در ابتدای این جلسه که محمدرضا مقدسیان به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، امیر سحرخیز، رییس انجمن صنفی انیمیشن با اشاره به این که فیلم مورد بحث، نخستین انیمیشن بلند تولید نتفلیکس به شمار میآید گفت: «اگر شاخصترین فیلمهای مرتبط با حال و هوای کریسمس را در ذهن مرور کنیم، شاید بتوان گفت «کلاوس» علیرغم فضای ترسناکی که بعضی بخشهای آن دارد، در مقابل «کابوس پیش از کریسمس» (ساختهی تیم برتون) قرار میگیرد.» وی گفت: «سازندهی «کلاوس» پیش از این به عنوان خالق آثاری همچون «من نفرتانگیز» و «مینیونها» شناخته میشود و امروز جزو معدود افرادی است که کارهایشان جزو ده رقمیهای هالیوود و آثاری که رقم فروششان به فراتر از یک میلیارد دلار رسیده ارزیابی میشود اما جالب این که «کلاوس» جزو معدود طرحهای او بوده که هیچ شرکتی علاقهای به سرمایهگذاری روی آن نداشته؛ و احتمالاً با خود فکر میکردهاند تولید چنین فیلمی با مخاطره روبهرو خواهد شد.»
سحرخیز گفت: «اما نکته اینجاست که یک پلتفرم آنلاین تماشای فیلم مثل نتفلیکس حاضر شده ریسک سرمایهگذاری روی این پروژه را به جان بخرد و از آنجا که میداند چنین فیلمی احتمالاً با شانس موفقیت در رقابتهای اسکار مواجه است، در هفتههای اخیر آن را روانهی سینماها کرده تا بتواند این شانس را تقویت کند.»
وی سپس «تکنیک عجیب و غریب» این فیلم را یکی از جذابیتهای انکارنشدنی این فیلم برشمرد و افزود: «انجام این تکنیک که توسط برخی نرمافزارهای داخلی انجام شده در یک استودیوی فرانسوی به کار رفته؛ و در این تکنیک، تنظیم نماهای سهبُعدی با سایر نماها توسط برخی براشها به صورت دستی انجام شده که در نوع خود یک کار بیسابقه به شمار میآید.»
در ادامهی جلسه، محمدرضا مقدسیان نیز «فیلمنامهی این فیلم» را «کاملاً منطبق بر فرمولهای هالیوودی» دانست و افزود: «در چنین شرایطی شخصیتپردازی، چینش موقعیتهای داستانی، نتیجهگیری و همچنین بازشناخت نهایی شخصیت در مسیر فیلمهای هالیوودی قرار میگیرد اما به شکل عجیبی این فرمول تکراری همچنان جذاب است.»
وی گفت: «داستان یکخطی اما کموبیش تکراری «کلاوس» دربارهی پسربچهای است که قرار است طبق یک الگوی کلاسیک، در یک موقعیت عجیب و غریب قرار گرفته و متحول شود. در نهایت آنچه که موتور محرک داستان به حساب میآید عشق و مهمتر از آن عشق به خانواده است که این نکته هم بارها و بارها در فیلمهای هالیوودی تکرار شده است.»
مقدسیان همچنین گفت: «نکتهی بعدی این است که در «کلاوس» آدمها قرار است به واسطهی اراده و تصمیم شخصی خود به تعالی برسند. اما آنچه که اینجا معنی پیدا میکند نکتهای برای تازه شدن الگوی کلاسیک و تکراری، و در حقیقت، همان چیزی است که به تازگی در ساختار فیلمنامهی «جوکر» (ساختهی تاد فیلیپس) نیز دیده شده است.»
وی افزود: «در فیلمی که تاد فیلیپس ساخته، جوکری که به نمایش گذاشته شده یک نمونهی کاملاً متفاوت با جوکرهای قبلی است که پیش از این در سری فیلمهای «بتمن» دیدهایم. جوکری که همواره شخصیت منفی را برعهده داشت و باعث میشد هدفگذاریِ کارهای بتمن معنی پیدا کند.»
مقدسیان گفت: «در فیلم «کلاوس» پستچی در قالب یک پیامآور وارد شهر میشود و دستکم بچهها با خود فکر میکنند او آمده تا آرزوی آنها را برآورده کند. به عبارتی دیگر پستچی به واسطهی قدرتی که پیدا میکند نظام خیر و شر را به وجود میآورد و نظم عمومی را ایجاد میکند.»
این منتقد سینما در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «در این فیلم، حتی تصویر کلیشهای ما از شخصیت مهربانی مثل بابانوئل که معمولاً با یک کالسکه میآید و با خودش برای بچهها کادو میآورد نیز به سخره گرفته شده اما دلیل چنین اتفاقی رواج چنین نوع نگاههایی است که در غرب رایج است.»
بخش پایانی نقد و بررسی انیمیشن «کلاوس» به جمعبندی صحبتهای امیر سحرخیز و محمدرضا مقدسیان اختصاص داشت. سحرخیز در این بخش گفت: «فیلم «کلاوس» اگر سبک بصری فعلی را نداشت، شاید چنین موفقیتی را هم پیدا نمیکرد.»
وی گفت: «این انیمیشن از جمله فیلمهای قابل قبولی است که حتی بعد از تماشا نیز ذهن مخاطب را با خود درگیر خواهد کرد؛ و این نکته و امتیاز کوچک و بیاهمیتی نیست.»
محمدرضا مقدسیان نیز گفت: «در این فیلم روند توحش به سمت مدنیت به جایی میرسد که وقتی ارتباطات انسانی به صورت خالص در جریان است، چیزی تحت عنوان مرزهای زبانی دیگر بیمعنی است.»
وی گفت: «این فیلم، نماد چیزی از جنس ارتباط است که البته از کاربرد دراماتیک هم برخوردار و به همین خاطر از جذابیت خاصی برخوردار است.»
مقدسیان در پایان این جلسهی نقد و بررسی عنوان کرد: «فیلم «کلاوس» انیمیشن قابل قبولی است. گرچه به نظر نمیرسد شاهکاری باشد که به لحاظ محتوا ماندگار شود.»