کامران ملکی ادامه داد: هیچکس انتطار نداشت خشایار
الوند به این زودی ما را ترک کند. انتظار نداشتیم به عزای کسی بنشینیم که
همواره لبخند بر لب داشت و دوست داشت مردم بخندند. او در سختترین روزهای
عمرش، دوست داشت مخاطبانش لبخند بر لب داشته باشند.
در ادامه مراسم کیومرث پوراحمد کارگردان
سینما در سخنانی عنوان کرد: من خشایار را آنقدری نمیشناختم و او را بیشتر
از طرف برادرش میشناختم و در مراسمها دیده بودم. او را بیشتر از طریق
سریال پایتخت میشناختم که مردم آن را میدیدند و دوست داشتند.
وی ادامه داد: اقای ملکی گفت امروز روز بدی
است مگر روزهای پیشین ما خوب بوده است. در این سالها نمیخندیدم چون
همواره در برههای حساس بودیم. الوند به نوعی یک منافق بود که سعی میکرد
مردم را در این سختیها بخنداند.
پوراحمد در پایان سخنانش گفت: امروز باید حسرت بخوریم چقدر در این سالها حسرت خوردیم.
داغ رفتن الوند التیامپذیر نیست
بابک صحرایی شاعر سخنران بعدی این مراسم بود
که در سخنانی گفت: مرگ برای خود انسان رهایی و آرامش است و برای ما
جاماندهها مصیبت است. امروز روز درگذشت مردی است که با همه آثارش لبخند را
به مردم هدیه کرد. این حجم از مردمی که اینجا آمدهاند نشان میدهد که
مردم هنرمندان واقعی خود را میشناسند.
وی اضافه کرد: قطعا داغ رفتن الوند التیامپذیر نیست چون جایگزینی ندارد. ما اطمینان داریم او در آغوش مهر خداوند جای گرفته است.
الوند به معنای واقعی سلطان خنده بود
بهروز رضوی مجری رادیو در این مراسم اظهار
کرد: ما داغ کسی را دیدیم که سالهای سال باعث و بانی خندههای ما بود.
شاید این حرف را برای بسیاری گفته باشند اما او واقعا سلطان خنده بود.
وی اضافه کرد: آیا کسی چهره او را بدون خنده
به یاد دارد؟ در نبودش چه میتوان کرد جز غصه خوردن و قدر هم را دانستن.
الوند در دامن سینما بزرگ شد و با همه هنرمندان قدم به قدم از کودکی راه
آمد همه خاطدات خوبی با او دارند و گسی نمیتوانند.
رضوی تصریح کرد: او امسال هم فکر میکرد عید
نوروز چطور مردم را بخنداند وگرنه او مشکلی نداشت هیچ نگرانیای نداشت.
سکتهاش از غم و غصه نبود او از فشار کار از پا درآمد. از بس به مردم فکر
کرد از فکر کردن به خود غافل ماند.
این مجری رادیو در پایان سخنانش شعری خواند و
گفت: شاید اگر کسی آن وقت شب بیدار بود چنین اتفاقی رخ نمیداد ولی از
تقدیر و اجل هم نباید غافل شد.
همه وجود او برای شاد کردن دل مردم بود
عزت الله ضرغامی رییس اسبق صداوسیما در این
مراسم عنوان کرد: هرچه سعی کردم کلمه مرحوم را بگویم نمیتوانم. او فردی
است که همیشه لبخند بر لب داشت و تا آخرین ساعات به فکر شاد کردن دل مردم
بود. هیچ کدام فکر نمیکردیم امروز بخواهیم او را تشیبع کنیم.
وی ادامه داد: قرآن میگوید ما همه مردگان
متحرک هستیم و وقتی میمیریم زنده میشویم. امروز ما اینجا جمع شده ایم تا
در کمال ناباوری یکی از خدمتگزاران واقعی و بدون ادعا را تشییع کنیم.
