در ابتدای این جلسه جواد طوسی در پاسخ به نکتهی مطرح شده از سوی امید نجوان (مجری برنامه) که به استقبال تاریخی مردم تهران از این فیلم و در اواخر دههی 1330 اشاره کرده بود گفت: «نمایش این فیلم، محمل مناسبی برای اشاره به این نکته است که فیلمهای شاخص هر دوره را باید بر اساس شرایط فرهنگی، اجتماعی و نوع مخاطبشناسی زمانهی خود مورد ارزیابی قرار داد.» وی سپس سینمای دههی 1330 را سینمایی توام با آزمون و خطا توصیف کرد و افزود: «وجه غالب فیلمهایی که در این دوره ساخته شدند مبتنی بر مضمونها و دستمایههایی بود که عمدتاً ملودرامهای خانوادگی را با فضاهای اغراق شده به نمایش میگذاشتند.»
طوسی همچنین زندهیاد خاچیکیان را یک نمونهی استثنایی از شمار فیلمسازانی دانست که به تعبیر او بر اساس نگاه غالب و عامهپسند، تغییراتی را در فضای عمومی سینمای ایران پایهریزی کند. وی گفت: «خاچیکیان در حوزهی سینمای عامهپسند، اهمیت ویژهای برای فرم قائل بود؛ بی آن که بخواهد از این نکته به صورت تصنعی و تقلیدی بهره ببرد.»
وی در ادامهی صحبتهای خود گفت: «علیرغم تلقی منتقدان آن زمان که معتقد بودند این کارگردان از نگاه فرمگرایانهی آلفرد هیچکاک تاثیر گرفته و از کارهای او تقلید میکند، خود او به صراحت این نکته را رد و اعلام میکرد از کارهای هیچکاک دو سه فیلم بیشتر ندیده است.»
طوسی افزود: «اگر بخواهیم با نگاهی سلبی این فیلم را مورد قضاوت تاریخی قرار دهیم، در یک نگاه نقادانهی بیرحم میتوان پرسید چهگونه امکان دارد فیلمی که سکانس افتتاحیهاش را با مؤلفههای سینمای وحشت برگزار میکند، در ادامه، لحن دیگری پیدا کرده و در بعضی لحظهها با شکل کاریکاتورگونهای ادامه پیدا کند.»
وی اما «چنین انتقادهایی» را «جفا بر فیلمسازی» دانست که به گفتهی او «موفق شد به اندازهی کافی در فضا و مناسبات سینمای ایران تغییر ایجاد کند.» طوسی افزود: «در یک مقایسهی تطبیقی و تاریخی میان این فیلم و مثلاً فیلمهایی که در دههی 1390 ساخته شدهاند درمییابیم که متاسفانه اغلب تولیدات عامهپسند سالهای اخیر به اخلاقگرایی پشت کردهاند. این در حالی است که خاچیکیان در «طوفان در شهر ما» بی آن که بخواهد خودنمایی کند، به تضاد طبقاتی در جامعهی آن دوران اشاره میکند؛ و جالب این که چنین تجربهای حتی جلوتر از ساخته شدن فیلم معروف «گنج قارون» در اواسط دههی 1340 انجام شده است.»
این منتقد سینما همچنین گفت: «ممکن است پایان خوش این فیلم در حال حاضر کمی غلوآمیز جلوه کند اما این نکته در دورانی که این فیلم ساخته شده، بر اساس نگاه کنایهآمیز و منطق حاکم بر فیلم منطقی جلوه میکرده است.»
وی در ادامهی صحبتهای خود «تصویری که از تهران دههی 1330 در این فیلم ثبت شده» را «سندی از یک دوران سپری شده» توصیف کرد و افزود: «در بخشی از «طوفان در شهر ما» گوشههایی از مراسم چهارشنبهسوری و حال و هوای شب عید به ثبت رسیده که با وجود کوتاه و شتابزده بودن، نمایشگر بخشی از مناسبات و آیینهای فردی و اجتماعی ماست.»
در ادامهی جلسه، دیگر منتقد مهمان برنامه، فلسفهی نقد و بررسی فیلم مورد بحث را «اشاره به موجودیت تاریخ» دانست و افزود: «اگر قرار باشد ترازوی ارزیابی را متناسب با زمان حال به دست بگیریم و به عنوان مثال «طوفان در شهر ما» را با ارزشهای سینمایی این روزگار بسنجیم، چندان نتیجهبخش نخواهد بود.»
تهماسب صلحجو سپس «اهمیت ساموئل خاچیکیان در تاریخ سینمای ایران» را «در تلاش برای ثبيت کردن تکنیک به عنوان یک عنصر بسیار جذاب» دانست و افزود: «جالب اینجاست که او در این عرصه، از کمترین رقیب برخوردار بوده و به همین خاطر در آن دوران موفق شده موجی به وجود بیاورد که خیلی از فیلمسازان از او تبعیت کرده و مثلاً فیلمهای ترسناک و جنایی بسازند.»
