«تاسیس انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان تهران، چه مسیری را طی کرده است؟ این انجمن صنفی از دل تجربیات بیست ساله انجمن مستندسازان بیرون آمد و شکل گیری اش یکی از مباحث تاریخ اجتماعی سینما در ایران است. شناخت دلایل تاسیس و استقامت اش، موضوع این پژوهش است. در سوی دیگر ماه ها رایزنی های هیات مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران به پرسش هایی برای یافتن دستور جلسه برای مجمع عمومی مصروف شد. آنها زمانی به ادغام فکر کردند، تغییر ماهیت انجمن مستندسازان و تلفیق در انجمن صنفی را به بحث گذاشتند. دیدار گروهی ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ با دستور جلسه تلفیق برگزار شد. بر اساس گزارش منتشره از آن جلسه در اساسنامه انجمن مستندسازان صحبتی از ادغام نیست. ادغام معنی ندارد و برای انجمن به عنوان یک شخصیت حقوقی نمی توان شکلی از شرایط ادغام توضیح داد. در حالی که انحلال و شرایط آن توضیح داده شده و یا می توان به اتحاد انجمن با انجمنی دیگر و شرایط آن رسید چون عملی است ولی عنوان ادغام واژه ای جعلی است. بحث ادغام یا تلفیق از اساس غلط است. تاریخچه
خانه سینما در اواسط دیماه ۱۳۹۰ تعطیل شد. آقای جواد شمقدری در سال ۱۳۹۲ و در دولت دهم، ثبت انجمن های خانه سینما در وزارت ارشاد را پیشنهاد کرد که موفق نبود. مجمع عمومی خانه سینما در دولت یازدهم، بر ثبت انجمن ها در وزارت کار تاکید ورزید. به این معنا که انجمن ها، بر اساس ضوابط وزارت کار، روند تاسیس با هدف قانونی شدن اعضای خانه سینما را پیگیری کنند. این هدف برای ما باقی ماند.
روند تاسیس
اول قرار بود، پیگیری ها توسط خود خانه سینما و به صورت جمعی صورت بگیرد. انجمن مستندسازان تصورش این بود که اساسنامه انجمن را در وزارت کار به ثبت می رساند و کار تمام است. حتی خود من که به منظور استقلال از خانه سینما در اواخر دهه هفتاد از سوی هیات مدیره مامور یافتن راهی برای ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کشور بودم، اینطور فکر می کردم. وزارت کار، خودش دارای اساسنامه الگو بود که می بایست با شرایط خانه سینما تنظیم می شد. ضمن اینکه این بار بر خلاف کوشش برای ثبت در وزارت کشور و شروع فعالیتی مستقل از خانه سینما، هدف، استقلال از خانه سینما نبود. این کار را ۲تن از اعضای هیات مدیره و وکیل خانه سینما برعهده گرفتند و اساسنامه تیپ به انجمن و «کارگروه ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کار»، ارایه شد. چندی بعد به کارگروه اطلاع داده شد که براساس ماده هفتم از فصل دوم، آیین نامه تشکیل انجمن های صنفی، باید هیات موسس داشته باشد. [۱] یعنی انجمن صنفی باید تاسیس شود. من دقیقاً آن روز را به خاطر دارم که خبرش از هیات مدیره خانه سینما رسید و نام «کارگروه ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کار»، هیات موسس انجمن صنفی هم شد ولی در نامه نگاری های اداری همواره «کارگروه ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کار» معرفی می شد و اسناد فراوانی از آن کارگروه وجود دارد.