ضرغامی به ویژگیهای الوند اشاره کرد و گفت:
همه وجود او برای شاد کردن دل مردم بود شاید به این دلیل که مردم بیشتر به
شادمانی نیاز داشتند الوند به این فکر بود و بدون ادعا این کار را میکرد.
وی افرود: هیچ کاری پرثواب تر از شاد کردن
دل مردم نیست. الوند یک هنرمند تمام عیار باسواد، باسلیقه، با ذوق و آشنا
به کار تیمی بود. میلیونها نفر از مردم سالها پای کارهای او نشستند.
ضرغامی در پایان سخنانش گفت: او خودش هم
فردی اهل حال بود و خنده زیبای او همیشه بر لبانش بود. برخی را با یک من
عسل هم نمیتوان خورد اما برخی هم مثل خشایار هستند و پر از انرژی و همیشه
متبسماند.
او از ستونهای کانون فیلمنامهنویسان بود
در ادامه اسفندیاری از همکاران
فیلمنامهنویس الوند اظهار کرد: او از ستونهای کانون فیلمنامهنویسان بود و
فردی دلگرمکننده بود. خبر درگذشت او بسیار تکان دهنده بود. من از طرف
کانون فیلمنامه نویسان این اتفاق ناگوار را تسلیت میگویم.
در ادامه سیروس مقدم کارگردان تلویزیون پشت
تریبون آمد و عنوان کرد: من نمیدانم چه بگویم من ۱۰ سال با خشایار و تیم
پایتخت فعالیت داشتیم و این ۱۰ سال فراتر از همکاری بود. ما هنوز نبودش را
باور نمیکردیم و صبح فکر میکردیم در دفتر او باز میشود و او به مراسم
خواهد آمد و هنوز شوکه ایم.
وی افزود: همه تلاش خشایار این بود که خوب
زندگی کند و عاشق همسر و فرزندانش بود. روز آخر خیلی سرحال، شاداب و خندان
بود. او ۶۰ صفحه اول فیلمنامه را به محسن تنابنده تحویل داد و قرار بود روز
بعد کار را ادامه دهیم. ما نمیتوانیم این اتفاق را هضم کنیم و تنها چیزی
که میتوانم بگویم روحیه و پشتکار خوب او بود و اینکه نسبت به مسئولیتی که
قبول میکرد تعهد داشت.
مقدم تصریح کرد: کسی از بین ما رفت که
جانشین ندارد و یک رکن اساسی از فیلمنامهنویسان کشور رفت که به اوج پختگی
رسیده بود. من خیلی دوست دارم امشب بخوابم و صبح بلند شوم ببینم اتفاقی
نیفتاده است.
چرا این فیلمنامه اینقدر ایراد دارد؟
امیرمهدی ژوله نویسنده نیز بیان کرد: پیمان
قاسمخانی شب روزی که الوند فوت کرد با من تماس گرفت و گفت من خیلی از این
چیزها سر در نمیآورم ولی میگویند خیلی از اینها که دچار ایست قلبی
میشوند ممکن است در پزشکی قانونی به هوش بیایند.
وی در بخش دیگر خطاب به الوند گفت: چرا این
فیلمنامه آخری که نوشتی اینقدر کوتاه بود. نمیتوان فردی را معرفی کرد که
کلی آرزو برای خانواده و خودش و کارش دارد و بعد پرده دوم قهرمان را بکشی.
تو «درباره الی...» را دیدی و گفتی پاهام لرزید از تصور آن کودک و آیا
پاهایت نلرزید که پسرت به دوستانت زنگ بزند و بگوید سلام عمو پدرم مرد. چرا
این فیلمنامه اینقدر ایراد دارد؛ مگر وقتی میخواهی چنین فیلمنامهای
بنویسی نباید دکتری المانی چیزی به مخاطب نشان دهی.
ژوله در بخش دیگری بیان کرد: الوند خیلی عاشق مادرش بود و میگفت مادرم خیلی هوای ما را دارد.
