در ابتدای این جلسه که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت سحر خوشنام در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی شکلگیری ساخت این فیلم گفت: «من در رشتهی سینما تحصیل کردهام و جزو کسانی هستم که از نوجوانی به سینمای داستانی ایران علاقه داشته و دارد. به همین دلیل و به مرور زمان، بخش عمدهای از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و آثار متفاوت با سینمای جریان اصلی را دیده بودم. اما جرقهی اصلی پرداختن به چنین موضوعی سالها پیش و زمانی خورد که فیلم «پیشکسوت» (ساختهی رضا فاضلی) را دیدم. فیلمی که ابتدا باعث خندهی من شد اما در نهایت مرا به فکر انداخت تا دربارهی آن تحقیق کنم.»
وی که در مستند «بخت پریشان» به نحوهی حضور زنان در سینمای پس از انقلاب پرداخته گفت: «وقتی در نوجوانی فیلمها را میبینید شناخت مشخصی از سینما ندارید و فقط جزو علاقهمندان این حرفه به حساب میآیید. به همین دلیل تماشای بعضی فیلمها باعث تفریح و سرگرمی شما میشوند. اما وقتی سن و تجربهتان بیشتر میشود نحوهی نگاهتان نیز به همان فیلمها تغییر میکند. به عنوان مثال تماشای فیلم «پیشکسوت» در کنار سایر فیلمفارسیهای آن دوران مرا نسبت به این حجم از انفعال زنها حیرتزده کرد.»
خوشنام افزود: «البته مردان سینمای فیلمفارسی هم دست کمی از زنهای آن ندارند اما به اعتقاد من جایگاه زن در فیلمفارسی، جای کار خیلی بیشتری داشت و مرا به فکر انداخت تا در اینباره یک مقاله بنویسم. مقالهای که در گام نخست قرار نبود به فیلم تبدیل شود.»
وی همچنین گفت: «در روند نگارش و تکمیل آن مقاله متوجه شدم نمیتوان از سندهای مورد استفاده در آن استفاده کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم فیلم بسازم و در آن به نمونههای مورد نظر اشاره کنم.»
خوشنام سپس در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی نحوهی تولید «بخت پریشان» که مراحل مختلف ساخت آن حدود هفت سال طول کشیده گفت: «تحقیق این فیلم از سال 88 آغاز شد و نخستین گفتوگوها از سال 90 و زمانی که این مرحله شکل منظمتری به خود گرفت به مرحلهی ضبط رسید. گفتوگوهای پراکندهای که انجام آنها تا حدود سال 94 طول کشید.»
وی همچنین دربارهی نقش سعید عقیقی در تولید فیلم خود گفت: «قبل از آغاز تولید «بخت پریشان» از مشاورهی استادانی نظیر عباس بهارلو و محمد تهامینژاد بهره بردم اما نخستین کسی که موضوع ساخت فیلم را با ایشان مطرح کردم همسر و استاد خودم در دوران دانشگاه، آقای عقیقی بود.»
سعید عقیقی نیز در پاسخ به این نکته گفت: «در طول ساخت فیلم ابتدا از من خواسته شد تا دربارهی موضوع فیلم صحبت کنم. در ادامه قرار شد بخشی از گفتار متن فیلم را اجرا کنم و در نهایت، گفتوگو با برخی چهرههای حاضر در فیلم را نیز انجام دادم. در حقیقت به غیر از انجام این موارد هیچ نقش دیگری در تولید فیلم مورد بحث نداشتم.»
خوشنام سپس دسترسی نداشتن به بخشی از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و همچنین برخی منابع مکتوب را یکی از عوامل طولانی شدن تولید این مستند عنوان کرد و افزود: «برای پیدا کردن تعدادی از فیلمها خصوصاً تولیدات سینمای ایران در دههی 1330 با مشکل مواجه بودم اما این نکتهای است که گاهی در طول زمان با حوادث تازهای روبهرو میشود. به عنوان مثال همانطور که در گفتار متن هم اشاره شده از فیلم «مرجان» (به کارگردانی شهلا ریاحی) نسخهی کاملی در دسترس نیست اما هفتهی گذشته متوجه شدم بهتازگی از این فیلم نسخهی کمتر دیده شدهای پیدا شده که کمی کاملتر از نسخهی موجود قبلی است.»
