منتقد سرشناس فرانسوی معتقد است: ارتباط سینمای ایران در 10 سال اخیر با دیگر کشورهای ضعیفتر شده است. به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا،"ژان میشل فرودون" سردبیر پیشین مجله مشهور «کایه دو سینما» به دعوت انجمن تهیهکنندگان تهیهکنندگان سینمای مستند ایران، شامگاه ششم دیماه با حضور در تالار زندهیاد سیفالله داد خانه سینما با اهالی سینمای ایران سخن گفت و مطالبی را درباره سینمای مستقل بیان کرد.
در آغاز این جلسه بیوگرافی "ژان میشل فرودون" توسط کامران ملکی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، ارائه شد. سپس محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه سینما در سخنانی یادآور شد: سینمای مستقل بحثی است که در سالهای قبل و بویژه بعد از انقلاب در سینمای ما بسیار استفاده شده است، اما تعریف مشخصی ندارد.
این فیلمساز اضافه کرد: واژه سینمای مستقل در ایران واکنش به بعضی موارد است که مصداقهایش میتواند شامل افراد، فیلمها، انواع ژانرهای سینمایی و... باشد.
وی با اشاره به کاربردهای گوناگون عبارت سینمای مستقل در کشورهای دیگر خاطرنشان کرد: در برخی کشورها سینمای مستقل کاملا با حمایت دولت شکل میگیرد و راهکاری برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی دیگر کشورهاست، اما در مقابل در برخی کشورهای دیگر سینمای مستقل کمترین کمک را از دولتها میگیرد و گاهی هم این عبارت به برخی فیلمسازان اطلاق میشود.
عسگرپور یادآور شد: در کشور ما در سالهای اخیر سینمای مستقل در مقابل سینمایی تعریف میشود که از رانت استفاده میکند. البته این تعاریف در سینمای داستانی وجود دارد چرا که سینمای مستند شرایطش کاملا متفاوت است.
کارگردان فیلم «میهمان داریم» با اشاره به شرایط سینمای داستانی ایران افزود: در سینمای داستانی ما، دولت به شکل جدی در تمام سطوح از مرحله اول تولید فیلم تا اکران و پخش حضور دارد و طبیعی است به سختی میتوانیم سینما را از این بدنه مستقل بدانیم بنابراین باید ببینیم منظورمان مستقل از چه چیزی است.
مدیرعامل خانه سینما با ابراز خرسندی از برگزاری این نشست در عین حال تأکید کرد: نمیخواهیم با این برنامه به تعریف مشخصی درباره سینمای مستقل برسیم چون اساسا پیدا کردن تعاریف در سینمای ایران مشکل است.
پس از این توضیحات میشل فرودون با ابراز خرسندی از حضور در ایران و شرکت در این جلسه گفت: سینمای مستقل همیشه تعریفهای از هم گسیختهای داشته است و این ویژه ایران نیست. در تمام کشورها این سردرگمی وجود دارد.
این منتقد سرشناس فرانسوی با بیان اینکه نمیتوانم درباره سینمای مستقل ایران صحبت کنم، به تشریح کاربرد سینمای مستقل در سه کشور آمریکا، چین و فرانسه پرداخت و در عین حال خاطرنشان کرد: سینمای مستقل در هر یک از این کشورها تعاریف متفاوتی دارد.
فرودون با اشاره به تاریخچه شکلگیری سینمای مستقل در آمریکا افزود: در آمریکا در دورهای در کنار شرکتهای بزرگ، شرکتهای تولیدکننده کوچکتری هم شکل گرفتند که با شکلگیری آنها استعدادهای تازه امکان ظهور پیدا کردند. از سوی دیگر وقتی یک ستاره به یک فیلمساز مستقل تبدیل میشد قدرت چانهزنی با شرکتهای بزرگ سینمایی را پیدا میکرد، مانند کلینت ایستوود، اما در حالت کلی،اگر هنرمندان نخواهند با شرکتهای بزرگ کار کنند در حاشیه سینما میمانند، مانند جیم جارموش. بنابراین ناچارند فیلمهای محدودتری به لحاظ اقتصادی بسازند. چنین هنرمندانی اگر بخواهند با شرکتهای بزرگ مبارزه کنند لِه میشوند، مانند اورسون ولز یا فرانسیس فورد کاپولا.
