به گزارش روابطعمومی خانهسینما، مراسم بزرگداشتها و نکوداشتهای بیستمین جشن بزرگ سینمای ایران شب جمعه 2 شهریورماه در ایوان شمس برگزار شد.
نصیریان: میخواهم به مهرجویی ادای دین کنم. ابتدا ویدیویی از زندهیاد عزتالله انتظامی پخش شد که در این ویدیو او در طی برنامهای از علی نصیریان تقدیر میکرد. نصیریان، دبیر بیستمین جشن بزرگ سینمای ایران نخستین سخنران این مراسم بود که تحتتأثیر این ویدیوی قدیمی قرار گرفته بود گفت: نه برایم باورکردنی است و نه میتوانم فراموشش کنم. برای من که از اواخر دههی 30 با او آشنا شدم و زندگی کردم. هیچوقت نمی توانم باور کنم که او نیست، آن شوخ طبعی... فکر نمیکنم خاموش شده باشد. چطور ممکن است چنین شر و شوری خاموش شده باشد؟ بیستمین جشن سینمای ایران مبارک باشد، گرچه ما خیلی آمادگی جشن را نداریم، اما زندگی همین است و باید ادامه پیدا کند. او با اشاره به اینکه با شنیدن تجلیل از داریوش مهرجویی به هیجان آمده است توضیح داد: نه من اهل مجادله هستم و نه مهرجویی نیاز به توصیف و تعارفهای کلیشهای دارد. فکر میکنم نام داریوش مهرجویی در پشت خودش معنویت، ارزشهای هنری و فرهنگی را دارد. بنابراین لزومی به زیرنویس من نیست. نصیریان ادامه داد: اواخر سال 47 بود که مرحوم غلامحسین ساعدی با یک جوان خوشرو پشت صحنه نمایش «آی با کلاه ای بیکلاه» آمد و او را به ما معرفی کرد و گفت، ما در حال نگارش فیلمنامهای روی قصه «گاو» هستیم. قصههای «عزاداران بیل» به اندازه کافی پپچیده بودند، بنابراین بسیار خوشحال شدیم که یکی از این قصهها فیلم میشود. او با بیان اینکه داریوش مهرجویی با سینما آشنایش کرده است تاکید کرد: میخواهم امشب اعتراف کنم که ما با مهرجویی بود که با سینما آشنا شدیم. او بود که به ما یاد داد دورین چه تفاوتی با صحنه دارد. برای ما تمرین گذاشت و با ما کار کرد. او اولین استاد من در سینماست. نه من، بلکه همهی آن گروه. و فیلم «گاو» با آن نمایش تلویزیونی که ما از همین قصه بازی کردیم بسیار متفاوت بود. نصیریان با اشاره به اینکه مهرجویی یکی از پایههای سینمای جدید ایران است گفت: در دهه چهل که آقایان گلستان و غفاری حرکت هایی را در سینمای مدرن انجام دادند و سپس مهرجویی و کیمیایی پایه های جدید سینمای ایران را گذاشتند. مثلاً در مورد فیلم «گاو» او بازنگری روی شخصیتها انجام داد و دوباره همه چیز را ترسیم کرد، رنگ کرد و از نو شخصیتها را ساخت. او افزود: باید امشب اینها را میگفتم که مهرجویی ارزش واقعی خودش را در این تاریخ داشته باشد و بداند که ما قدر می دانیم که او به ما یاد داد و این امتیاز را داد که در چهار فیلم او قبل از انقلاب حضور داشته باشیم و من به چهار فیلم او مانند گاو، هالو، دایره مینا و پستچی افتخار می کنم چون یک شخصیت فرهیخته و کاربلد آن فیلم ها را ساخت. سالهاست همدیگر را نمیبینیم اما دوست داشتم این مسائل را در تریبونی اعتراف کنم. احساس می کنم انتظامی هم همین فکر را داشت. نصیریان درباره داریوش اسدزاده گفت: او استاد و پیشکسوت است و جلوتر از ما برای تئاتر بسیار زحمت کشیده است. سال 1329 وقتی من در تئاتر شاگر بودم و بعد از ظهرها به لالهزار میرفتم تا در کلاسها شرکت کنم، آقای