در ابتدای این جلسه که با ازدحام و استقبال چشمگیر مخاطبان همراه بود، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما با عذرخواهی از برخی تماشاگران که به دلیل حجم محدود سالن نمایش در شرایطی نامطلوب به تماشای فیلم نشسته بودند به برخی حاشیهها پیرامون نمایش عمومی «آشغالهای دوستداشتنی» اشاره کرد و گفت: «این فیلم از جمله آثاری است که ظاهراً بررسی آن بدون پرداختن به حواشی خاص پیراموناش امکانپذیر نیست. حاشیههایی که در مورد «آشغالهای دوستداشتنی» از هنگام آماده شدن نهایی همراه فیلم بود و متاسفانه نمایش آن را حدود شش سال به تعویق انداخت.» محسن امیریوسفی در پاسخ به این نکته گفت: «در مورد این فیلم میتوان «یکی داستان پر آب چشم» تعریف کرد که شامل مشکلات و موانع موجود بر سر راه نمایش آن و در طول سالهای گذشته باشد اما به نظرم به جای پرداختن به حاشیهها شاید بهتر باشد به این فکر کنیم که «آشغالهای دوستداشتنی» مثلاً همین چند روز پیش ساخته شده و حالا به نمایش درآمده است.»
وی گفت: «همواره آرزویم این بود که روزی فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» بدون پرداختن به حاشیههای آن مورد بررسی واقع شود و خوشبختانه میتوان گفت برگزاری این برنامه در خانه سینما تعبیر آن آرزوی دیرینه است.»
امیریوسفی افزود: «از روز نخست تولید «آشغالهای دوستداشتنی» من هم مثل بسیاری از همکارانم همیشه آرزو و البته تاکید داشتم که نخستین نمایش این فیلم باید حتماً در داخل ایران انجام شود و امروز که این ایده سرانجام به تحقق رسیده خوشحالم و توقع ندارم کسی بهخاطر این عقیده از من قدردانی کند.»
وی سپس در پاسخ به پرسش دبیر کانون فیلم دربارهی شائبهی ایجاد تغییر در فیلمنامهی ارائه شده و محصول نهایی گفت: «برخلاف چنین تصوری اتفاقاً من به شکلی کاملاً قانونی فیلم میسازم و نه تنها یک کلمه جابهجا نمیکنم بلکه گاهی به دلیل محافظهکاری، حتی برخی از آنها را تعدیل میکنم.»
امیریوسفی با اشاره به پایبندی خود به پروانه ساخت فیلمهای خود افزود: «نکته اینجاست که وقتی برای من که اینقدر قانونمند هستم چنین حواشی و مشکلاتی ایجاد میشود باید گفت وای به حال کسانی که به دلیل مصلحتهای موجود در زمینهی کارگردانی تغییراتی در فیلمنامه به وجود آورده و میآورند!»
وی گفت: «خوشبختانه گزارش مکتوبی وجود دارد که در آن قید شده بر اساس تطابق فیلم با فیلمنامهی ارائه شده، در نسخهی اولیهی فیلمنامه دیالوگهایی وجود دارد که به نظر میرسد کارگردان فیلم بر اساس مصلحتِ موجود، از استفاده از آن دیالوگها صرفنظر کرده است. نکتهای که نشان میدهد شائبهی ایجاد تغییر در فیلمنامهی اولیه و تفاوت آن با نسخهی نهایی صحت ندارد.»
امیریوسفی در ادامهی جلسه و در پاسخ به نکتهی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان که به گفتهی او «آشغالهای دوستداشتنی» را به «فیلمی در نکوهش برخورد افراطی و تند ایدئولوژیک» تبدیل کرده گفت: «الآن که با فاصله فیلم را میبینم متوجه میشوم بحثهای درون آن منطقی بوده و فیلم در ستایش گفتوگو است اما زمانی که فیلم را میساختم بیشتر به دنبال نمایش ویژگیهای فنی و تکنیکی آن بودم. نکتههایی که ظاهراً در کشور ما کمتر کسی علاقه دارد به آنها توجه کند.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای امیر پوریا دربارهی این فیلم اختصاص داشت. این منتقد سینما در پاسخ به پرسش دبیر کانون فیلم دربارهی تاثیرگذاری زمان بر تازگیِ حرفِ فیلم گفت: «این نکته در مورد هر فیلم دیگری که دچار برخورد تُند ممیزی شده نیز وجود دارد و نشان میدهد در اغلب موارد، نکتههایی که به عنوان ضرورتهای اصلاح به فیلم تحمیل میشود، به شکل عجیبی همان چیزهایی است که موضوع اثر را تشکیل داده است.»
