English
به خانه سینما خوش آمدید. / ثبت نام کنید / ورود
 

اخبار

تلاش برای نزدیک شدن به انسان معاصر/ گزارش نمایش فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما

تلاش برای نزدیک شدن به انسان معاصر/ گزارش نمایش فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما
تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر یک‌شنبه شانزدهم تیرماه برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی سه فیلم کوتاه از ساخته‌های بیژن میرباقری اختصاص داشت.

در ابتدای این جلسه که با مشارکت انجمن صنفی فیلم کوتاه برگزار شد، نیما عباس‌پور، کارشناس و مجری جلسه، بیژن میرباقری را متعلق به نسلی از فیلم‌سازان دانست که به گفته‌ی او در دوران طلایی تولید فیلم کوتاه به ساخت آثار قابل توجهی رو آورده بودند.

وی گفت: «در این دوران که البته با تولید انبوهی از آثار کوتاه و حمایت از سازندگان آن‌ها همراه بود، فیلم‌سازان جوان و با استعدادی به سینمای ایران معرفی شدند که به طور حتم یکی از آن‌ها بیژن میرباقری است.»

این منتقد سینما در ادامه‌ی صحبت‌های خود فیلم‌های کوتاه میرباقری را آثاری توصیف کرد که در آن‌ها برخی عناصر، نظیر میزانسن‌های متفاوت از اهمیت بیش‌تری برخوردار است. وی گفت: «نسل فیلم‌سازانی که با بیژن میرباقری هم‌دوره بودند به فیلم‌سازانی نظیر آندره‌ی تارکوفسکی و بهرام بیضایی علاقه‌ی وافری داشتند و به همین خاطر می‌توان گفت حرکت‌های دوربین و میزانسن‌هایی که در ساخته‌های اغلب این فیلم‌سازان دیده می‌شود، ریشه در تاثیرپذیری آن‌ها از کارگردان‌های مورد علاقه‌شان داشت.»

در ادامه‌ی جلسه، بیژن میرباقری در پاسخ به پرسش عباس‌پور درباره‌ی ایده و انگیزه‌ی ساخت فیلم «دو خواهر» گفت: «زمانی که می‌خواستم این فیلم را بسازم، به این فکر می‌کردم که چنین مضمون‌هایی چه‌گونه باید در قالب فیلم بیان شود و اصولاً فیلم‌ها چه رابطه‌ای باید با جامعه داشته باشند؟»

وی گفت: «نگاهی اجمالی به فیلم‌های کوتاهی که در سال‌های اخیر ساخته شده‌اند نشان می‌دهد اغلب این آثار طراوتی دارند که از ارتباط‌شان با مسائل اجتماعی ناشی شده است.»

میرباقری افزود: «سوژه‌ی این فیلم (انتظار دو خواهر برای بازگشت برادرشان از جنگ) یکی از واقعیت‌هایی بود که آن سال‌ها در جامعه‌ی ایران وجود داشت و در حال حاضر از آن‌ها فاصله گرفته‌ایم. یکی از داستان‌های مرتبط با بخش‌های ناگفته‌مانده‌ی تاثیرات جنگ که هنوز و پس از گذشت سه دهه از پایان جنگ به آن‌ها پرداخته نشده است.»

وی سپس در پاسخ به پرسش دیگری درباره‌ی «شاخصه‌های دوران طلایی تولید فیلم کوتاه» که به گفته‌ی نیما عباس‌پور «متاسفانه امروز با نگاهی حسرت‌آلود از آن یاد می‌شود» گفت: «این اتفاق به رضایت عمومی فیلم‌سازان برمی‌گشت؛ و البته جامعه‌ای که سازندگان فیلم‌ها با آن در ارتباط بودند. در چنین دورانی که درست مثل امروز با تلاش سینمای جریان اصلی برای دستیابی به فروش بیش‌تر هم‌زمان بود، گروهی از فیلم‌سازان از راه رسیدند که در سراسر دنیا بیش‌ترین جوایز جشنواره‌های فیلم کوتاه را به خود اختصاص دادند. فیلم‌سازان و فیلم‌هایی که ویترین و معرفی جامعه را برعهده گرفتند.»