اسدزاده را در راهرو تئاتر تهران میدیدم. او بسیار شیکپوش بود و پاپیون خیلی خوشگلی هم به پیراهنش میزد. او ادامه داد: اسدزاده هم بازیگر بود و هم به گمانم مدیریت داخلی تئاتر را بر عهده داشت، چون میآمد و به همهجا سرکشی میکرد. بعضی مواقع با او همبازی شدم. نصیریان با بیان اینکه برای سیدمهدی شجاعی در مقام نویسنده و فیلمنامهنویس احترام و ارزش قائل است، درباره ابوالحسن تهامینژاد گفت: او در امر دوبله بسیار حرفهای است. هرچند من مخالف این هستم که کسی به جای من صحبت کند اما علی حاتمی دوست داشت. او اعتقاد داشت دوبلور چیزی به نقش اضافه میکند. اما من مخالف بودم و هستم چون فکر میکنم دوبلور نمیتواند آن حس هنگام اجرا را دربیاورد. البته که آقای طهماسب به زیبایی این کار را در «هزاردستان» و «کمالالملک» انجام داد، آنهم به خاطر اینکه سر صحنه میآمد. بنابراین براساس آنچه میدیدید، دوبله می کرد. در هر صورت بیشترین تاکید من بر ادای دینی به مهرجویی است چرا که او سهم زیادی در فرهنگ ما دارد و ما نباید این مسایل را فراموش کنیم. شاهسواری: ما نمیتوانیم پیشرفت سینما در این چهل را انکار کنیم در ادامه برنامه کلیپی از بزرگداشتها و نکوداشتهای دورههای پیشین جشن خانه سینما نمایش داده شد و بعد از آن بود که منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما پشت تریبون قرار گرفت. شاهسواری با اشاره به کلیپ پخش شده گفت: یکی از سخت ترین لحظات زندگی ما دیدن این تصاویر است که برخی از آنها در بین ما نیستند، هر چند که شاید در عین حال لذت بخش هم باشد. اما این قدرت سینما است که یادآوری می کند که هیچکسی در سینما باقی نمی ماند مگر با داشتن عزمی راسخ در درون خودش. او با بیان اینکه امشب از چهار نفر از نسلهای متفاوت با دیدگاههای متفاوت تقدیر میشود که هر کدام به سهم خودشان به سینمای ایران ارج نهادهاند بیان کرد: سینمای ایران مثل فرش ایران است و بالا و پایین، کمرنگ و پررنگ و ریز و درشت ندارد. مدیرعامل خانه سینما افزود: تاریخ به دو شکل تقسیم میشود، یکی برای اهل تاریخ که تقسیمات خودشان را دارند اما این تقسیمبندیها در یک نگاه جامعهشناسانه به کار نمیآید. اما انکار تاریخ می تواند ما را دچار گرفتاری کند و باعث شود ما فراموش کنیم چه بودیم و چه شدیم. ما نمیتوانیم رونق، برجستگیها، ارتباط مردم، جوانان و انواع و اقسام محافل و فضاهایی که برای آموزش و نمایش فیلم در این چهل سال به وجود آمده را انکار کنیم. پیشرفت سینما در این چهل ساله غیرقابل انکار است. ما دردهای گفته و نگفته و مشکل بسیار داریم اما با انکار پیروزی ها و تاریخ پر از سرفرازی مان چیزی به دست نمی آوریم. بزرگداشت داریوش اسدزاده سیروس ابراهیمزاده، همایون ارشادی، علی دهکردی رئیس انجمن بازیگران ایران برای تقدیر از داریوش اسدزاده به جایگاه آمدند. ابراهیمزاده درباره داریوش اسدزاده گفت: پنجاه سالی است افتخار دوستی با او را دارم. او یکی از شاخص ترین بازیگران حرفهای ما است. اسدزاده مطالعات بی نظیری دارد و خوشبختانه تجربیات خود را در برخی کتاب ها نوشته است. او بیان کرد: در این مدت دوستی همیشه دیده ام که او در حال مطالعه و تحقیق بوده و این عادت را از دست