در ابتدای این جلسه که در آستانهی سالروز درگذشت این شاعر بزرگ معاصر برگزار شد، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما با اشاره به وجه شاعریِ زندهیاد فرخزاد به عنوان پررنگترین جنبهی شهرت او گفت: «نکتهی جالب این است که با گذشت بیش از پنج دهه از ساخته شدن «خانه سیاه است» هنوز کسانی پیدا میشوند که از وجه فیلمسازی فروغ فرخزاد بیخبر هستند و به عنوان مثال از کارگردانی و تدوین «خانه سیاه است» توسط او و همکاریاش در ساخت یکی دو مستند دیگر اطلاع ندارند.» وی گفت: «همین نکتهی به ظاهر ساده ثابت میکند نقد و بررسی فیلمهایی که بارها و بارها در جلسههای مختلف به نمایش درآمده و البته فروغ فرخزاد در تولید آنها نقش موثری داشته، برخلاف تصور چندان هم بیربط و تکراری نیست.»
در بخش بعدی برنامه که به صحبتهای مهمانان جلسه اختصاص داشت، دکتر فرزاد کریمی از دیدگاه ادبی و همایون امامی، از نظر سینمایی، کارنامهی فیلمسازی فروغ فرخزاد را مورد بررسی قرار دادند. در ابتدای این بخش، دکتر کریمی با اشاره به تاریخچهی انتشار دفترهای شعر فروغ و همزمانی فعالیت این شاعر در استودیو گلستان با چاپ دومین دفتر اشعار او گفت: «فرخزاد یکسال بعد از ورود به گلستان فیلم، گفتار متن «یک آتش» (ابراهیم گلستان) را نوشت و تدوین آن را هم برعهده گرفت که یکی دو سال بعد با همکاری در ساخت مستند دیگری از گلستان به نام «موج و مرجان و خارا» ادامه پیدا کرد.»
وی گفت: «فرخزاد، فیلم «خانه سیاه است» را در سال 1341 کارگردانی و تقریباً یکسال بعد چهارمین دفتر شعر خود را به نام «تولدی دیگر» منتشر کرد. در حقیقت، آنچه از فروغ فرخزاد میشناسیم از کتاب «تولدی دیگر» به بعد شکل گرفته و میتوان گفت دفتر شعرهای قبلی او در شهرت و محبوبیت او نقش چندانی نداشتهاند.»
دکتر کریمی سپس با اشارهی گذرا به برخی نقاط عطف در کارنامهی فیلمسازی فروغ فرخزاد گفت: «شعرهای مورد بحث که چه از نظر فرم و چه محتوا بازتابدهندهی روند تکاملی شعر فروغ فرخزاد به حساب میآیند قاعدتاً به ترتیب تاریخ سرایش آنها در دفتر شعر «تولدی دیگر» گنجانده شدهاند و این نکتهای است که سبب میشود تا بتوان این دورهی شش ساله را به سه دورهی نسبتاً مساوی تقسیم کرد. دورههایی که در کار سینمایی فروغ نیز تقسیمشدنی است.»
وی افزود: «همینطور که فروغ فرخزاد از تدوین مستند «یک آتش» به همکاری در ساخت «موج و مرجان و خارا» و سپس کارگردانی و تدوین «خانه سیاه است» رسیده، روند پیشرفت این شاعر در دفترهای شعر او نیز قابل بازیابی است.»
دکتر کریمی سپس «تولدی دیگر» را «از نظر فرم، یک کتاب بسیار مغشوش و آشفته» دانست و افزود: «اغلب شعرهای موجود در دفترهای آغازین شعر فروغ، دوبیتیهای به هم پیوسته یا چهارپارهی نو است که البته در برخی موارد حتی به همین قالبها نیز وفادار نمانده و به عنوان مثال شعری از او به جا مانده که از یازده بند تشکیل شده است. بندهایی که قاعدتاً باید چهار مصراعی باشد اما در یک مورد سه مصراعی و در موردی دیگر پنج مصراعی است.»
وی گفت: «این فرمها در دفتر شعر «تولدی دیگر» کنار گذاشته شده و سایر فرمها جای آنها را پر کردهاند. به عنوان مثال در این کتاب، از دوبیتیهای به هم پیوسته تا غزلها و مثنویهای زیر هم نوشته شده و حتی شعر نیمایی با وزنهای ابداعی توسط خودِ فروغ نیز یافت شدنی است.»
دکتر کریمی سپس با اشاره به همخوانی فرم و محتوا در کتاب «تولدی دیگر» گفت: «این دفتر شعر سه پاره است و میتوان گفت این سهپارگی جدا از انطباق با فعالیتهای مرحله به مرحله و پیشرفتهای سینمایی فروغ فرخزاد، از نظر تصویری هم مشهود و قابل ردیابی است.»
