مجبور شدم دکوپاژ دیگری طراحی کنم که چهار دقیقه کمتر از آن نسخه بود.»
وی افزود: «فیلم «این جام جهانبین» عین به عین شبیه «جام حسنلو» نیست و در حقیقت، در این فیلم با وجود شباهتهایی که به اثر قبلی وجود دارد، کار دیگری روی این جام انجام شده است.»
در بخش پایانی این نشست، دکتر طباطبایی، آثار محمدرضا اصلانی را سهل و ممتنع خواند و گفت: «برای درک فیلمی با ویژگیهای «جام حسنلو» باید زوایای مختلف تاریخی و نمادها را شناخت.»
وی گفت: «سینمای اصلانی، سینمای عام و مطلوب تودهها نیست. سینمای فرهیختهای است که انسان باید با یک نگاه فرهیخته به آن نگاه کند.»