از آن جایی که خارج شدن از خانه سینما، بحثی قدیمی در بین مستندسازان بود، وجود هیات موسس برای برخی از افراد به تاسیس انجمنی جدید با هدفی تازه تعبیر شد و تغییر نام، هدف را تحت الشعاع قرار داد. در سوی دیگر، من و برخی دیگر هدف از تاسیس را منطبق با همان ماموریتی می دانستیم که مجمع عمومی خانه سینما صادر کرده بود. برای ما و به گمانم اکثریت هیات مدیره خانه سینما، هدف، همواره با واقعیت های عینی، تایید می شد؛ انجمن هایی مثل تدوینگران، فیلم کوتاه و فیلمبردارها نیز که هیات موسس داشتند، بر اساس همان هدف نخستین، عمل کردند. به عبارت دیگر انجمن صنفی از نظر تشکیلاتی تداوم انجمن قبلی شد. در این فرایند، صنفی شدن با خودش شرایط و تغییراتی را به همراه آورد که از ویژگی های یک انجمن صنفی کارگری ثبت شده در وزارت کار و با تفاوت هایی نسبت به انجمن فرهنگی است، ولی هدف برای ما فراموش نشد. از این رو، انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، گرچه تداوم انجمن قبلی فرض می شود، اما از نظر ماهیت متفاوت هم هست.
اخباری که می رسید و تفکر دو بازوی صنفی/ فرهنگی
از هنگامی که خبرهایی از خارج خانه سینما می رسید که انجمن مستندسازان، ثبت فرهنگی خواهد شد و با تفسیری که تعدادی از مستندسازان از هیات موسس و هدف جدید از تاسیس پیدا کردند که انجمن صنفی را مستقل از خانه سینما و در دنباله همان آرزوی استقلال از خانه سینما می دیدند، زمزمه ۲ بازویی بودن حرفه ما آغاز شد. هنگامی که رییس پیشین هیات مدیره خانه سینما می گوید «انجمن مستندسازان، به شماری از مستندسازان کمک کرد تا تشکل صنفیشان را در وزارتکار تاسیس کنند»، فرض این است که هدف از اقدام شماری از مستندسازان مورد نظر ایشان، تاسیس انجمنی با یک هدف تازه است. خیلی ها کوشیدند تا برای انجمن صنفی هدف تعریف کنند. یعنی انجمن صنفی کارگری، ربطی به خانه سینما که موسسه ای فرهنگی است، ندارد و باید تشکیلاتش را در شهر راه اندازی کند. حتی نمی بایست خودش را به مدیر عامل خانه سینما معرفی می کرد. در دیالکتیک غیر جزمی مورد نظر ما، تاسیس انجمن صنفی، در تز قرار نداشت بلکه راه رسیدن به سنتز بود. سنتز ما در معنای هدف حفظ خانه سینما از طریق صنفی شدن و جستجوی راه های وصول به آن بود.
استقامت ما ریشه اش اینجا است. ما بر هدف نخستین؛ پیشنهاد مجمع عمومی خانه سینما پای فشردیم. اصرار برخی مستندسازان به حضور بازوی فرهنگی در خانه سینما و اخراج انجمن صنفی، تفکر دو بازوی صنفی/ فرهنگی، را به وجود آورد. اینجانب در مقاله شفاف سازی هویت صنفی در ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۵ نوشتم: «در صورت تایید ماده واحده توسط شورای انقلاب فرهنگی، انجمن های فرهنگی در خانه سینما به حیات خود ادامه خواهند داد. آنها ساختار خانه سینما را حفظ می کنند و در کنار انجمن های صنفی کارگری و کارفرمایی، سینمای ایران را پیش خواهند برد. چیزی که به نظر من مطلوب ترین شکل و مهمترین رهاورد دموکراتیک سینمای ایران است. فرضیه ای که من آن را منشور چند وجهی نامیده ام. یعنی سینمای ایران، برای رشد صنعت فیلمسازی از سویی و پیش بردن جامعه ایرانی، از هر موقعیت و امکان (فرهنگی/ صنفی) استفاده می کند و اجزای آن پیوندهای ارگانیک خود را حفظ خواهند کرد.