وی گفت: «خود این نکته نشان میدهد که موضوع این آثار از نظر انسانی و اجتماعی، و در دل فرهنگ معاصر ایرانی، درست مطرح شده؛ و اتفاقاً همین که گذر زمان تاثیری بر کهنه شدن موضوع فیلمی با ویژگیهای «آشغالهای دوستداشتنی» نداشته ماجرا را کمی تلختر جلوه میدهد.»
پوریا گفت: «بحث این فیلم، کنار گذاشتن اعتقادات و ایدئولوژیها نیست و فیلمساز میکوشد در داخل آن به عواطف و مهربانیهایی بپردازد که جدا از برخوردهای ایدئولوژیک میتوانند مبنای خویشاوندی قرار گیرند و مفهوم اصلیِ همزیستیِ اجتماعی، انسانی و فرهنگی باشد. موضوعی که شاید از نگاه رسمی دچار مساله باشد اما با گذشت شش سال از ساخته شدن فیلم، هنوز هم تازه و قابل بررسی است.»
وی افزود: «نوع برخوردهایی که در شبکههای اجتماعی با موضوعهای مختلف میشود به گونهای است که نشان میدهد اغلب ما ایدئولوژیک بار آمدهایم و طبعاً نمیتوانیم جدا از دامنهی ایدئولوژی، نگاه غیر ایدئولوژیک داشته باشیم.»
پوریا سپس در پاسخ به نکتهی مطرح شدهی دیگری از سوی دبیر کانون فیلم که به گفتهی او نمایش نمایندگانی بخشهایی از جامعه که در «آشغالهای دوستداشتنی» به صورت تیپ معرفی شدهاند گفت: «به نظر میرسد این نکته جزو مواردی است که به عمد در فیلمنامهی این فیلم مورد استفاده قرار گرفته. این در حالی است که در کشور ما بدون توجه به دشواریهای خلق آدمهای داستان در قالب «تیپ» و همچنین اجرای بازیگران از اینگونه نقشها، چنین نکتهای به نوعی ناسزا تبدیل شده است!»
وی گفت: «خلق کردن تیپها از زاویهای میتواند متکی بر ادعا باشد که فیلمساز با شناختی که از زمانه و جامعهی خود به دست آورده قادر خواهد بود مجموعهای از آنها را در یک شخصیت خلاصه کند. در حقیقت باید اشاره کرد تیپی که درست خلق شود محدود به سن و قشر و طبقهبندی خاصی نیست و دامنهای از یک وضعیت اجتماعی را در بر میگیرد که میتواند آدمهای فراوانی را با خود درگیر کند.»
محسن امیریوسفی نیز در پاسخ به این نکته گفت: «شاید بتوان گفت قابهایی که به عنوان شخصیتهای محوری حضور دارند در بر گیرندهی گوشهها و بخشهایی از شخصیت اصلی فیلم یعنی منیر (با بازی شیرین یزدانبخش) محسوب میشوند. بخشهایی شامل خشم، آرامش، عشق و حسرتهای او که در نهایت، گویی همدیگر را تکمیل میکنند و منیر و دغدغههای او برای حفظ خانهاش را به وجود میآورند.»
وی گفت: «این تیپ شخصیتها که در فیلم و از طریق قابها با هم گفتوگو میکنند، آگاهانه در عالیترین لحظه و موقعیت زندگی خودشان هستند. به عنوان مثال امیر (صابر اَبَر) رزمندهای است که با اسلحه و یک علامت پیروزی در اوج قرار دارد. منصور (شهاب حسینی) با عکس سیاه و سفیدی که خودش با لباس چریکی در آن حضور دارد، رامین (حبیب رضایی) با لباس فارغالتحصیلی و محمدعلی (اکبر عبدی) در کنار ماشین قدیمی و باغ دوستداشتنیاش نیز چنین وضعیتی دارند و تصویر آنها در اوج به ثبت رسیده است.»
امیریوسفی گفت: «این شخصیتها که به نوعی شخصیت منیر (شیرین یزدانبخش) را تشکیل میدهند در نهایت باعث میشوند او به این نتیجه برسد که ظاهراً همه چنین شرایطی دارند و برای رسیدن به مفاهمه و آرامش، همهی آنها چنین مسیری را پشت سر گذاشتهاند.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «میتوان گفت شخصیتهای فرعی فیلم در قابهای تعصبآمیز و ایدئولوژیک خود باقی ماندهاند و به همین دلیل در میان تماشاگران فیلم، تنها، کسانی از تماشای «آشغالهای دوستداشتنی» لذت میبرند که از زاویه دید مادر (منیر) با فیلم همراه شدهاند.»
