به همت کانون فیلم خانه سینما نسخهی ترمیم و بازسازی شدهی «چهارراه حوادث» (ساختهی زندهیاد ساموئل خاچیکیان) که زمستان سال گذشته در سالن سیفالله داد به نمایش درآمده بود، بار دیگر شامگاه بیست و سوم آذر به نمایش درآمد و با استقبال علاقهمندان تاریخ سینمای ایران مواجه شد.
در ابتدای این برنامه که نیما حسنینسب به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما ضمن اشاره به برخی لوکیشنهای فیلم «چهارراه حوادث» که به گفتهی او «خوشبختانه با وجود دههها از ساخته شدن این فیلم هنوز به همان شکل سابق باقی مانده» گفت: «شاید برخی تماشاگران نسبت به این فیلم و پند و اندرزهای شعارگونهی آن دافعه و احساسات متناقضی داشته باشند ولی واقعیت این است که با توجه به حال و هوای زمانه، چنین واکنشهایی در زمان نمایش عمومی این فیلم و سایر فیلمهای آن دوره ایجاد نمیشده است.» وی سپس با اشاره به «قدرت فیلمهای خاچیکیان» که به تعبیر او «در وجه تکنیکی آثار او وجود داشته» گفت: «گواه این ادعا نیز عکسهایی از استقبال چشمگیر و باورنکردنی مردم تهران در هنگام نمایش برخی فیلمهای اوست که غیر قابل باور و تکرارنشدنی به نظر میرسد.» در ادامه، نیما حسنینسب که مدتها پس از یک تصادف شدید و طی کردن دوران نقاهت، برای نخستینبار در یک جلسهی نقد و بررسی شرکت کرده بود، با اشاره به تجربهی حس غریب و ویژهای که به گفتهی او مخاطب «چهارراه حوادث» شصت و پنج سال پس از تماشای این فیلم با آن روبهرو میشود گفت: «فیلمهایی از این قبیل در گذر زمان به قدری تاب آوردهاند که عملاً فارغ از جایگاه سینمایی خود به وضعیتی استنادی پیدا کردهاند و اکنون آنها را میتوان از منظر جامعهشناسی، پوشش آدمهای آن دوره و حتی معماری شهر و خانهها مورد استناد قرار داد.» وی سپس با اشاره به «کیفیت تصویری قابل اعتنای فیلم» که به تعبیر او «بعد از بازسازی و ترمیم دوچندان شده» گفت: «در نسخههای ویدئوییِ قدیمی و مستعملی که از این فیلم وجود داشت، به هیچ عنوان جزییات فعلی دیده نمیشد و این اتفاق، حاصل تلاشهای ستودنی فیلمخانهی ملی ایران در تهیهی نسخههای با کیفیتی از این فیلمهاست.» حسنینسب همچنین ضمن قدردانی از «فعالیت احسان خوشبخت در ترمیم، تصحیح و معرفی برخی فیلمهای خاچیکیان در جشنوارهی بولونیا» که از آن به «بهشت عاشقان سینما» یاد میشود گفت: «در چنین شرایطی نوع و مدل دیگری از سینمای ایران در معرض تماشای مخاطبان اروپایی قرار گرفت و تلقی آنها نسبت به خصایص شناخته شدهی این سینما به هم ریخت که اتفاق بسیار بزرگ و مهمی بود.» وی گفت: «واکنشهای احتمالی تماشاگران امروز نسبت به فیلمهای تاریخ سینمای ایران از ارزشهای این نوع فیلمها کم نمیکند و اتفاقاً گواه بر پیشینهی تاریخی مفصلی است که دیگر هیچ چیز آن شبیه ما نیست.» حسنی نسب افزود: «برای همسو شدن با این فیلمها باید سوار ماشین زمان شد و به روزگاری برگشت که سینمای ایران در دوران گذر از الفبای فیلمسازی، به سختی به حیات پر چالش خود ادامه میداده است. روزگاری که ساموئل خاچیکیان آغازگر یک دوران تازه در این سینما بوده و با خلق لحظهها و موقعیتهای ناب، با فیلمهای خوب آن دوران رقابت میکرده است.» این منتقد سینما در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «به نظر میرسد خاچیکیان بیشتر از این که با زبان سینما مشکل داشته باشد، با معضل زبان فارسی روبهرو بوده که از پیشینهی تبار ارمنی او و زادگاهش (تبریز) برمیآید. این در حالی است که زندهیاد خاچیکیان در زبان ارمنی صاحب تالیف است و ظاهراً در نوجوانی، قصهها، شعرها و نمایشنامههای خود را در یکی از مجلههای ارمنیزبان آن روزگار به چاپ رسانده است.» وی سپس تواناییهای ساموئل خاچیکیان در نگارش فیلمنامهها را ریشه در ادبیات ترجمه و موجود در آن روزگار دانست و گفت: «به همین دلیل باید پذیرفت فیلم «چهارراه حوادث» بهترین فیلم برای شناخت خاچیکیان نیست اما از یک جنبهی دیگر فیلم مهمی است و آن، پیشگام بودن و نقش موثر او در شکلگیری سینمای ایران همزمان با دههی 1930 میلادی است. یعنی اگر در تاریخ سینمای ایران دنبال کسانی بگردیم که پیریزی بنای سینمای امروز را برعهده داشتهاند، بیشک ساموئل خاچیکیان یکی از بزرگترین افراد در این زمینه است.» حسنینسب گفت: «فیلم «چهارراه حوادث» هم کیفیت کارهای خاچیکیان را با خود دارد و هم اشکالات و ایرادات اساسی و همیشگی او را. آنچه