با توجه به فرضیه ای که در باره الزام ۲ صنفی بودن یعنی جداسازی ماهیت مدنی از وظایف صنفی کارگری مطرح شد در این لحظه برای من این سوال مطرح است که انجمن صنفی کارگری کارگردان ها؛ کارگرانِ دانش ورز، از طریق شفافیت بخشی به وظایف و دغدغه پرداختن به تنظیم روابط و حقوق کار چگونه می تواند برای تک بعدی نشدن صنفی اش، تداوم یک انجمن مدنی یا فرهنگی همبسته به خودش را تایید و یا تضمین کند و در شرایط موجود از موازی کاری با آن بپرهیزد؟
هیات مدیره انجمن مستندسازان نیز مدتی بر نظریه دوبازویی (فرهنگی/ صنفی) اصرار ورزید [۲] سرانجام خبری از ثبت انجمن فرهنگی نرسید و روزها به ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ نزدیک می شد. بنابراین بر مبنای همان تعریف سازی، همه فکر ها متوجه انجمن صنفی کارگری شد که با نامه ای از خانه سینما ابراز برائت کند. انجمن صنفی چنین فکری را اولاً متضاد با هدف از تاسیس و ثانیاً به معنای ایجاد تشتت در صنوف خانه سینما می دانست. بنابراین از ابراز برائت و نامه نگاری امتناع ورزید و همچنان بر هدف نخستین و تا مدت ها بر ۲ بازویی بودن، اصرار کرد. انجمن صنفی در آستانه مجمع عمومی خانه سینما، با سکوت خود تصمیم گیری را بر عهده هیات مدیره خانه سینما گذارد.
نظریه قطعی و عملگرایانه خانه سینما مبتنی بر هدف نخستین، این است که انجمن های ثبت شده در وزارت کار، تداوم انجمن های خود هستند. خانه سینما بر این نظریه اصرار داشت و دارد و هنگامی که انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند را به مجمع عمومی اش دعوت کرد، نظریه خود را عملی ساخت.
ما تقاضای عضویت نکردیم
انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، از هیات مدیره خانه سینما، هیچگاه تقاضای عضویت نکرد. بند ۷ از ماده ۳ اساسنامه انجمن صنفی «پیوستن به انجمن های صنفی مرتبط جهت تشکیل کانون و همکاری با موسسات فرهنگی» را از وظایف عام انجمن صنفی می داند. بر اساس همین بند جدا از پیوند طبیعی با خانه سینما و بر پایه همان هدف از تاسیس ما حدود چهار ماه پیش از مجمع عمومی، فقط یک بار درخواست دیدار هیات مدیره را کردیم ولی حضور نیافتند و جلسه با مدیر عامل انجام شد. به نظر ما هر همکاری ای با معرفی آغاز می شد اما از سوی دیگر فرض من این است که اکثریت هیات مدیره خانه سینما، مطلع شدن از تاسیس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند و ثبت آن در وزارت کار را به معنای در اختیار گرفتن یک عضو صنفی دیگر دانستند. هیات مدیره خانه سینما، بار اول این عضو قانونی اش را به صورت شفاهی به مجمع عمومی دعوت کرد. به عبارت دیگر تشکیل یا تاسیس انجمن صنفی، برای اکثریت هیات مدیره خانه سینما به معنای نیل به همان هدف پیشین بوده است. باوجود این، از طریق کسانی که تاسیس انجمن برای استقلال از خانه سینما را هدف می پنداشتند، بر حذر می شدیم. اشکالات مطرح شده و موضوع دعوت را از اداره تشکل های کارگری و کارفرمایی استفسار کردیم.
