در ابتدای این برنامه که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت، نیما عسگری دربارهی نحوهی شکلگیری ایدهی «عروس بوکان» گفت: «این ایده زمانی به ذهنم رسید که دانشجو بودم و سر کلاس پرندهشناسی نشسته بودم. وقتی استادم دربارهی پرندهای به نام میشمرغ صحبت کرد، از چنین موضوعی خوشم آمد؛ خصوصاً وقتی فهمیدم از این گونهی جانوری فقط حدود سی و پنج پرنده باقی مانده.» وی افزود: «وقتی برای ساخته شدن فیلمی دربارهی میشمرغها با دوستم فتحالله امیری مشورت کردم او هم از این موضوع استقبال کرد. به همین دلیل با همدیگر به استان کردستان سفر و از منطقه بازدید کردیم و به این ترتیب تولید «عروس بوکان» به جریان افتاد.»
عسگری همچنین گفت: «از آنجا که میدانستیم دنبال چه هستیم و چه میخواهیم بگوییم، برای ساخت این فیلم یک فیلمنامه نوشتیم و به این ترتیب با حوادث مختلفی که مرتبط با این موضوع بود جلو رفتیم.»
وی افزود: «یکی از مشکلات تولید مستندهای حیات وحش این است که نمیتوان برای تعداد روزهای فیلمبرداری برنامهریزی داشت و دلیل آن هم عدم پیشبینی نسبت به رفتارهای چنین حیوانی است.»
عسگری گفت: «برای ساخت این فیلم هر وقت با من تماس میگرفتند و میگفتند سر و کلهی میشمرغها پیدا شده خودم را به کردستان میرساندم و روزهای متمادی در کومه منتظر میماندم تا بتوانم تصویری از این پرندههای زیبا ثبت کنم. به همین خاطر چند بار دچار ضعف بدنی شده و از هوش رفتم که مجبور شدم از اورژانس کمک بخواهم.»
وی همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود دربارهی نقش تدوین در ساختار فیلم خود گفت: «تدوینگر کارگردان سوم فیلم است و اکثر تدوینگرانی که تدوین فیلمهای محیط زیستی را برعهده میگیرند مدتها تحت آموزش قرار میگیرند تا با احاطهی کامل چنین فیلمهایی را تدوین کنند.»
فتحالله امیری نیز دربارهی نحوهی ساخته شدن این مستند گفت: «من و نیما عسگری سالهاست با هم کار میکنیم و «عروس بوکان» اولین فیلم او در مقام کارگردانی بود که با گذشت هشت سال از ساخته شدن آن هنوز هم تاثیرگذار است.»
وی سپس با انتقاد از نحوهی قضاوت دربارهی مستندهای حیات وحش گفت: «متاسفانه زمانی که «عروس بوکان» به جشنوارهی سینماحقیقت ارائه شد، به این بهانه که یک مستند تلویزیونی است نادیده گرفته شد و حتی در بخش مسابقه شرکت داده نشد!»
امیری گفت: «ما جدا از دوستیها یک تیم هستیم و بیشتر از فعالیت در زمینهی فیلمسازی، خود را محیطبان میدانیم. به همین دلیل وقتی سوژهی ساخت مستندی دربارهی خطر انقراض ميشمرغ مطرح شد، از چنین طرحی استقبال و برای کمک به ساخت آن اعلام آمادگی کردم.»
امیری سپس «کمبود تجهیزات فنی» را «یکی از موانع بر سر راه تولید مستندهای حیات وحش» نامید و افزود: «به عنوان مثال فقط یک لنز مخصوص تصویربرداری این نوع فیلمها تا هشتادهزار دلار قیمت دارد که در بودجهی ساخت این نوع فیلمها بهای بسیار گزافی است.»
وی همچنین در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی خاص پایانبندی «عروس بوکان» گفت: «خیلیها میپرسند چرا این فیلم با ثبت رقص میشمرغ در دشتهای کردستان به پایان نمیرسد و نکته اینجاست که ما بر خلاف تصوری که وجود دارد، برای استفاده از صحبتهای اعضای سازمان حفاظت از محیط زیست در پایان فیلم هیچ پولی دریافت نکرده بودیم و فقط بهخاطر اهمیت حرفهای گفته شده، از آنها در انتهای فیلم استفاده کردیم.»