صلحجو گفت: «یکی از ابتکارات زندهیاد خاچیکیان، ساخت آنونس برای تبلیغ یکی از اولین فیلمهای خود (دختری از شیراز) و همچنین تبلیغ سایر ساختههای خود به شیوهای بیسابقه است. چنان که در آنونس «طوفان در شهر ما» یکی از بازیگران اصلی این فیلم (آرمان) رو به دوربین، از نقش خود در این فیلم صحبت میکند؛ و این نکته نه تنها در سینمای دههی 1330 که حتی پس از آن نیز بیسابقه است.»
وی افزود: «فیلم «طوفان در شهر ما» داستان جذابی ندارد اما آنچه که باعث شده در آن سالها تماشاگران از این فیلم استقبال کنند، تکنیک و قابلیتهای سینمای ایران، فراتر از چیزی است که در آن دوران وجود داشته است. در حقیقت، خاچیکیان تمام نیروی خود را صرف این کرده تا در این فیلم، تکنیک سینما را به رخ تماشاگران زمان خود بکشد؛ و این در حالی است که امکانات و ابزار سینمای ایران در دورانی که این فیلم ساخته شده بسیار محقر و فقیرانه بوده است.»
صلحجو گفت: «به نظر میرسد تمام تلاش زندهیاد خاچیکیان، برتری دادن تکنیک نسبت به محتوا و مجذوب کردن تماشاگر از این طریق بوده است.»
این منتقد سپس گفت: «احتمالاً این فیلم در سالهای پس از نمایش خود دوباره دوبله شده و به نمایش درآمده؛ چنان که برخی دوبلورهای این فیلم، در زمان ساخته شدن این فیلم (در 1336) دوران طفولیت را سپری میکردهاند.»
صلحجو همچنین «فیلمِ فارسی» را «نمایندهی خلق و خوی مردم ایران» توصیف کرد و افزود: «عجیب است که تماشاگران ایرانی این نوع فیلمها را میدیده و لذت میبردهاند؛ و زنده ماندن تولیدات ایرانی در رقابت با بهترین و با ابهتترین فیلمهای روز سینمای جهان که در ایران اکران میشده نیز این نکته را ثابت میکند.»
در بخش بعدی جلسه، جواد طوسی گفت: «ساموئل خاچیکیان، علیرغم تمام استعدادها و قابلیتهایی که داشت، از سوی استودیوهای مهم و قدرتمند آن دوران (نظیر استودیو میثاقیه) مورد استفادهی ابزاری قرار گرفت؛ و متاسفانه این یک واقعیت عینی و تاریخی است.»
وی افزود: «خاچیکیان قصد داشته جاهطلبی هنرمندانهی خود را به رخ بکشد و به همین دلیل از طریق تکنیک اعلام کرده که نسبت به زمان و زمانهی خود، آدم متفاوتتری بوده است.»
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به جمعبندی صحبتهای منتقدان مهمان برنامه اختصاص داشت. تهماسب صلحجو در این بخش با اشاره به ویژگی مدرن بودن طبقهای که شخصیتهای فیلم «طوفان در شهر ما» به آن تعلق داشتهاند گفت: «آدمهای دنیای ساموئل خاچیکیان نمونههای خوبی از طبقهی متوسط و مدرنزدهای هستند که دچار کابوس، دلهره و آشفتگی شدهاند.»
وی گفت: «در حقیقت، دنیای پریشان آدمهای او از طبقهی خود آنها برخواسته است. طبقهای که میخواسته سنتها و اعتقادات سنتی را زیر پا بگذارد اما در وجه ظاهری مدرن باشد و مدرن جلوه کند.»
جواد طوسی نیز با اشاره به تصنع به گفتهی او کنایهآمیزِ خاچیکیان در فیلم «طوفان در شهر ما» گفت: «او از این طریق میخواسته نسبت به دوران، زمانه و شرایط خود واکنش نشان داده و اعلام کند که این گذار چهقدر باسمهای و جعلی بوده است. به تعبیری میتوان گفت عملکرد او واکنشی نسبت به مدرنیسم بوده است. مدرنیسمی که در آن دوران به جامعهی آن روزگار حُقنه شده بود.»
وی افزود: «خاچیکیان به لحاظ خواستگاه و پایگاه اجتماعی که از آن برخوردار بوده، چتر حمایت و نگاه خود را همواره متوجه اقشار فرودست جامعه میکرده؛ و این نکته در فیلم «طوفان در شهر ما» از نمودی عینی برخوردار است.»