پاسخ این بود:
«جناب آقای محمد تهامی نژاد
ریاست محترم هیات مدیره انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان تهران
با سلام
احتراماً بازگشت به نامه ثبتی شماره۳۸۷۱۹۵ /۹۰/۹۵۱ مورخ ۳/۱۲/۹۵ در خصوص حضور نماینده انجمن مذکور در مجمع عمومی خانه سینما به اطلاع می رساند. عضویت تشکل های قانونی در خانه سینما مطابق شرایط و چارچوب قانونی خانه سینما می باشد. با عنایت به عدم تعیین مرجع تصمیم گیری جهت شرکت انجمن صنفی در مجمع عمومی مذکور، بنظر می رسد هیات مدیره دارای چنین اختیار قانونی می باشد.
فردین بهرامی سرپرست اداره تشکل های کارگری و کارفرمایی [۸/۱۲/۱۳۹۵]»
در آستانه مجمع عمومی خانه سینما در اسفند ماه ۹۵ به نظر می رسد، می خواستند ما در پاسخ به دعوت شفاهی، کتباً تقاضای عضویت کنیم، ولی منتظر پاسخ وزارت کار ماندیم. تا این که هیات مدیره محترم خانه سینما، ما را در مرحله دوم به صورت کتبی، دعوت کرد. درک ما این بود که خانه سینما بر اساس ماموریتی که از مجمع عمومی اش داشت و با وفاداری به تصمیم بالاترین مرجع تصمیم گیری، انجمن صنفی را دعوت کرده و کاری قانونی انجام داده است. تا آن زمان، اغلب انجمن های فرهنگی خانه سینما، خود را در انجمن های صنفی تداوم بخشیده بودند.
نظریه انجمن صنفی: «انجمن صنفی کارگری با اعتقاد به هدف نخستین از تاسیس انجمن صنفی، استقلال خود را حفظ کرده است، با خانه سینما و دیگر نهاد های صنفی و فرهنگی بر مبنای اساس نامه اش همکاری می کند. مبنای قانونی بودنش ریشه در تصمیم مجمع عمومی خانه سینما و وزارت کار دارد. برای آینده اش به طور مستقل برنامه ریزی می کند و با تکیه بر هوش نهفته در اساسنامه، اقتدار قانونی و با یاری اعضایش به پیش می رود. [۳]»
یک فرض
در جلسه دیدار گروهی روز دوازدهم اردیبهشت ۹۶ انجمن مستندسازان گفته شد: «فرض کنید کمیسیون فرهنگی مجلس بخواهد در مورد وضع قانونی مربوط به حرفه مستندسازی تحقیق کند باید به انجمن فرهنگی رجوع کند یا انجمن صنفی؟ اگر فرد پرسش کننده آگاه باشد پرسش مربوط به مسایل فرهنگی را از انجمن فرهنگی می پرسد؛ مثلا در مورد جشنواره، هفته های نمایش فیلم، برگزاری نشست های موضوعی و... و پرسش صنفی و معیشتی را از انجمن صنفی می پرسد، مثلا در مورد ساعات کار مستندسازان، میزان دستمزدش و ... چنان که شخص پرسش کننده این آگاهی را نداشته باشد و مواردی را که به انجمن صنفی مربوط است با انجمن فرهنگی در میان بگذارد انجمن فرهنگی پاسخ می دهد این موضوع به ما مربوط نیست و به انجمن صنفی مربوط می شود...»
البته آن نماینده فرضی ۲ راه دیگر هم دارد:
اول: به تحقیق میدانی بسنده کند و همان پاسخ مطرح شده را بگیرد و برود.
دوم: به دبیر انجمن صنفی رجوع کند و ایشان بگوید: لطفاً وظایف خاص در اساسنامه انجمن صنفی را بخوانید.