نداده است. او چند وقت پیش نکته ای به من گفت که قابل تامل است. هنگامی که من به او گفتم در حال حاضر جوان های باسواد بسیاری در حال فعالیت در حوزه تئاتر هستند اسدزاده به من گفت خیلی خوب است که نسبت به جوان ها حسن نیت داری اما فراموش نکن که این اعتلا و جهانی شدن سینمای ما از بذری است که پیشکسوتان پاشیده اند از همین رو از حضور داریوش اسدزاده در این جشن بسیار خوشحال هستیم. ارشادی هم درباره اسدزاده گفت: شما هر وقت بزرگداشت میگیرید ما را به خاطرات دوران قدیم بازمیگردانید. قدیم ها به لاله زار «شانزلیزه ایران» می گفتند و امروز که در اینجا هستم به یاد دوران طلایی لاله زار افتادم چراکه او قدیمیترین بازیگر تئاتر ایران است. در واقع اسدزاده پل خاطرات و تنها شاهد زنده تمام اتفاقات هنری این هشت دهه است که خوشبختانه مقداری از آنها را در قالب کتابی منتشر کرده است. دهکردی با اشاره به گفتهای از ویل دورانت، تمدن شناس بزرگ گفت: او میگوید یکی از ارکان اصلی شکلگیری و ماندن تمدنها هنرمندان یک کشور هستند. چراکه آنها ستون این فرهنگ هستند. یکی از میراث های فرهنگی زنده ما داریوش اسدزاده است. هرچند شاهد اتفاقات تلخی مثل فوت انتظامی و دری بودیم اما خداراشکر می کنیم که شاهد حضور دیگر افراد هستیم. بنابراین باید قدر میراث فرهنگی انسانیمان را بدانیم و به آنها توجه کنیم. برای آقایان شجریان و مشایخی آرزوی سلامتی داریم. حضور پر جسارت من بیش از همه به این دلیل است که پیام بازیگران را در قالب پیام انجمن بازیگران قرائت کنم و به چهار ستاره امشب از طرف خودم و بازیگران تبریک عرض کنم و ادای احترام داشته باشم. دهکردی در ادامه پیام انجمن بازیگران را برای اسدزاده قرائت کرد. اسدزاده: همه هنرمندان عاشق هستند اما خودشان نمیدانند اسدزاده با دعوت مجری به جایگاه آمد و در میان تشویق حاضران گفت: من به شما مخاطبان احترام می گذارم و کوچک همه شما هستم. بیستمین جشن سینمای ایران را به همه به ویژه به مردمم تبریک می گویم. من سینما را از سال ۱۳۱۲ و هنگامی که ۱۰ سالم بود شناختم. در آن زمان پدرم مرا برای دیدن فیلم «دختر لر» به چهارراه استانبول برد، وقتی به خانه برگشتیم از پدرم که ارتشی بود سوال های زیادی پرسیدم به طوری که حسابی عصبانی شد. او ادامه داد: من در سال ۱۳۲۰ که سینما رونق چندانی نداشت وارد حوزه تئاتر شدم. و در سال 1327 برای اولین بار دعوت به بازی در فیلم شدم که اتفاقاً مرحوم انتظامی هم در این فیلم بازی داشت. فیلم«واریته بهاری» که پرویز خطیبی کارگردانی میکرد. هرچند که آن فیلم تفاوت بسیاری با «دختر لر» داشت. تا پیش از انقلاب در 120 فیلم بازی کردم و بعد برای مدتی به آمریکا رفتم. سینما را دوست دارم. آخرین فیلمی که بازی کردم «پنجاه کیلو آلبالو» بود. اسدزاده با اشاره به اینکه تمام آنهایی که وارد هنر می شوند همه عاشق هستند تاکید کرد: ولی خودشان نمی دانند. من زبانم قاصر است که برای شما درباره ادبیات، تئاتر و سینما توضیحی بدهم. به هر حال تمام آنهایی که وارد کار هنر می شوند باید بدانند عاشق هستند. همه این ها گرفتار عشق می شوند و چنان آلوده می شوند که تا آخر عمر گرفتار آن می مانند. بزرگداشت ابوالحسن تهامی نژاد برای بزرگداشت ابوالحسن تهامی نژاد، چنگیز جلیلوند، ناصر ممدوح ، محمد تهامی نژاد و مرتضی رزاق کریمی دعوت شدند. جلیلوند درباره این پیشکسوت دوبله گفت: تهامی یکی از مدیران دوبله صاحب سبک است و هنگام دوبله باید هرآنچه را که او می خواهد انجام دهیم. آخرین فیلمی که با او کار کردم «هملت» بود که به من گفت باید خیلی برای این اثر وقت بگذاری، چون با همه کارها فرق دارد، پرسیدم یعنی چقدر؟ گفت 100 ساعت. تعجب کردم اما همین باعث شد که دوبله این فیلم یکی از افتخارات کارنامه من شود. تهامی نژاد با بیان اینکه باعث افتخارم است که در بزرگداشت برادرم حضور دارم گفت: به یاد دهه 30 افتادم که کتابهای سینمایمان را در کنار کتابهای پدر در کتابخانه میگذاشتیم. من از آن زمان با سینما آشنا شدم و برادرم همواره حامی من بود. او ادامه داد: به نظر من بخش عظیمی از تاریخ سینمای ایران، از سالی که فیلم «دختر لر» ساخته شد تا زمانی که صدا رشد کرد، تاریخ صداست. چرا که تغییراتی که آن دوران بر دیالوگنویسی در زبان به وجود آورد، در رشد اندیشه ایرانیان موثر بود. برادر من به عنوان پژوهشگر زبان از دهه چهل تشخصی به صدا بخشید و هر فیلمی که دوبله می کرد سعی می کرد به اندیشه و زبان فیلم نزدیک شود. رزاق کریمی هم درباره تهامی نژاد گفت: ما از تهامی نژاد ها خاطرات بسیار داریم اما ویژگی ای که او دارد این است که دنیاهای دور را به هم نزدیک کرده و از ایران هم توشه های ارزشمند برای جهانیان به همراه برده است. او توانست ادبیات شنیداری و دیداری را برای ما به شکل قابل استفاده عرضه کند. امیدوارم جوامع بشری که دچار واگرایی شده اند بتوانند از حضور امثال تهامی نژاد بهره ببرند. تهامی نژاد: سنگریزه ای در این موزاییک بزرگ هستم سپس ابوالحسن تهامی نژاد روی صحنه آمد و گفت: در سده های 19ام و 20ام در جهان، ایران را با نگاره های کوچکش؛ مینیاتور و یا فرش هایش می شناختند ولی در سده بیست و یکم جهان ما را با سینمای به کمال رسیده مان می شناسند؛ سینمایی که بالیده و به صورت یک موزاییک بزرگ و پر جلال جلوه می کند. من افتخار می کنم که سنگ ریزه ای در این موزاییک بزرگ هستم. بزرگداشت داریوش مهرجویی رسول صدرعاملی، فریدون جیرانی، محسن امیریوسفی، رضا درمیشیان و همایون اسعدیان؛ سینماگرانی بودند که برای تجلیل از داریوش مهرجویی به جایگاه دعوت شدند. صدرعاملی درباره مهرجویی عنوان کرد: مهرجویی فقط آغازگر سینمای نوین نبود، نکته مهم این است که تلاش او مستمر بود. مهرجویی سعی کرد به ما یاد بدهد که چقدر ادبیات برای سینما مهم است. هرچند که باز هم خودش بیشتر از همهی ما به آن عمل کرد. من شرمنده ام که در حالی فیلم من بعد از «سنتوری» اکران شد که این فیلم توقیف شد و خجالت آور است برای مسئولان آن زمان که باعث شدند این فیلم توقیف شود و شاید اگر توقیف نمی شد یکی از بازیگران ما که ما الان در بین ما نیست، ایران بود. جیرانی با تشکر از علی نصیریان برای اینکه واقعیتهایی را در مورد «گاو» مهرجویی با حاضران درمیان گذاشت گفت: با اینکه برای آقای کیمیایی احترام بسیاری قائل هستم اما معتقدم که تفکر در سینمای ما با مهرجویی میان مردم رفت. درمیشیان در سخنان کوتاهی به حق