در ابتدای این برنامه که علیرضا شهرداری به عنوان کارشناس محیط زیست در آن حضور داشت، کارگردان فیلم مورد بحث در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) دربارهی نحوهی علاقهی خود به ساخت فیلمهایی دربارهی حیات وحش ایران گفت: «من کارمند تلویزیون هستم و در طول سالهایی که برای این سازمان کار کردهام، از فیلمهای کوتاه داستانی تا مجموعههای داستانی و همچنین مستندهای تاریخی، مذهبی و گردشگری در کارنامهام دیده میشود.» وی سپس با اشاره به این که در طول بیش از یک دههی گذشته سرگرم ساخت مستندهای حیات وحش بوده افزود: «در برخی فیلمهای قبلیام سکانسهایی با موضوع حیات وحش داشتم اما مستند «در پناه بلوط» (که دربارهی سنجاب ایرانی ساخته شد) مسیر فعالیتم را تغییر داد و از آن به بعد تمام فیلمهایم دربارهی حیات وحش ایران بوده است.»
نورمحمدی، مستند «آواز جغد کوچک» را یکی از بخشهای مجموعه مستند «سمفونی سیمرغ» (که با موضوع پرندگان ساخته شده) معرفی کرد و افزود: «تولید این مجموعه که یک مجموعه مستندِ علمی دربارهی سی مرغ معروف به شمار میآید، در طول شش سال گذشته در جریان بوده و از هُدهُد تا هما را در بر میگیرد.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای علیرضا شهرداری داشت. این کارشناس محیط زیست، «آواز جغد کوچک» را «یک مستند بسیار زیبا» توصیف کرد و افزود: «این مستند با وجود این که بدون کلام بود اما حرفهای خوب و بسیاری در آن زده شد. در حقیقت میتوان گفت این فیلم به بخشی از مشکلات محیط زیست پرداخته و بسیاری از گفتنیها را به زبان آورده؛ بی آن که حتی یک خط دیالوگ در آن وجود داشته باشد.»
وی گفت: «در این فیلم با لحظهی بازگشت جغد صید شده به دامن طبیعت روبهرو هستیم و این در حالی است که در واقعیت، بسیاری از گونههای مختلف پرندگان به دلیل تخریبهایی که توسط عامل انسانی انجام شده و میشود دچار صدمه شده و با آسیبهای بسیار جدی روبهرو هستند.»
شهرداری همچنین گفت: «در این فیلم جغد کوچکی که شخصیت محوری به حساب میآید همچون یک ناظر، شاهد بخشی از خطرات تهدیدکنندهی حیات وحش کشور ماست و ما از نگاه او بسیاری از ناگفتنیها را میبینیم.»
در ادامهی جلسه، مهدی نورمحمدی تلاش برای جلوگیری از تخریب محیط زیست را دغدغهی همیشگی خود خواند و دربارهی دلیل انتخاب جغد برای روایت موضوع مورد نظر خود گفت: «دلیلام این بود که جغد یک پرندهی خوشچهره است و اگر پرندهی دیگری را برای تلنگر به محیط زیست انتخاب میکردم، شاید هرگز نمیتوانستم این حس را از او بگیرم.»
وی گفت: «جغدها را معمولاً با شب میشناسند و خیلیها فکر میکنند این پرندهها فقط در شب حضور و حیات دارند. در حالی که در بین جغدها، جغد کوچک، تنها پرندهای است که صبحها و عصرها حضور دارد و بیشتر در کار شکار حشراتی است که در طول روز دیده میشوند.»
نورمحمدی افزود: «تمام جغرافیای این فیلم بدون چند سکانس در ایلام میگذرد. در حقیقت با وجود این که صدها نوع جغد در حیات وحش وجود دارد اما تلاش کردم از بخش عمدهای از آنها استفاده کرده و بی آن که در واقعیت موضوع دست ببرم، هارمونی داستان را رعایت کنم.»
وی همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «من و همکارانم در این فیلم با یک پرندهی هوشیار و باهوش سر و کار داشتیم که فقط با استفاده از لنز تله میتوانستیم از او تصویر بگیریم.»
نورمحمدی سپس فیلم خود را «یک مستند با فضای دراماتیک» توصیف کرد و افزود: «به اعتقاد من سینمای مستند باید به سمتی حرکت کند که بر اساس فضای دراماتیک خود بتواند واقعیتها و پیام فیلم را به مخاطب منتقل کند.»