وی در توضیح این نکته گفت: «در بخش نخست «تولدی دیگر» 9 شعر وجود دارد که مثل شعرهای سه دفتر اول پر از تصویرهای انتزاعی است و ما در آنها بیشتر از آن که با تصویر روبهرو باشیم، با تصور مواجه هستیم. بخش دوم که تا شعر معروف «آیههای زمینی» ادامه دارد پر از تصویرهایی انتزاعی و انضمامی (به معنای واقعی «تصویر» یا «تصویر سینمایی») است اما در این قسمت با شعر مستقلی روبهرو نیستیم که کاملاً تصویری و سینمایی باشد؛ و امکان برداشت یک برداشت مستقل سینمایی از آن وجود داشته باشد.
وی همچنین محبوبترین اشعار فروغ فرخزاد را متعلق به دوران پس از شعر «آیههای زمینی» دانست و افزود: «در بخش مورد نظر، شعرها دیگر کاملاً تصویری است و انتزاعهای موجود، دیگر اصل نیستند.»
دکتر کریمی سپس با اشاره به تفاوتهای موجود در تصویرهای سینمایی و شاعرانه گفت: «وقتی از مقولهی تصویر در شعر صحبت میکنیم در حقیقت با کلمهها روبهرو هستیم؛ و این با تصویری که در قالب شعر و به صورت فایل صوتی ضبط میشود متفاوت است.»
وی گفت: «سه دفتر اول شعرهای فروغ فرخزاد، از نظر تصویر، همان تصورهای انتزاعی موجود در مثنوی است که در یک سوم ابتدایی کتاب «تولدی دیگر» نیز تکرار میشود. نکته اینجاست که نکتهی مورد بحث، در یکسوم میانی متحول شده و در یکسوم پایانی به تصویرهای انضمامی و کاملاً سینمایی تبدیل شده است.»
در ادامهی جلسه، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم با اشاره به مقطع سالهای 1337 و 1341 به عنوان نقاط عطف فعالیت سینمایی فروغ فرخزاد گفت: «برای این که بدانیم این شاعر در چه فضایی اقدام به ساخت «خانه سیاه است» کرده کافی است اسامی فیلمهایی که در آن دوران ساخته شده را مرور کنیم. فیلمهایی که بدنهی فیلمفارسی را تشکیل دادهاند و از آثاری نظیر «عروس کدومه؟»، «چک یکمیلیونی»، «دو عروس برای سه برادر»، «شانس و عشق و تصادف»، «در جستوجوی داماد»، «کی به کیه؟»، «خانم عوضی گرفتید!»، «صد کیلو داماد»، «بیوههای خندان» و نظیر اینها در بین آنها یافت شدنی است.»
وی سپس «خانه سیاه است» را یک مستند نمونهای دانست و افزود: «این مستند در سال 1341 به مدت دو هفته در سینما سعدی تهران به نمایش درآمد که در نوع خود میتوان گفت بیسابقه است و سالها بعد با اکران محدود فیلم مستند «خانهی خدا» (ابوالقاسم رضایی) تکرار شد.»
صفاریان گفت: «متاسفانه بسیاری به اشتباه فکر میکنند فروغ فرخزاد شخصیتی بود که توسط ابراهیم گلستان شناسایی و بارور شد. این در حالی است که او در یک خانوادهی فرهنگی به دنیا آمده بود و جدا از زمینههای سینمایی، با شعر و سینمای اروپا و قواعد آن نیز آشنایی داشت. در حقیقت باید گفت ابراهیم گلستان شرایط خاصی فراهم کرد تا این استعداد غریب در بهترین حالت و مناسبترین موقعیت، مرحلهی شکوفایی خود را آغاز کند.»
بخش بعدی این جلسهی نقد و بررسی، به صحبتهای همایون امامی به عنوان دیگر مهمان برنامه اختصاص داشت. وی گفت: «نکته اینجاست که فروغ فرخزاد معمولاً بهخاطر کاریزماتیک بودن شخصیت مورد ستایش قرار گرفته اما متاسفانه این نکته باعث دور شدن ما از نقد کردن «خانه سیاه است» شده است.»
امامی سپس با اشاره به برخی نوشتههای مکتوب و به جامانده از نقد فیلم «خانه سیاه است» که دههها پیش منتشر شده گفت: «کاستیهای این فیلم زمانی خود را به رخ میکشد که از دیدگاه انتقادی به آن نگاه کنیم. اما نگاه منتقدانه به کار او با هدف این برنامهی کانون فیلم که با هدف بزرگداشت جایگاه هنری او برگزار شده مغایر نیست.»
وی همچنین «نقد هنرمند» را «بزرگترین ادای دین به او» دانست و افزود: «از فیلم «خانه سیاه است» همواره و به حق، به عنوان یک شعر ناب سینمایی یاد شده اما متاسفانه همین نکته به اضافهی حضور سنگین شخصیت جذابِ فروغ فرخزاد پشت دوربین این فیلم باعث شده کاستیهای آن نادیده گرفته شود.»
وی حضور این شاعر معاصر، بدون فیلمنامه یا حتی یک طرح مدون و مشخص در سر صحنهی فیلمبرداری را یکی از کاستیهای «خانه سیاه است» توصیف کرد و افزود: «همین نکته باعث شده انسجامی که به عنوان مثال در فیلم «یک آتش» (ابراهیم گلستان) دیده میشود در «خانه سیاه است» وجود نداشته باشد.»