فتحالله امیری گفت: «بههرحال باید پذیرفت استفاده از رقص زیبای میشمرغ برای پایانبندی فیلمی که دربارهی انقراض این حیوان ساخته شده چندان مناسب نیست.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای کارشناس محیط زیست دربارهی این فیلم اختصاص داشت. آیدا اژدری در این بخش «میشمرغ» را «یکی از سنگینوزنترین پرندههای پروازی دنیا» و همچنین «پرواز او» را «یکی از تکنیکیترین پروازها در میان پرندگان» دانست و افزود: «از این نظر حیوان مورد نظر بیش از هر چیز به پرندههای شکاری شباهت دارد و همین باعث شده میشمرغ از جایگاه حفاظتیِ خاصی برخوردار باشد.»
اژدری افزود: «روند انقراضها در دویست سال گذشته نشان داده حیوانات بزرگجثه بهشدت در خطر هستند. در حقیقت ما انسانها در دویست سال گذشته هرکدام از این نوع حیوانات را دیدهایم، یا آنها را به قصد حفظ امنیت خود شکار کرده و یا از آنها به عنوان غذا استفاده کردهایم!»
این کارشناس محیط زیست سپس «میشمرغ» را «یک پرندهی مهاجر و زمستانگذران» توصیف کرد و افزود: «اما وقتی شرایط استقرار چندان مشخص نباشد، تکلیف او نیز معلوم نیست. به همین دلیل گونههایی نظیر این پرنده، مراحل انقراض را به آرامی طی میکنند.»
اژدری سپس در پاسخ به پرسشی دربارهی پراکندگی جغرافیایی میشمرغ گفت: «از این پرنده در سراسر دنیا فقط حدود هزار و دویست تا هزار و هشتصد حیوان وجود دارد که بخشی از آن در اروپای غربی و بخش دیگر آن در آسیای غربی است. این پرنده قابلیت این را دارد که از دست روباه فرار کند و چنین نکتهای نشان میدهد سرعت حرکت او از روباه بیشتر است.»
بخش بعدی جلسه به صحبت دربارهی مستند «محیطبان و پلنگ» اختصاص داشت. فتحالله امیری در این بخش در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی تقسیم وظایف خود در ساخت «محیطبان و پلنگ» گفت: «واقعاً نمیدانم کارگردان این فیلم من هستم یا نیما عسگری. البته او برای این فیلم زحمت بیشتری کشید اما به دلیل لطفی که داشت، در تیتراژ، اسم من را پیش از اسم خود گذاشت.»
وی همچنین دربارهی نحوهی تولید «محیطبان و پلنگ» گفت: «این فیلم حاصل درخواست مدیریت وقت رادیو تلویزیونهای آسیا اقیانوسیه از معاونت سیما برای شرکت در ساخت مستندهایی با موضوع حیات وحش بود. ما هم ریسک کردیم و با اتکا به تلاش یکی از محیطبانان اصفهان برای ثبت تصویر پلنگ در این منطقه، طرح ساخت این مستند را ارائه دادیم که مورد پذیرش قرار گرفت و ساخته شد.»
نیما عسگری نیز دربارهی تقسیم کار در کارگردانی مشترک گفت: «وقتی قرار باشد فیلمی را به صورت مشترک کارگردانی کنی میتوانی ضعفهای همدیگر را پوشش بدهی و البته این مستلزم سالها دوستی و همکاری است که خوشبختانه بین من و فتحالله امیری وجود داشت.»
وی گفت: «هدف هر دو مشترک و حفظ محیط زیست است. به همین دلیل در کارهایی که انجام میدهم اصرار دارم او حتماً حضور داشته باشد. مطمئنم حاصل، کار خوبی از آب درخواهد آمد.»
آیدا اژدری نیز دربارهی فیلم «محیطبان و پلنگ» گفت: «این مستند از جمله فیلمهایی است که در هر بار تماشا تاثیر خود را به جا میگذارد و این از زیبایی بصری و تکنیک خوب این فیلم برمیآید.»
وی گفت: «پلنگ بزرگترین گوشتخوار کشور ماست که متاسفانه در وضعیت نزدیک به انقراض به سر میبرد.»
این کارشناس محیط زیست گفت: «این فیلم نشان میدهد ما انسانها در حال از بین بردن موجودی هستیم که گونهی مهیب و ترسناکی دارد و به جای این که او به ما آسیبی رسانده باشد، باید دنبال او بدویم تا از نابودی نسل او جلوگیری کنیم.»