این تحلیلگر سینما از هالیوود به عنوان غول فیلمسازی نام برد و خاطر نشان کرد: با وجود این قدرت، سینماگران مستقل آمریکایی همچنان کار میکنند. هر چند کارشان به صورت محدود و در دانشگاهها، در بخش مرور آثار جشنوارهها و... دیده میشود،البته برخی از این فیلمسازان ناچار شدند شغلشان را تغییر بدهند.
وی در ادامه با تشریح انواع سانسور که در کشورهای مختلف در زمینه تولید سینمایی وجود دارد، یادآور شد: سانسور سیاسی گاه در دل سانسور اقتصادی پنهان میشود به این معنا که به دلایل اقتصادی، نمیتوان به برخی از موضوعات پرداخت.
فرودون در ادامه با تشریح سینمای مستقل چین، خاطر نشان کرد: سینمای چین امروزه در حال توسعهترین سینمای دنیاست به طوری که روزانه هشت اکران جدید دارد و توسعه بسیار عظیمی است، ضمن اینکه خلاقیت فیلمسازان چینی هم بسیار بالاست.
این منتقد متذکر شد: بسیاری از استودیوهای کوچک در چین غیرمستقیم تحت حمایت دولت هستند. البته ساخت بعضی فیلمها کاملا ممنوع است با این حال این فیلمها ساخته و تا حدی هم دیده میشوند. بعضی فیلمها هم تحمل میشوند اما به آنها اجازه ساخت داده نمیشود و بعضی فیلمهای دیگر هم خیلی کنترلشده و محدود دیده میشوند.
فرودون با ارائه توضیحاتی درباره سرمایهگذاری در چین برای ساخت فیلم ادامه داد: این سرمایهگذاری معنادار است چون سرمایهگذاران فکر میکنند، در بلندمدت به کشورشان کمک میکنند به همین دلیل میلیاردرهای چین از همه جا بیشتر است و بسیاری از آنها با کشورهای دیگر تولید مشترک دارند.
او اضافه کرد: همزمان با این گسترش، خلاقیت بسیاری در آثار فیلمسازان چینی دیده میشود. آنها به خوبی میتوانند با مرز میان سینمای مستند و داستانی بازی و آثاری تحسین شده خلق کنند.
"فرودون" چین را دومین قدرت جهان امروز دانست و افزود: سینمای مستقل چین نشان میدهد که فیلمسازان آن نمیخواهند از یک راهکار واحد استفاده کنند بلکه آنها شیوههای متفاوت را پی میگیرند و دلیل دوام آوردنشان در مقابل سانسور همین است.
این استاد علوم سیاسی در ادامه به دیدگاههایی که درباره فیلمهای جشنوارهای در همه کشورها وجود دارد، اشاره کرد و افزود: امروزه میلیونها تماشاگر مخاطب سینمای جشنوارهها هستند. آنها برای دیدن فیلمهایی که چیزی درباره آن نمیدانند صف میکشند و بلیت میخرند چون برایشان مهم این است که آثار سینمایی متفاوت را ببینند. بنابراین قابل قبول نیست اگر اینها را تماشاگر طبیعی سینما ندانیم.
او با تأکید بر جنبه اقتصادی سینما متذکر شد: بسیاری از آثاری که در جشنوارهها اکران میشود، نشانگر فرهنگ کشورهاست و باید برای اکران، حمایت عمومی از آنها صورت بگیرد. به همین دلیل حتی باید میراث فرهنگی هم این فیلمها را حمایت کند.
فرودون خاطرنشان کرد: جشنوارههای سینمایی بسیار مهم است، نه فقط به عنوان سکوی پرتاب بلکه یک جشنواره فینفسه اهمیت دارد، چرا که سینمای ملی کشورها به لطف همین جشنوارهها در کشورهای دیگر مطرح میشود. همچنان که در 10 سال گذشته سینمای آمریکای لاتین بسیار شکوفا شده است که جشنوارههای سینمایی در این زمینه اهمیت بسیاری داشتهاند.
این منتقد فرانسوی سپس به تشریح وضعیت سینمای مستقل در کشور خودش پرداخت و افزود: سینمای مستقل در فرانسه معنای پیچیدهای دارد.
او ادامه داد: سال گذشته 225 فیلم داستانی در فرانسه ساخته شد و 25 مستند اکران عمومی شد. تنوع این فیلمها بسیار مهم است ضمن اینکه نسلهای مختلف کنار هم کار میکنند و حضور این نسلها باعث تنوع فیلمهای سینمایی میشود.