در ادامهی جلسه، علیرضا شهرداری با اشاره به حضور سیزده گونهی مختلف از جغدها در حیات وحش ایران گفت: «خوشبختانه تنوع جغد در کشور ما بسیار زیاد است اما اگر کسی به عنوان پرندهنگر به نحوهی زیست جغد کوچک نگاه کند متوجه میشود که این پرنده در طول روز به حیات خود ادامه میدهد و رفتارهایی دارد که مختص خود اوست.»
وی افزود: «سازندهی «آواز جغد کوچک» با دقت بسیار زیادی این پرنده را انتخاب کرده و استفاده از او به عنوان شخصیت محوری این فیلم یکی از مهمترین ویژگیهای آن به حساب میآید.»
در بخش دیگری از این جلسهی نقد و بررسی، مهدی نورمحمدی، کمبود منابع پژوهشی و کمبود بودجه برای پیشتولید و فیلمبرداری را از جمله موانع تولید اینگونه مستندهای حیات وحش برشمرد و افزود: «این فیلم، گفتار متن ندارد اما حتی اگر از این وسیلهی بیانی استفاده میشد هم جالب بود و میتوانست اطلاعات قابل توجهی را به بیننده منتقل کند.»
وی گفت: «با تکیه بر منابع غیر فارسی، چیزی نزدیک به دو سال طول کشید تا بتوانم رفتارهای این پرندهی باهوش را پیشبینی کنم و این شامل بخش عمدهای از مدت زمانی بود که به فیلمبرداری گذشت.»
نورمحمدی گفت: «برای ساخت این فیلم نزدیک به ششصد روز فیلمبرداری کردیم که اگر کمترین هزینهی تولید، یک میلیون تومان در روز باشد قاعدتاً باید ششصد میلیون تومان هزینه برای ساخت این فیلم پرداخت شده باشد؛ در حالی که برآورد بودجهی این فیلم دویست و ده میلیون تومان بوده و تازه بخشی از آن هنوز پرداخت نشده است!»
نورمحمدی در بخش دیگری از صحبتهای خود ایران را «بهشت مستندسازی حیات وحش» توصیف کرد و از سازمانهای مرتبط با محیط زیست و حیات وحش خواست تا با همکاری با مستندسازان، فضای بهتری برای تولید اینگونه آثار فراهم کنند. وی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن دربارهی نحوهی نمایش آتشسوزی در جنگل گفت: «این آتشسوزیها عمدی نبود و برای نمایش در فیلم انجام نشد. متاسفانه در طول سال آتشسوزیهای بسیار زیادی در منطقهی زاگرس صورت میگیرد که تصویرهای مورد نظر فقط یکی از آنهاست.»
وی گفت: «تنها کاری که انجام دادم سوپرایموز کردن دود روی تصویر پرنده بود تا حس حضور در منطقهی آتشسوزی بهتر منتقل شود.»
در بخش پایانی جلسه، کارشناس برنامه، «استفاده نکردن از کلام و گفتار متن» را «مهمترین امتیاز» مستند مورد بحث توصیف کرد و افزود: «در این فیلم نحوهی تخریب محیط زیست به خوبی و بدون استفاده از کلام نشان داده میشود. تخریبهایی که متاسفانه اغلب توسط عامل انسانی انجام میشود و متاسفانه حیات محیط زیست را نشانه رفته است.»
علیرضا شهرداری همچنین گفت: «باید پذیرفت که انسان و دستسازهای او اجازه ندارند از طبیعت بکری که متعلق به همهی دنیا و سرمایهای ملی است به نفع خود استفاده کند؛ و این مهمترین پیامی است که در لایههای درونی این فیلم به مخاطب منتقل میشود.»
مهدی نورمحمدی نیز «حیات وحش» را «جزو داشتههای ملی» و «بخشی از میراث طبیعی» دانست و افزود: «جغدها هم بخشی از این میراث به حساب میآیند؛ و این در حالی است که متاسفانه در کشور ما حس بدی نسبت به این پرندهها وجود دارد و بخشی از مردم آنها را شوم میدانند؛ هرچند در گذشته و در اساطیر اینگونه نبوده است.»
وی گفت: «امیدوارم در آینده، حامیان خوبی برای تولید مستندهای حیات وحش و فیلمهای مرتبط با محیط زیست پیدا شوند. در آن صورت خواهیم دید که فیلمسازان حیات وحش، حرفهای مهم و خوبی برای زدن دارند. حرفهایی که به صورت مستقیم بر محیط زیست ایران و جهان اثرگذار خواهد بود.»