هوش پنهان در اساسنامه انجمن صنفی
جدا از آن که برخی از مستندسازان، تاسیس شدن را به معنای استقلال و فراموشی هدف نخستین و تعیین هدف تازه دانسته اند که در اساسنامه و صورت جلسه مجمع عمومی موسس نیز مضبوط نیست، ۲ مساله دیگر نیز به چشم می خورد؛ یکی این که اساساً برخی از افراد، عضویت در انجمن صنفی کارگری را دون شان مستندسازان و هنرمندان می دانند و درکی از واژه کارگر و کارگرِ دانش ورز نداشته اند و ما را به خاطر تشکیل انجمن صنفی کارگری، سرزنش می کنند. دوم این که برخی دیگر فکر می کنند شماره ثبت وزارت کار تنها تمایز و هدف انجمن صنفی بوده است. در حالی که به نظر ما، انجمن مستندسازان با امکاناتی تازه دوباره سر بر آورده است. جز یاران وفادار انجمن صنفی که ثبت نام می کنند، کمتر کسی به روند تاسیس، ماهیت تغییرات و امکانات قانونی برای حضور یافتن در عرصه مناسبات کار، توجه داشته است. خواهشمندم ابتدا به وظایف خاص انجمن صنفی دقت کنید:
اول- کمک به بسط و گسترش سینمای مستند ایران
دوم- کوشش برای مشارکت درتدوین سیاست های کلان سینمای مستند ایران و تلاش برای قانونی کردن آن ها
سوم- دفاع از حقوق فکری وحرفه ای اعضاء از طریق تهیه نمونه قرار دادها برای استیفای حق مولف، مالکیت معنوی، تعیین دستمزد پایه... .
ششم- انجام فعالیت های آموزشی، پژوهشی و برگزاری کارگاه.
هفتم- کمک به برگزاری جشنواره و نمایش فیلم های مستند ایران و جهان.
هشتم- ایجاد پایگاه و شبکه های اینترنتی و انتشار نشریات تخصصی و کتاب... .
نهم- قبول حکمیت ... .
بعد از خواندن مواد قانونی فوق، بعید نیست که آن مقام فرضیِ کمیسیون فرهنگی بپرسد: «چرا این ۲ اساسنامه در مورد مساله فرهنگی انقدر به هم نزدیک است؟ وظایف انجمن صنفی بر مبنای این اساسنامه که به ساعت کار مستندسازان و دستمزد شان... خلاصه نمی شود». کار آن شخصیت فرضی، تازه از اینجا شروع خواهد شد و احتمالا به این نتیجه می رسد که هوشی پنهان در نگارش اساسنامه صنفی دخیل بوده که هر ۲ وظیفه فرهنگی و صنفی و همکاری با موسسه های فرهنگی را یک جا جمع کرده است. [۴] چرا؟
هوش پنهان در اساسنامه ما، متعلق به دوره «کارگروه ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کار» است. نگارندگان به هدف از تاسیس آگاه بوده اند. این متن متعلق به پیش از آن است که برخی از مستندسازان، هدف تازه ای را ذهناً برای انجمن فرض کنند. اساسنامه پیش بینی کرده است که در هر شرایطی، انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند، خلا تنظیم روابط کار و وظایف فرهنگی را قانوناً بر عهده بگیرد و ۲ بازویی بودن را به نحوی موثر به پیش ببرد. دستاوردهای گرانقدر مستندسازان ایران و آرمان های مدنی/ صنفی آنها، هیچگاه از بین نمی رود. دیری نخواهد پایید که با تاسیس انجمن های صنفی مستندسازان در دیگر استان ها کانون های صنفی و سراسریِ کارگردانان سینمای مستند ایران شکل خواهد گرفت. در شرایط فعلی مهم این است که اندیشه مدنی/ صنفی که به صورت هوشمند درون اساسنامه انجمن صنفی وجود دارد، تداوم داشته باشد. آقای پژمان مظاهری پور، در مورد خلا سابقه دار در مناسبات صنفی به نکته مهمی