خوشنام گفت: «بخشی از مراحل تولید این فیلم به دلیل موجود نبودن نسخهی قابل دیدن بعضی از آنها به درازا کشید. به عنوان مثال در فصلی از فیلم میخواستم به فیلم «بیپناه» (گرجی عبادیا) که نخستین فیلم با موضوع دفاع از ناموس است اشاره کنم و متاسفانه نسخهی ویدئویی این فیلم وجود نداشت.»
وی گفت: «خوشبختانه موفق شدم بعضی فیلمها نظیر مستندهای هژیر داریوش و «دختری از شیراز» (ساموئل خاچیکیان) را در فیلمخانهی ملی ایران ببینم اما نکته اینجاست که از نسخههای سینمایی تعدادی از فیلمهای دههی 1330 نظیر «مادر» (اسماعیل کوشان) اثری وجود ندارد.»
خوشنام سپس در پاسخ به نکتهی مطرح شده از سوی یکی از تماشاگران دربارهی رعایت نکردن روند تاریخی در مستند خود گفت: «فیلم «بخت پریشان» روند تاریخی ندارد و به غیر از ابتدای آن که به ورود سینما به ایران اشاره شده، در ادامه و در قالب عناوین و میاننویسها فقط به نقش زنها در تاریخ سینمای ایران پرداخته شده است. در حقیقت، از آنجا که نگاهم به این موضوع از زاویهی مضمون بود، از اشاره به تقدم و تاخر فیلمها صرفنظر کردهام.»
سعید عقیقی نیز در واکنش به این نکته گفت: «برای تحلیل تاریخ چند روش مشخص وجود دارد که یکی از آنها روش مستقیم یا طولی و دیگری، تقسیمبندی موضوعی یا عرضی است. در شکل نخست، از طریق تقدم و تاخر تاریخی به موضوع پرداخته میشود و در روش بعدی، محقق میکوشد تا از طریق اشاره به موضوع مورد علاقهی خود، در تاریخ، رفت و برگشت داشته باشد.»
وی افزود: «در فیلم «بخت پریشان» روش دوم مورد استفاده قرار گرفته و فیلمساز پس از جستوجو کردن موقعیتی که در دل تاریخ سینمای ایران انتخاب کرده به سراغ موضوع و موقعیت بعدی رفته است. به عنوان مثال وقتی فیلم از نمایش بریدهای از «بیپناه» (گرجی عبادیا) به «قیصر» (مسعود کیمیایی) برش میخورَد احساس یک پرش تاریخی کاملاً طبیعی است. اما اصل ماجرا این است که موضوع انتقام ناموسی از فیلم «بیپناه» آغاز شده و با فیلمهای دیگری نظیر «قیصر» ادامه پیدا کرده است.»
سحر خوشنام نیز در ادامهی این نکته گفت: «فیلم «بیپناه» در سال 1332 ساخته شده اما برخلاف «قیصر» (1348) اصلاً جریانساز نبوده است. در ابتدای این دهه بیشتر به ملودرامهای روستایی و در انتهای آن نیز بیشتر به فیلمهای موسوم به فردینی پرداخته شده. از این نظر میتوان گفت «بیپناه» فیلمی است که در این دهه تک افتاده است.»
وی در ادامهی جلسه در پاسخ به پرسشی دربارهی همزمانیِ مرحلهی نگارش و ساخت فیلم خود گفت: «من ابتدا به یک مقاله رسیدم و سپس آن مقاله را تصویری کردم. قرار نبود چند گفتوگو بگیرم و بخواهم از دل آنها فیلم بسازم. از ابتدا میدانستم چه کار میخواهم انجام دهم.»
خوشنام گفت: «بعضی چیزها که قصد داشتم در گفتار متن فیلم بگویم در کلام بعضی گفتوگوشوندهها وجود داشت و طبعاً نیازی نبود تا دوباره از آنها استفاده کنم.»
وی در بخش دیگری از جلسه در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی اشارهی گذرا به برخی فیلمهای متفاوت در سینمای قبل از انقلاب گفت: «از سال 1308 تا 1357 حدود 1119 فیلم موجود است که در میان آنها و با اغماض، تنها شاید 20 فیلم متفاوت وجود داشته باشند. خود این موضوع نشان میدهد اشاره به فیلمهای متفاوت آن دوران با چه محدودیتی مواجه بوده است.»