میرباقری هم‌چنین گفت: «متاسفانه در سال‌های اخیر تلاش شده تا فیلم‌های کوتاه دیده نشوند و این فیلم‌ها در ویترین جشنواره‌ها نباشند. این نکته به اضافه‌ی درون‌گرایی برخی فیلم‌سازها باعث تولید آثاری شخصی شده که از کم‌ترین میزان ارتباط آن‌ها با جامعه خبر می‌دهد.»

وی در ادامه‌ی جلسه، در پاسخ به پرسش بعدی کارشناس برنامه درباره‌ی دلیل شتاب فیلم‌سازان فعال در عرصه‌ی فیلم کوتاه برای ساخت آثار بلند و سینمایی گفت: «من شخصاً از شتاب این افراد برای ساخت فیلم سینمایی استقبال می‌کنم و معتقدم فیلم‌ساز، هر چه جوان‌تر باشد، شاید بهتر بتواند مضمون‌های مهم و تاثیرگذار را انتخاب کند؛ و در این زمینه شاید ساز و کار بهتری به جامعه‌ی خود ارائه دهد.»

میرباقری گفت: «واقعیت این است که اگر تولید فیلم کوتاه می‌توانست درآمدزا و به عنوان یک شغل، قابل قبول باشد هیچ‌وقت دلم نمی‌خواست وارد عرصه‌ی تولید در جریان اصلی سینما شوم و بیش‌تر دلم می‌خواست با ساخت فیلم کوتاه، کار فرهنگی را ادامه دهم.»

وی هم‌چنین گفت: «حیف که اغلب این فیلم‌ها در سال‌های اخیر امکان تولید ندارند و به همین دلیل کسانی مثل من مجبورند گاهی این فعالیت فرهنگی را تعطیل کرده و به آن پشت کنند.»

میرباقری در بخش دیگری از این جلسه‌ی نقد و بررسی در پاسخ به پرسش دیگری از نیما عباس‌پور درباره‌ی موانع اقتباس ادبی در سینما گفت: «این مشکلات ریشه در ساز و کار غلطی دارد که از طرف برخی نویسنده‌ها و ناشران ایجاد شده است. در حقیقت، تعریف غلط آن‌ها از اقتباس از آثارشان برای سینما باعث ایجاد موانعی شده که به این آسانی‌ها قابل رفع شدن نیست.»

میرباقری که پیش از این، تجربه‌ی تلاش برای اقتباس سینمایی از برخی آثار ادبی را داشته، درباره‌ی برخی تجربه‌های خود در این زمینه گفت: «سال 83 تلاش کردم تا اقتباس از رُمان «روی ماه خداوند را ببوس» (نوشته‌ی مصطفی مستور) را به جریان بیندازم. نویسنده‌ی کتاب معتقد بود متن رُمان، در صورت تقسیم‌بندی‌های سینمایی، به راحتی قابل اجراست. در حالی که این‌گونه نبود و کتاب نیاز به تغییراتی داشت تا به فیلم‌نامه تبدیل شود.»

وی افزود: «این تصور غلط به اضافه‌ی ایجاد محدودیت زمانی در تولید و اقتباس از این رُمان که البته از سوی ناشر کتاب به وجود آمده بود باعث شد آن فیلم هیچ‌وقت ساخته نشود.»

میرباقری هم‌چنین با اشاره به تلاش ناکام خود برای اقتباس از رُمان «دکتر نون، زنش را بیش‌تر از مصدق دوست داشت» (نوشته‌ی شهرام رحیمیان) گفت: «ساخت فیلم بر اساس این رمان نیز تا پای قرارداد پیش رفت اما نویسنده‌ی کتاب به دلیل تاکید بر ساخت صحنه‌هایی که به دلایل ممیزی قابل اجرا نبود، با ساخت فیلم بر اساس آن مخالفت کرد. در حقیقت او مثل سایر نویسنده‌ها در جست‌وجوی تصویری بود که از مدت‌ها قبل در ذهن خود پرورانده‌ بود.»