اشاره می کند: «دلیل آن فقدان این تشکل ها تا به حال برای دفاع از حقوق مستندسازان بوده است. توجه داشته باشید که وظیفه وزارت کار دفاع از حقوق کار به صورت عام در کشور است. این حمایت منحصر به رشته و یا موضوعی خاص نیست. تولید ناخالص ملی در یک کشور امری عام است. عده ای کالا و مواد تولید می کنند و عده ای خدمات تولید می کنند. مستندسازان کالای فرهنگی تولید می کنند که صاحب ارزش است. وزارت کار موظف است از حقوق کارگردانان مستند در مقابل کارفرمایانشان چه حقیقی و چه حقوقی دفاع کند. این امر تاکنون مغفول بوده و ما شاهد انبوه قراردادهای یک طرفه بودیم که اجحاف در حق کارگردان را در بر داشته، اکنون وزارت خانه ای موظف به حمایت از ما شده و اولین گام به رسمیت شناختن شغل مستندسازی است»
در حال حاضر انجمن ما در حال گذار از مرحله تنش ها و دفاع از حیثیت انجمن صنفی کارگری به مرحله استقرار و عضوگیری، برنامه ریزی و کار صنفی است. در حالی که اکثر تولیدکنندگان ارزش در جامعه، یا کارگر هستند و یا کارفرما، شفاف سازی هویت صنفی از وظایف اصلی انجمن صنفی کارگری مستندسازان است. اینک انجمن صنفی، مرحله عادی سازی برای کشف امکانات بالقوه یک انجمن قانونی و صنفی با امکانات فرهنگی را طی می کند.
[۱] - آیین نامه چگونگی تشکیل، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی عملکرد انجمن های صنفی و کانون های مربوطه
موضوع تبصره (۵) ماده «۱۳۱» قانون کارجمهوری اسلامی ایران به شماره ۱۷۶۴۷۷/ت ۳۷۲۹۲ ک مورخ ۱۳۸۹/۸/۸
[۲] - سه سال پیش از من نیز آقای جمال خندان وکیل خانه سینما در گفتگو با نشریه گفتگو شماره۶۳ اسفند ۱۳۹۲ درباره شکل فرهنگی/ صنفی برای خانه سینما بحث کرده بود: «لذا اینجور مدنظر قراردادیم که بگوییم ما هم فعالیتهای صنفی و هم فعالیتهای فرهنگی انجام میدهیم. امّا از ۲ جا مجوز نگرفتیم و فعلا از یکجا یعنی وزارت ارشاد مجوز گرفتیم. در عین حال اخیراً با دعواها و مرافعههایی که پیش آمد، خواستیم که کار را محکم کنیم و حدود یکماه پیش به وزارت کار مراجعه کردیم که آقای وزیر فرمودند: شما ارشاد چکار میکنید؟ باید از اول می آمدید اینجا. در حال حاضر دنبال این هستیم که سعی کنیم از هر ۲ مرجع مجوز داشته باشیم. مجوز از هر ۲ چه معنایی دارد؟ اگر فقط میخواهید سالانه جشن خانه سینما را برگزار کنید که یک اساسنامه و مجموعه میخواهد ولی وقتی بخواهید از حقوق صنفی اعضا دفاع کنید داستان دیگری است. گفت خربزه میخوری یا هندوانه؟ گفت: هر دو وانه! فعلاً هر ۲ این کارها را تاکنون انجام دادهایم و از این به بعد هم نظر بزرگان خانه سینما این است که در هر دو زمینه صنفی و فرهنگی پیش روند و از لحاظ قانونی هم اشکالی ندارد»
[۳] - به نوشته آقای غلامرضا کتال به نظرم بودن انجمن صنفی در خانه سینما فراتر از همکاری است. نوعی اتحاد برای رسیدن به اهدافی مشترک با حفظ استقلال انجمن صنفی است.
[۴] - به گفته پژمان مظاهری پور: «پس تلاش برای جداسازی ۲ انجمنی که اساسنامه ای یکسان دارند اشتباه است. اگر قرار بر این تفکیک بود باید پیش از نگارش اساسنامه انجمن صنفی به آن فکر می شد و نه پس از تشکیل انجمن صنفی»»