امیریوسفی گفت: «حرفهایی که در فیلم زده میشود فقط متعلق به سالهای اخیر یا مثلاً چهار دهه قبل نیست. حرفهایی است که صدها سال پیش هم زده میشده است. حرفهایی که گروههای مختلف به زبان میرانند و با وجود عمیق بودن و حق داشتن همه در این بحثها، مضحک و حتی میتوان گفت کمدی است. به اعتقاد من گفتوگو، کرسی آزاداندیشی، صحبت کردن و مفاهمه برای این است که حقیقتهای نهفته در گفتههای افراد (در این فیلم: شخصیتهای داستان) را کنار هم بگذاریم و در نهایت به تفاهم برسیم.»
وی افزود: «باید پذیرفت که همهی ما همیشه در زمینهی ارائهی آزادی اغراق کردهایم و این در حالی است که بسیاری از ما اگر به قدرت برسیم تلاش میکنیم تا سلیقهی خود را در میان مردم اِعمال کنیم. به همین دلیل شاید بهتر باشد کمی هم از دید صد سال آینده به روزگار امروز نگاه کنیم و دشواریهای احتمالی آینده را با امروز مقایسه کنیم.»
امیریوسفی همچنین تصادفِ نمایش «آشغالهای دوستداشتنی» با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را «یک اتفاق جالب» توصیف کرد و افزود: «در محور بحث و گفتوگو، انقلاب ایران یکی از محرکهای اصلی ساخت «آشغالهای دوستداشتنی» به حساب میآید و این در حالی است که متاسفانه در همزمانی عجیب این دو مناسبت دچار تجزیهی فرهنگی و گسلهای عمیقی شدهایم که با وجود مقاومتهایی که وجود دارد، به طور حتم نیازمند پر شدن و رسیدن به صلح و مفاهمه است.»
بخش بعدی جلسه به ادامهی صحبتهای امیر پوریا دربارهی فیلم اختصاص داشت. این منتقد با اشاره به «خنده و گریه» به عنوان «عامترین واکنشهای احساسی و بیرونی نسبت به یک اثر» گفت: «شاید این واکنشها از دید تماشاگران فرهیخته و مدعی، نکوهیده به نظر برسد اما واقعیت این است که نباید مانع بروز طبیعی چنین احساساتی در هنگام تماشای فیلم شد.»
وی سپس «اشارهی عنوان فیلم به آشغالها و زبالههای دوستداشتنی» را «یک اتفاق خیلی ویژه» توصیف کرد و افزود: «در این فیلم شخصیت اصلی (منیر) میراثدار یک زندگی بسیار طبیعی است که در مفهوم زیستی خود به پرسشهایی اساسی میرسد. پرسشهایی که البته از برخوردهای ایدئولوژیک ناشی میشود و این تصور را به وجود میآورد که آیا خاطرات آدمها و وسایل شخصی آنها هم میتوانند به مجاز و غیرمجاز تقسیم شوند یا خیر.»
در ادامهی جلسه، محسن امیریوسفی در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن دربارهی نمادهای نهفته در فیلم گفت: «اگر قرار باشد از این زاویه به فیلم بپردازیم شاید بهتر باشد بگوییم همهی ما نماد هستیم. نماد خودمان و تیپ خاصی که به جامعه ارائه میدهیم.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به دشواریهای بازیگران این فیلم که به گفتهی او به ضرورت داستان، در مکانهایی دور از هم حضور داشتهاند گفت: «اساس فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» بر «عکس» استوار شده و شاید از این لحاظ به عنوان سادهترین داستان در سینمای ایران قابل بررسی باشد. داستان مادربزرگی که در تنهایی با عکسهای لب طاقچهی اتاقاش حرف میزند.»
امیریوسفی همچنین در پاسخ به پرسش یکی دیگر از تماشاگران دربارهی اِعمال تغییرات در فیلم، متناسب با سلیقهی مدیران گفت: «اگر قرار بود تغییرات مورد نظر برخی مدیران قبلی اِعمال شود شاید همان سال 92 که فیلم آمادهی نمایش بود، در جشنوارهی آن سال به نمایش درمیآمد و شاید من هم تا الآن چند فیلم دیگر ساخته بودم.»