میرباقری سپس با اشاره به «برخی رمان‌ها» که به گفته‌ی او «به دلیل مشکلاتی در نمایش جغرافیای داستان‌‌ها و عدم پرداختن به انسان معاصر از کارکرد چندان بالایی برخوردار نیستند» گفت: «فیلم‌سازی که بخواهد به چنین متن‌هایی مراجعه کند متوجه می‌شود طرح‌ داستان و شخصیت‌ها اغلب کهنه و قدیمی‌اند و به همین دلیل فیلم‌هایی که بر اساس این رُمان‌ها ساخته شوند نیز نمی‌توانند با تماشاگر و مخاطب امروزی ارتباط برقرار کنند.»

وی در ادامه‌ی جلسه، در پاسخ به پرسشی درباره‌ی «مشترک بودن تم وابستگی انسان‌ها» در فیلم‌های خود گفت: «اغلب فیلم‌سازان برای خود تئوری‌هایی دارند و تئوری من برای انجام کار، پرداختن به انسان و موضوع‌های انسانی است. انسان‌هایی که چه‌بسا از سوی جامعه طرد و به همین دلیل منزوی شده باشند.»

میرباقری که پیش از این و در ساخت فیلم سینمایی «روز برمی‌آید» از نمایش‌نامه‌ی «مرگ و دوشیزه» (نوشته‌ی آریل دورفمان) استفاده کرده، در ادامه و درباره‌ی واکنش این نویسنده‌ی اهل شیلی نسبت به اقتباس ادبی از اثر خود گفت: «زمانی که این فیلم ساخته شد، از طریق یکی از دوستان که مترجم آثار او در ایران بود، نسخه‌ای از فیلم را به دست او رساندیم. نخستین واکنش او خوش‌حالی نسبت به این نکته بود که نوشته‌های او در ایران خواننده دارد و سپس نظر داده بود که: «بله. این‌گونه هم می‌توان به چنین داستانی نگاه کرد.» در حقیقت، این تنها واکنش او به توضیح ما درباره‌ی دلیل اقتباس از نمایش‌نامه‌ی او و تغییر جغرافیای آن به ایران بود.»

وی سپس گفت: «البته در واکنش دورفمان، نوعی تحقیر هم وجود داشت که از تلقی اشتباه او نسبت به نحوه و میزان مطالعه‌ی کتاب در داخل ایران برآمده بود اما به‌هرحال برای من برخورنده و آزاردهنده بود.»

میرباقری گفت: «من از این تحقیرها خوشم نمی‌آید و به همین دلیل به هیچ غیر ایرانی اجازه نمی‌دهم با این نگاه به کشورم نگاه کند.»

وی افزود: «خدا را شکر مسئولیتی در زمینه‌ی مدیریت سینما ندارم وگرنه به هیچ عنوان اجازه نمی‌دادم فیلمی که جامعه‌ی ایران را تحقیر می‌کند در جشنواره‌های خارجی به نمایش گذاشته شود.»

میرباقری هم‌چنین گفت: «بر اساس وظیفه‌ای که برای خودم در نظر گرفته‌ام، بیش‌تر به مسائل جامعه‌ی خودم گرایش دارم و به همین دلیل بیش‌تر سریال تلویزیونی می‌سازم و موضوع‌های مورد علاقه‌ی خودم را به نمایش می‌گذارم. موضوع‌هایی که شاید حتی در قالب فیلم مستند، جذاب‌تر هم باشند اما به نظرم برای نمایش در تلویزیون و ارتباط با مخاطب عام مناسب‌ترند.»

 

نمایش و نقد فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما 17
نمایش و نقد فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما 14
نمایش و نقد فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما 10
نمایش و نقد فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما 5
نمایش و نقد فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما 4

۱۷ تیر ۱۳۹۸ ۱۳:۵۰

نظرات بینندگان

میانگین امتیاز کاربران: 0.0  (0 رای)

امتیاز:
نام فرستنده: *
پست الکترونیک:
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500