استادی مهرجویی اشاره کرد و امیریوسفی در متنی که خواند به نکاتی درباره مهرجویی همچون اینکه او کاشف بهترین بازیگران و خالق ماندگارترین شخصیتهای سینمایی است و یا اینکه مهمترین اقتباسهای سینمایی را ثبت کرده اشاره کرد. اسعدیان هم با اشاره به صحنهای از فیلم «دایره مینا» خطاب به مهرجویی گفت: من بارها خواستم این صحنه را تکرار کنم اما نتوانستم چون شاید «آن» شما را نداشتم. به حضور شما افتخار میکنیم آقای مهرجویی. مهرجویی بعد از گرفتن تندیس بزرگداشتش گفت: از همه دوستان ممنونم که حرف های خوبی درباره من زدند. بازگشت به سینمای گذشته و بازنگری کردن آن کار شریف و درستی است به ویژه در این بلوای فقر کیفیتی که در آن به سر می بریم. خوشحالم که این برنامه را به دلیل فوت انتظامی عقب انداختید چراکه ما گوهر گرانبهایی را از دست دادیم. نکوداشت سیدمهدی شجاعی مجید مجیدی، کمال تبریزی، علیرضا رضاداد و احمد مسجدجامعی از مدیران و هنرمندانی بودند که برای این نکوداشت به جایگاه آمدند. مسجدجامعی با اشاره به اخلاق اهل سینما گفت: این اخلاق جای سپاس گذاری دارد که به یاد انتظامی این مراسم را به تاخیر انداختید. مجید انتظامی می گفت پدرش در حالت نیمه هشیاری مکرر نام داریوش مهرجویی و کسانی مانند علی حاتمی را تکرار می کرده که این نشان از همدلی اهالی سینما دارد. او ادامه داد: به یاد دارم که بیست سال پیش این نگرانی وجود داشت که آیا این جشن رقیب جشنواره فیلم فجر می شود و یا از آن استقبالی خواهد شد؟ که با گذر زمان متوجه شدیم هر کدام جایگاه خود را دارند. این عضو شورای شهر تهران درباره سیدمهدی شجاعی نویسنده پیشکسوت گفت: او نویسنده خوبی است و امیدوارم با ایجاد فضای باز شاهد ظهور و بروز بیشتری از آثار او در سینما باشیم.
رضا داد گفت: برای من صحبت کردن درباره مهدی که از دوستان چهل و چند ساله من است، بسیار سخت است. مهدی را می شود در دو کلام خلاصه کرد؛ درد و دین. امیدوارم سایه او بر سر سینمای ایران باشد. مجیدی نویسنده و کارگردان سینمای ایران گفت: باعث افتخارم هست که برای بزرگداشت کسی در اینجا حضور دارم که در تکوین فیلمسازی من نقش زیادی داشته است. شجاعی جدای از آثار ارزشمندی که در حوزه ادبیات داستانی داشته، سهم زیادی در حوزه شعر و ادبیات نمایشی دارد. او مانند خورشیدی می درخشد به طوری که دیگران از شهرهای مختلف به منظور دریافت حمایت از او به اینجا می آیند. شجاعی همواره به نویسندههای گمنام و جوان کمک کرده است. او بیش از نیمی از عمر خود را وقف دیگران کرده است. او عنوان کرد: یکی از دلایلی که از حوزه هنری جدا شدم فیلم «بچه های آسمان» بود که حاضر نشدند ساخته شود، اما درایت سیدمهدی باعث شد این فیلم تولید شود. شاید اگر بچه های آسمان ساخته نمی شد مسیر فیلمسازی من تغییر می کرد ولی امروز با افتخار اینجا هستم. تبریزی هم در این مراسم گفت: کسانی که با نوشته های شجاعی آشنا هستند می دانند که چقدر نوشته های او تأثیرگذار است. وی در ادامه متنی از رئیس دولت اصلاحات را درباره سیدمهدی شجاعی خواند. رئیس دولت اصلاحات نوشته بود: ادبیات ویژه و پرباری که، هم محرک انقلاب بزرگ اسلامی بوده است و هم آیینهی زنگار آن، انسانهای