به گفته او، سالانه 50 فیلم اولی در فرانسه ساخته می شود و 40 درصد کارگردانها زن و 60 درصد مرد هستند.
این مولف کتابهای سینمایی در عین حال متذکر شد: اوضاع سینمای فرانسه گل و بلبل نیست بلکه سردرگمیهای عجیب و مشکلات فراوان هم وجود دارد،اما به طور کلی سلامت خوبی دارد. هر چند در این کشور نیز هنرمندان مانند کشورهای دیگر به یکدیگر حسادت میکنند. با این حال حس مشخصی از وحدت و هویت مشترک وجود دارد.
فرودون ادامه داد: به هر حال سینما نیازمند حمایت و رسیدگی هر روزه است، چرا که میتواند خیلی زود از حقیقت معنای خود فاصله بگیرد. نمیگویم پول درآوردن از راه سینما بد است، اما ممکن است بخش هنری آن بیشتر به انزوا برود که باید مراقب این موضوع باشیم.
او با اشاره به رشد ابزارهای تکنولوژی در سالهای اخیر خاطر نشان کرد: خودکشی است اگر این همه ابزار مدرن را نادیده بگیریم بلکه باید اول به آنها مسلط شویم و بعد به نفع خودمان از آنها استفاده کنیم.
پس از این توضیحات، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد و میشل فرودون به پرسشهای حاضران پاسخ گفت.
او با اشاره به وضعیت حمایت از فیلمهای مستقل در فرانسه گفت: در سیستم فرانسوی، دولت تعیین نمیکند چه فیلمی ساخته شود. در فرانسه 20 فیلم خوب در سال ساخته میشود که دولت درباره آن تصمیم گیرنده نیست بلکه فقط کانالی برای تزریق بهتر پول ایجاد میکند. به هر حال هیچ جا بینقص نیست و دولت در تمام کشورها بخشی از سیستم هماهنگکننده است و نقش کلیدی دارد.
فرودون در پاسخ به پرسشی درباره راهکاری برای ادامه حیات سینمای مستقل در ایران توضیح داد: متأسفانه راه حلی ندارم و مغرورانه است که من بخواهم راهکار بدهم، اما به عنوان طرفدار سینمای ایران متأسفم که هماکنون شاهد اکران فیلمهای ایرانی کمتری در جشنوارهها هستیم و همینطور فیلمهای کمتری از ایران در فرانسه اکران عمومی میشود.
وی با اشاره به جایگاه بینالمللی سینمای ایران در سالهای دورتر اضافه کرد: قبلا ارتباطاتی بین سینمای ایران و دیگر کشورها وجود داشت اما در ده-پانزده سال گذشته این ارتباط ضعیف شد. نسل ما به اندازه کافی خوششانس بودیم که با سینمای ایران آشنا شدیم اما امروزه به نوعی فقدان حضور مستمر سینمای ایران دیده میشود.
فرودون تأکید کرد: سینمای ایران را تکهتکه نکنید و اجازه ندهید قسمت هنری آن از بدنه اصلی جدا شود. بلکه باید وحدت را حفظ کرد. سینما باید بزرگ باشد و محدود کردن آن بیفایده است.
او در پاسخ به این پرسش که جشنوارههای فرانسوی فقط طیف خاصی از فیلمهای ایرانی را انتخاب میکنند، توضیح داد: با این نظر موافق نیستم . البته جشنوارهها الگوهای خاص خود را دارند، اما در حالت کلی اغلب دسترسی خیلی زیادی به انواع فیلمها دارند. مثلا حدود 20 سال پیش سبک خاصی از سینمای ایران که مربوط به فیلمهای کانون پرورش فکری بود، مورد توجه بود، اما امروزه سبکهای بسیار متفاوتی داریم که نمونهاش فیلمهای آقای رسولاف است.
فرودون اضافه کرد: فرانسه هنوز بیشترین فیلمهای ایرانی را پخش میکند که باب سلیقه مخاطبان فرانسوی است. مهم این است چه بخشی از سینمای ملی در عرصه بینالملل ارائه میشود.
به گزارش ایسنا، در پایان این نشست هدیهای به عنوان یادگاری از سوی شورای مرکزی انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای مستند و با حضور عسگرپور و کیوان کثیریان به عنوان رییس انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما به ژان میشل فرودون اهدا شد.