وی افزود: «البته نسخهی نهایی فیلم، تغییرات محدودی داشته اما خوشحالم که داستان فیلم همچنان سر جای خود مانده و ظاهراً جذابیت خود را حفظ کرده است.»
امیریوسفی سپس دربارهی انتشار خبری مبنی بر دریافت خسارت در ازای ایجاد تاخیر در نمایش فیلم گفت: «چنین چیزی صحت ندارد.»
وی گفت: «زمان تولید «آشغالهای دوستداشتنی» بنیاد سینمایی فارابی در ساخت این فیلم مشارکت و نظارت داشت. اما بعد از تغییر مدیریت وقت این بنیاد، پیشنهاد شد بنیاد فارابی، سهم من از مشارکت در تهیهکنندگی فیلم را خریداری کند که البته به شکل طبیعی با مخالفت من همراه بود.»
وی با تاکید بر لزوم شفافسازی در ارائهی حمایت مالی از فیلمها افزود: «در حال حاضر مشارکت بنیاد سینمایی فارابی به وام تبدیل شده و من عملاً به مدیران این بنیاد بدهکار هستم که البته پس از پایان نمایش فیلم باید بدهی خود را به آنها بپردازم.»
امیریوسفی همچنین گفت: «من از شبهخبرنگاران برخی رسانهها که به این بحثها دامن میزنند دلخوری ندارم. واقعیت این است که باید پذیرفت اگر حمایت مطبوعات و رسانهها نبود شاید این فیلم هرگز به اکران نمیرسید.»
وی سپس حمایت حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی از فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» را «دروغ سیزده» دانست و افزود: «از زمانی که این خبر منتشر شد سیل تبریک دوستان و همکاران نیز راه افتاد و من با گذشت حدود یک هفته از انتشار چنین خبری همچنان دلم میخواهد در این دنیای خیالی باقی بمانم و تصور کنم این اتفاق در واقعیت رخ داده است!»
در انتهای جلسهی نقد و بررسی «آشغالهای دوستداشتنی» امیر پوریا با اشاره به تنوع شیوههای برخورد در مواجهه با آثاری که به گفتهی او مدتی در توقیف به سر بردهاند گفت: «برخی مردم عادی وقتی چنین اثری را میبینند معتقدند فیلم مورد بحث، اثر چندان خوب و قابل توجهی هم نبوده و معلوم نیست چرا توقیف شده است! در حقیقت توقیف یک اثر، معیاری میشود که ظاهراً از طریق آن میتوان به تشخیص خوب یا بد بودن آن رسید.»
وی سپس با اشاره به رویکرد مختلف فیلمسازان در مقابله با توقیف فیلمها گفت: «متاسفانه برخورد نه چندان پر سر و صدای رسانهها با برخی فیلمهای توقیفی باعث شده برخی رسانهها پرداختن به پروندهی آنها را جزو اولویتهای دست چندم خود بدانند و مدام از آثاری که در این زمینه پر سر و صداتر هستند یاد کنند.»
پوریا سپس با اشاره به «حمایت و جریانسازی رسانهها و مطبوعات» به عنوان «اهرمی برای کمک به نمایش عمومی فیلمهای توقیفشده» گفت: «همینطور که نمایش عمومی «آشغالهای دوستداشتنی» نشان داد خطرساز نیست باید تلاش کرد تا شرایط را برای نمایش عمومی سایر آثاری که دچار مشکل شدهاند نیز فراهم کرد.»
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به صحبتهای محسن امیریوسفی، کارگردان فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» اختصاص داشت. وی گفت: «امیدوارم شرایطی فراهم شود که در کشور ما هیچ فیلمی در توقیف نباشد.»
امیریوسفی «توقیف آثار هنری» را «غیرمنصفانه» توصیف کرد و افزود: «امیدوارم در آینده هیچکدام از مدیران به چنین عملی دست نزند و آرزویم این است که روزی فیلمهایی از کیانوش عیاری، عبدالرضا کاهانی و سامان مقدم که این روزها به عنوان فیلم توقیفی شناخته میشوند به نمایش عمومی درآیند.»
لازم به یادآوری است برنامههای نمایش فیلمهای مستند در کانون فیلم خانه سینما از هفتهی آینده به روز شنبه و نمایش فیلمهای کوتاه، انیمیشن و داستانی به روزهای یکشنبه منتقل شده است.