امامی سپس ترکیببندی صحنههای «خانه سیاه است» را یکی از مهمترین ویژگیهای این مستند برشمرد و گفت: «متاسفانه برخی نماهای این فیلم بدون هیچ دلیل خاصی چند بار تکرار شده که میتوان برخی لحظههای سکانس عروسی یا صحنههای مرد آوازخوان را شامل آنها دانست.»
وی گفتار متن اصیل فیلم که به گفتهی او «با ترجمهی خاص فروغ فرخزاد از کتاب مقدس برداشت شده» را از امتیازهای شاخص «خانه سیاه است» برشمرد و افزود: «این فیلم نخستین تجربهی سینمای مستند ایران در زمینهی استفاده از گفتار متن به صورت غیر مرسوم به حساب میآید که البته همواره به عنوان یک جزء مستقل، خود را به رخ کشیده است. در حقیقت، گفتار متن این فیلم یک پیوند عمیق با تصویر برقرار میکند. به گونهای که بسیاری آن را آن را جزو سرودههای فرخزاد دستهبندی به جا میآورند.»
وی گفت: «بدعت دیگری که باز هم با گفتار متن فیلم «خانه سیاه است» آغاز شده ترکیب روزهای هفته و ماههای سال در یکی از مشهورترین صحنههای این فیلم است؛ و این دقیقاً همان چیزی است که با قاطعیت میتوان گفت از طی کردن دورههای آموزش سینما توسط فروغ فرخزاد در انگلستان ناشی شده است.»
بخش بعدی جلسه به ادامهی صحبتهای دکتر کریمی دربارهی تحلیل ادبی شعر فروغ فرخزاد اختصاص داشت. وی گفت: «تصویری بودن، یک امتیاز یا حتی نقطهضعف شعر محسوب نمیشود. اما نکته اینجاست که شعر تصویری، بیشتر در ذهن مخاطب میماند و احتمالاً به همین خاطر هم هست که بخش عمدهای از شعر نو در حافظهی اغلب ما ایرانیها ماندگار شده است.»
دکتر کریمی با اشاره به وجود تصویرهای انتزاعی و انضمامی در شعر فروغ فرخزاد گفت: «تصویرهای انتزاعی بیشتر تصوری هستند و به همین خاطر در پسزمینه یا نمای دور جا میگیرند.»
وی سپس «تشبیه، استعاره و کنایه» را «از خصوصیات تصویرپردازی در ادبیات سنتی ایران» دانست و افزود: «در چنین وضعیتی دلالت به کار میرود که نیازمند توضیح بیشتری است؛ و توضیح، ناخودآگاه جنبهی انتزاعی پیدا میکند.»
در ادامهی جلسه، همایون امامی با اشاره به مسیر و بستری که مستند «خانه سیاه است» در آن تولید شده گفت: «این فیلم با وجود ناپختگیهایی که در آن وجود دارد، در کنار مستندهای درخشانی نظیر «اون شب که بارون اومد» (کامران شیردل)، «گود مقدس» (هژیر داریوش)، «نیشدارو» (منوچهر انور)، «طوع جَدیْ» (احمد فاروقیقاجار) و «حاج مصورالملکی» (خسرو سینایی) سنگ بنای سینمای مستند ایران را تشکیل داده است.»
وی گفت: «شاید اگر فروغ فرخزاد به اتکای تحقیق بیشتر و یک فیلمنامهی دقیق و سنجیده اقدام به ساخت این فیلم میکرد اکنون ما شاهد سیمای دیگری از «خانه سیاه است» بودیم. اگر چه همین فیلم با کاستیهایی که دارد جزو نخستین فیلمهایی است که با حضور در جشنوارهی «اوبرهاوزن» نام ایران را در جهان سینما بلندآوازه کرده است.»
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به صحبتهای دکتر فرزاد کریمی دربارهی ارتباط شعر انضمامی و ارتباط آن با لایههای تصویری شعر فروغ فرخزاد اختصاص داشت. دکتر کریمی در این بخش با اشاره به نمونههای شاخص شعرهای این شاعر گفت: «شعر انضمامی که لایههایی تصویری دارد شعری است که برخلاف تصویر انتزاعی از حجم برخوردار است.»
وی گفت: «وقتی حجم ساخته شد در داخل آن دیگر میتوان هر تصویری (شامل عینیت، ذهنیت یا انتزاع) قرار داد. اما نکته اینجاست که وقتی انتزاع وارد شود، زور آن دیگر به تصویر و سینما نمیرسد و شاعر فرصتی پیدا میکند تا درونیات خود را به شعر بیاورد.»
دکتر کریمی سپس با اشاره به برخی ابعاد غلو شده در شعر فروغ فرخزاد گفت: «این تصویر معوج، ذهن خواننده را به سمت سینمای اکسپرسیونیستی سوق میدهد و در چنین شرایطی ویژگیهای سینمای اکسپرسیونیستی در شعر او نمایان میشود. سینمایی که عدم قطعیت و دوری گزینی از نمادگرایی در آن مشهود است.»