ژوله در پایان بیان کرد: من خدمت آقای
ضرغامی ارادت دارم و تجربیات خوبی در زمان او داشتم اکنون خواستهای دارم
اگر تلویزیون بخواهد مراسمی برای الوند برگزار کند من و محراب و پیمان
قاسمخانی ممنوع التصویریم. امیدوارم یک ترتیبی بدهند ما بتوانیم حضور داشته
باشیم و دلمان این وسط نسوزد.
این جمله ژوله با تشویق مردم مواجه شد.
خشایار عزیز تو بردی
محسن امیریوسفی کارگردان سینما دیگر سخنران
این مراسم بود. امیریوسفی گفت: باید گفت خشایار عزیز خداوند تو را رحمت
کرده است. به خاطر لبخندهایی که برلب مردم نشاندی پس به فکر ما باش و
سفارشمان بکن. بازیگر پایتخت جملهای دارد که میگوید من باختم بد هم باختم
ولی خشایار عزیز تو بردی.
علیرضا غفاری مجری تلویزیون در این مراسم با
خواندن ابیاتی از شعرها گفت: من نمیفهمم چرا اینقدر عمر شادی و شادی
آفرینی کوتاه و عمر غم دراز است.
الهام ایمانی همسر الوند نیز در سخنان
کوتاهی گفت: ممنون از تشریففرمایی شما همانطور که خشایار دوست داشت همه
چیز باشکوه برگزار شد. او حرف ناگفتهای داشت که میخواست در جشن دنیای
تصویر بیان کند اما نشد. او میخواست از سه استاد خود تشکر کند اولین
استادش سیروس الوند برادرش بود مهران مدیری و سیروس مقدم نیز از دیگر
افرادی بودند که او دوست داشت از آنها تشکر کند از شما ممنونم که او را
همراهی کردید.
سیروس الوند نیز درحالی که اشک میریخت پای
تریبون حضور یافت و اظهار کرد: خاطرم میآید او در زمانی که متولد شد بسیار
زیبا بود. او خیلی عاشق همسرش بود. من در زمان عروسی او به اندازه عروسی
خودم لذت بردم. تصویر بعدی که در ذهنم است در اتاق احیاست که چند دقیقه شوک
دادن به او طول کشید. عکس بعدی تصویری است که پارچه را از روی او کنار
زدند تا من شناسایی کنم. بعد از پزشکی قانونی یک نفر وقتی فهمید او نویسنده
پایتخت است از ما خواهش کرد که سنگ قبرش را بسازد و گفت با پایتخت خاطرات
بسیاری دارد. این گفته این مرد برای ما خیلی ارزشمند است.
خاطراتی برای خنده در مراسم تشییع
داریوش الوند برادر دیگر خشایار هم خاطراتی
از الوند را بر زبان آورد که مردم را در مراسم تشییع او بخنداند و گفت: ما
با هم بزرگ شدیم و من در تمام مدت ۳۰ سالی که ایران نبودم با او و
نامههایش زندگی کردم.
وی ادامه داد: خشایار رفیق، برادر من بود،
محبوبیت او امروز باعث افتخار من است تا شهرت او و امیدوارم شما با دعای
خیر خود بتوانید رسالتی را که او درباره همسر و فرزندانش داشت محقق کنید.
منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در این
مراسم تصریح کرد: یک بهاری دلنشین، در دمدمای بهار رفت. یکی از زیباییهای
زندگی برای من و بسیاری از سینماگران الوند است وقتی میگویم الوند از یک
خانواده و اصالت حرف میزنم از این خانواده جز مهر و دوستی هیچ برنمیآید.
باید بدانیم ماندگاری خانواده الوند و جوان از دست دادهشان خشایار به ما
میگوید زندگی در این خاک و بوم همچنان مقتدرانه برقرار است.
در ادامه مراسم نماز میت بر پیکر خشایار
الوند در خانه سینما برگزار شد و پس از آن وی را به سوی خانه ابدی اش در
بهشت زهرا بدرقه کردند.