فرهیختهای را در دامن خود پرورده است تا از آرمانهای والای انقلاب و حق و حرمت مردمی که انقلاب کردهاند، پاسداری کند. جناب سید مهدی شجاعی، هنرمند دانشور و دردآشنا، یکی از آنان است که جان جوان و پرشور خود را در متن انقلاب بارور کرده است و همهی استعداد و توان خود را در پای آن ریخته است تا درخت امید و آرمان این انقلاب، همچنان شاداب و پربار بماند. این نویسنده تحلیلگر و داستاننویس توانا و هنرشناس، جان مایه انقلاب، یعنی اسلام عزیز را آنگونه دیده و میبیند که انسان را سربلند و ایران را آباد و آزاد، و ایرانی، بلکه هر انساین را عزیز و برخوردار از مزایای معنوی و مادی زندگی میخواهد. آثار فراوان و ارزشمند او، معرف شخصیت دوست داشتنی اوست؛ شخصیتی که هیچگاه هیچ توقعی از انقلاب و جامعه، برای خود نداشته است. ولی با زبانی رسا، دستاندرکاران را به خدمت به مردم، و نگاهداشت جانب انقلاب و سرسپردگی به آرمانهای والای آن، فراخوانده است. همهی ما باید قدردان این عزیز و همهی عزیزانی باشیم که متعهدانه و آگاهانه، خود را خدمتگذار انقلاب و مردم عزیز میدانند. سیدمهدی شجاعی که تحت تاثیر قرار گرفته بود پشت تریبون قرار گرفت و گفت: برای من حضور در این جمع باعث افتخار است و دوست دارم از تک تک عزیزان تشکر کنم؛ از جناب نصیریان تا آقای زنجان پور و مجیدی که باعث و بانی حضور من در اینجا مجید مجیدی است. او ادامه داد: کسی را که مال باخته و ورشکسته است می شود از زمین بلند کرد چراکه رسم بوده برای او گلریزان می گرفتند و او را از زمین بلند می کردند، می شود مشکل مالی مردم را حل کرد و اگر حل نشد می شود پای دشمن را پیش کشید و گفت تقصیر آنها است اما جامعه آمال باخته را نمی شود از زمین بلند کرد. نسخه ای که همیشه تجویز می شود این است که می گویند بسازید البته این بسازید هم معناهای مختلفی دارد برای مثال به معنی ساختن و سوختن یا به معنای دست داشتن در چپاول مردم و ... است. یک مدل دیگر آن هم این است که بسازید و بفروشید چراکه ما خریدار هستیم. همه این ها به معنای ساختن است. سخنان شجاعی با تشویق حاضران رو به رو شد و او ادامه داد: ممکن است هر کدام از ما خودمان را بسازیم اما این همه ماجرا نیست می ترسم آنچه که باقی می ماند یک ایران مخروبه و یک نسل منقرض شده باشد. حتما به یاد دارید که وقتی جامعه ای دچار از دست دادن آرمان های خود می شدند چند سالی طول می کشید تا دوباره بلند شود.
این نویسنده پیشکسوت تاکید کرد: نظر من این است که همه این موارد از جهل و بی فرهنگی است و وظیفه اهل و فرهنگ، اعتلای فرهنگ جامعه است. اگر عوام فریبی وجود دارد به این دلیل است که عوام در جامعه حضور دارند. بهتر است همه نخبگان را فرابخوانیم تا دانش مردم را بالا ببرند چون تنها از این طریق است که می شود جامعه را ساخت. بیتا فرهی، لاله اسکندری، چنگیز جلیلوند، فریدون جیرانی، صدرعاملی، حسن حسندوست، مریم امیرجلالی، آتش تقی پور، احمد طالبی نژاد، علی رضا شجاع نوری، هارون یشایایی، شادی کرمرودی، مازیار میری، رضا درستکار، کمال تبریزی، مجید مظفری، مهتاب کرامتی، مجید مجیدی، امیرعلی دانایی، سعیدپیردوست و ... از دیگر مهمانان این مراسم بودند. عکس: فرناز عزیزی
|