که باعث شد منتقدان سینمای آن دوره به اشتباه این فیلمساز را با آلفرد هیچکاک مقایسه کرده و به اشتباه او را «آلفرد هیچکاک سینمای ایران» بنامند. در حالی که مرور تاریخ سینما نشان میدهد خاچیکیان و هیچکاک هیچ نقطهی مشترک مشخصی نداشتهاند و هیچوقت به هم نمیرسند.» به گفتهی این منتقد سینما سینمای خاچیکیان بیش از هرچیز وامدار سینمای اکسپرسیونیسم و تلفیق آن با فیلمهای B-Movie و پلیسی/ جنایی است: «و البته نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کرد جایگاه بسیار کلیدی و مرتفع ارامنه در ارتقای تکنیک تاریخ سینمای ماست. هموطنانی که نام تعدادی از آنها در تیتراژ «چهارراه حوادث» به یادگار مانده است.» وی در ادامهی جلسه، بزرگترین فیلمهای ساموئل خاچیکیان را حاصل حضور او در شرکت فیلمسازی «آژیر فیلم» دانست و افزود: «نکتهی عجیبی که در کارنامهی این فیلمساز به چشم میخورد، عملکرد موفقتر او در سکانسهایی است که دیالوگ ندارد. جنسی از بیانگریِ بیکلامِ سینمای صامت که در بازیها، نورها و انواع فیگورهای موجود در فیلمهای او به چشم میآید.» حسنینسب سپس سرقت از جواهرفروشی را یکی از تاثیرگذارترین سکانسهای فیلم «چهارراه حوادث» عنوان کرد و افزود: «چالش شخصیتها با گرفتاریهای زندگی، بخشهایی از فیلمهای خاچیکیان است که به نظر میرسد حیطهی استادی اوست. انگار ما به عنوان تماشاگران علاقهمند سینمای این فیلمساز باید منتظر تمام شدن بخشهایی باشیم تا الگوی شناخته شدهی آثار او به فصلهای خوب و درخشان برسد.» وی در ادامهی صحبتهای خود، خاچیکیان را «بیشتر، مرد دکوپاژ» دانست و افزود: «منزلت و جایگاه فیلمهای او به گونهای است که در آثار او دکوپاژ بیشتر خودنمایی میکند تا مدیریت سکانسها در میزانسن.» حسنینسب سپس با اشاره به منابع مکتوب بسیار اندکی که دربارهی این فیلمساز وجود دارد گفت: «اگر در سینمای سایر کشورها فیلمسازی با این تعداد کارنامه و در حد و اندازهی خاچیکیان وجود داشت، تا کنون کتابها و مقالههای مختلفی دربارهی او نوشته شده بود. در حالی که در کشور ما به غیر از کتاب گفتوگوی عباس بهارلو/ غلام حیدری و یکی دو پروندهی کوچک و جمع و جور، و تعدادی مقاله، مطالب قابل توجه دیگری دربارهی این فیلمساز مهم تاریخ سینمای ایران پیدا نمیکنید.» وی گفت: «خاچیکیان اولین برند فیلمسازی ماست که حتی از ستارهها هم جلوتر رفت و اسم او توانست به ازدحام مردم در مقابل سینماهای نمایشدهنده منجر شود. به همین دلیل باید گفت لبخندهایی که برخی تماشاگران در هنگام تماشای این فیلمها میزنند اجتنابناپذیر و حتی میتوان گفت بیاهمیت است.» صحبتهای ادوین خاچیکیان، تنها فرزند و یادگار زندهیاد خاچیکیان، از حاشیههای جذاب در بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی بود. ادوین خاچیکیان ضمن تشکر از کانون فیلم خانه سینما برای ارائهی فرصت به نمایش فیلمهای ارزشمند و تاریخی، به بحث زبان در سینمای ساموئل خاچیکیان اشاره کرد و گفت: «پدرم هیچوقت در زمینهی دیالوگنویسی ادعا نداشت اما در فیلمهایی که از مشاوران خوبی بهره گرفت این نقطهضعف تا حد زیادی برطرف شده است.» وی گفت: «ساموئل خاچیکیان اینقدر به تکنیک علاقه داشت و عاشقانه این کار را دوست داشت که برخی فیلمهای او به فیلمهای روز سینمای جهان و خصوصاً سینمای اکسپرسیونیستی اروپا تنه میزد. در حقیقت استانداردها چنان خوب به کار رفته بود که فیلمهای ایشان یادآور آن سینما بود و به همین خاطر با فیلمسازانی نظیر آلفرد هیچکاک مقایسه میشد.» ادوین خاچیکیان در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «این که بگوییم ایشان صرفاً تکنیسین بوده و حرف خاصی در کارهای او نیست برای امروز کمی انصافی است اما شاید در گذشتههای دور کاربرد داشته است.» صحبتهای نیما حسنینسب پایانبخش این جلسهی نقد و بررسی بود. این منتقد سینما با اشاره به اهمیت تکنیک در سینما نزد فیلمبازها و مخاطبان خاص سینما گفت: «به این ترتیب باید گفت فیلمهای خوب و مهم محال است که فاقد محتوا باشند. در حقیقت آنچه که از آن به تکنیک در سینمای خاچیکیان یاد میشود نافی محتوا نیست اما کموبیش حیطهی قدرت این فیلمساز تلقی میشود.» وی گفت: «در بخش فرم و تکنیک هرچه از کیفیت کارهای خاچیکیانِ بزرگ بگوییم کم است و با هر متر و معیار که در نظر بگیریم، هر آنچه که به عنوان میراث او برای ما باقی مانده تکنیک سینمایی است.»
|
|