خوشنام سپس با اشاره به طولانی و زمانبَر بودن مرحلهی تدوین «بخت پریشان» گفت: «برای آن که به ضرباهنگ خوب و مناسبی برسیم، این فیلم سهبار تدوین شد که نسخهی نخست، حدود 110 دقیقه و نسخهی بعدی 87 دقیقه زمان داشت اما در نهایت به نسخهی فعلی رسیدیم که 75 دقیقه است.»
در ادامهی جلسه، سعید عقیقی با اشاره به این که مستند «بخت پریشان» با حمایت مالی بخش خصوصی ساخته شده گفت: «از آنجا که بودجهی ارائه شده توسط سرمایهگذار فیلم برای تولید یک مستند بلند کافی نبود تصمیم گرفتیم هر زمان پولی به دست آوردیم کار را ادامه دهیم. به همین خاطر خیلی از دوستانی که در ساخت این فیلم کمک کردند دستمزدی دریافت نکردند. با تمام این حرفها از آنجا که فیلم مورد بحث در مقطع وقوع انقلاب به پایان میرسد حتماً باید به قسمت دوم آن نیز فکر کرد و این راه را ادامه داد.»
وی سپس با اشاره به «پدیدهی فیلمفارسی» به عنوان «یک منبع لایزال برای پژوهشهای سیاسی و اجتماعی» گفت: «اتفاقاً قسمت دوم این فیلم نشان خواهد داد که تشابهات بسیار زیادی میان فیلمفارسیهای قبل و بعد از انقلاب وجود دارد.»
سحر خوشنام نیز ضمن تایید این موضوع گفت: «باید پذیرفت که سینمای جریان اصلی، همچنان وامدار فیلمفارسی است و احتمالاً باقی خواهد ماند. به عنوان مثال عنوان فیلم «دشمنِ زن» که امسال به نمایش درآمد از یک فیلمفارسی به همین نام و داستان آن از فیلمفارسیِ دیگری به نام «مهمان» گرفته شده است!»
در ادامهی جلسهی نقد و بررسی «بخت پریشان»، سعید عقیقی در پرسش به پاسخی به نگاه انتقادی خود نسبت به این فیلم گفت: «من بیشترین نقدها را در طول دوران ساخت این فیلم به آن وارد کردهام. در حقیقت، هر آنچه که فکر میکردم لازم بوده را گفتهام و فیلم فعلی، نتیجهی انتخاب سازندهی فیلم بوده است.»
وی گفت: «در این فیلم یک فرضیه وجود دارد که اگر دنبال شود شاید به راهکار برسد. «بخت پریشان» میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که مشکل اصلی (در تبدیل شدن ایدههای فکری به فیلمها) در درام ایرانی رخ میدهد یا در ناخودآگاه و پسزمینهی فکری فیلمسازها؟ در حقیقت میتوان گفت این، مسالهی اصلی چنین فیلمی است. پرسشی که هر مستندی که دربارهی تاریخ سینمای ایران ساخته میشود وظیفه دارد به آن پاسخ دهد.»
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به جمعبندی صحبتهای سحر خوشنام، کارگردان مستند مورد بحث اختصاص داشت. وی با اشاره به حرفههای مختلف زنان در فیلمفارسیهای قبل از انقلاب گفت: «نکته اینجاست که شغلها کمکی به نقش زنها در سینمای قبل از انقلاب نکرده؛ و فرقی ندارد که طبقهی اجتماعی آنها و میزان تحصیلاتشان چه باشد. نگاه فیلمفارسی به آنها همان نگاه ابژه و ابزاری است.»
خوشنام گفت: «فیلم «بخت پریشان» که عنوان آن از یکی از بیتهای شعر حافظ گرفته شده نخستین تجربهی من در زمینهی فیلمسازی است. الآن که کمی از فیلم فاصله گرفتهام احساس میکنم بخشهایی از فیلم همچنان طولانی و کمی اضافی است و بخشهایی دیگر میتوانست کمی گزیدهگوتر باشد. اما به طور حتم این مشکلها در تجربهی بعدی که ساخت قسمت بعدی همین فیلم خواهد بود برطرف خواهد شد.